Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
valid
U
درست , طبق مجموعهای قوانین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
formula
U
مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
conforming
U
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
conformed
U
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
conforms
U
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
conform
U
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
formulas
U
مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
formulae
U
مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
transfers
U
بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
transferring
U
بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
transfer
U
بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
boolean algebra
U
قوانین مربوط به معرفی ساده کردن و تغییر توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست
polynomial code
U
سیستم تشخیص خطا که از مجموعهای از قوانین ریاضی اعمال شده به پیام پیش از ارسال و سپس پس از دریافت یا تولید مجدد پیام اصلی تشکیل شده است
Roman law
U
مجموعهی قوانین رومی که پایهی قوانین امروزی در بسیاری از کشورها به ویژه در اروپا است
conflict of lows
U
در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است
articles of war
U
قوانین جنگی قوانین داد رسی نظامی
coroutine
U
دستورالعمل اتصال مجموعهای از ورودی ها به مجموعهای از خروجی ها
chains
U
1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
chain
U
1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
twelve tables
U
الواحی که در سال 054 قبل از میلاد دررم منتشر شد و حاوی موادی از قوانین رمی در مورد اهم مسائل مبتلی به روزمره زندگی مردم رم بود و بعدهااساس قوانین رم قرار گرفت
join
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
intersections
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
joined
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
joins
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
intersection
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
meet
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
meets
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
and
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
coincidence function
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
OR function
U
تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
either or operation
U
تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
conjunction
U
تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
assertion
U
1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود
unions
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
disjunction
U
تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند
alternation
U
تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند
false
U
1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست
conjunctions
U
تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
union
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
tempers
U
درست ساختن درست خمیر کردن
tempered
U
درست ساختن درست خمیر کردن
temper
U
درست ساختن درست خمیر کردن
judiciousness
U
قضاوت درست تشخیص درست
be the spitting image of someone
<idiom>
U
درست مثل کسی بودن
[درست شبیه کسی به نظر رسیدن]
The convict cannot distinguish between right and wrong
[distinguish right from wrong]
.
U
این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص
[تشخیص درست را از نادرست]
بدهد.
regulations
U
قوانین
pandect
U
قوانین
EXOR
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
alternative
U
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternatives
U
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
differences
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
difference
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
exjunction
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
rules of engagement
U
قوانین درگیری
administrative law
U
قوانین اداری
gas laws
U
قوانین گازها
written laws
U
قوانین مدون
rules committee
U
کمیته قوانین
codex
U
مجموعه قوانین
mendelian laws
U
قوانین مندل
admiralty law
U
قوانین دریایی
company law
U
قوانین شرکت
doctorine
U
قوانین اصلی
code
U
مجموعه قوانین
statue law
U
قانون یا قوانین
succession law
U
قوانین وراثت
maritime law
U
قوانین دریایی
rules of chess
U
قوانین شطرنج
explanation of laws
U
شرح قوانین
rules of the roads
U
قوانین دریانوردی
hague rules
U
قوانین لاهه
gunnery
U
قوانین تیراندازی
rules of the roads
U
قوانین راه
statute book
U
قوانین موضوعه
competition rules
U
قوانین رقابت
newton's laws of motion
U
قوانین نیوتون
labor laws
U
قوانین کار
promulgation of the laws
U
انتشار قوانین
murphy's laws
U
قوانین مورفی
permissive legislation
U
قوانین مخیره
infraction of rules
U
نقض قوانین
korte's laws
U
قوانین کرت
kepler's laws
U
قوانین کپلر
kepler laws
U
قوانین کپلر
inland rules
U
قوانین داخلی
conflict of lows
U
تعارض قوانین
zipf's laws
U
قوانین زیف
codification
U
تدوین قوانین
codification
U
وضع قوانین
remedial statutes
U
قوانین اصلاحی
radiation laws
U
قوانین تابش
interpertation of laws
U
تفسیر قوانین
joule's laws
U
قوانین ژول
hovering acts
U
قوانین ضد قاچاق
conflict of laws
U
تعارض قوانین
forest laws
U
قوانین جنگل
exclusive
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
corpus
U
مجموعهای از نوشتجات
corpuses
U
مجموعهای از نوشتجات
circuitry
U
مجموعهای از مدارها
florilegium
U
مجموعهای از گلها
codification
U
جمع وتدوین قوانین
newton's laws of motion
U
قوانین حرکت نیوتن
punitive article
U
قوانین جزایی ارتش
rules of football
U
قوانین یا قواعد فوتبال
newton's laws of motion
U
قوانین حرکت نیوتون
s factor
U
ضریب اس در قوانین تیرتوپخانه
sanctioned laws
U
قوانین یا مقررات مصوبه
law enforcement
U
اجرای قوانین
[حقوقی]
child labor laws
U
قوانین کار کودکان
military justice
U
قوانین جزایی ارتش
codification
U
گرد اوری قوانین
physical
U
که قوانین نرخ بیت
laws versus tendencies
U
قوانین در مقابل تمایلات
company law
U
قوانین مربوط به شرکتها
under these rules
U
بموجب این قوانین
gunnery
U
قوانین تیر توپخانه
string
U
اتصال مجموعهای از رشته ها به هم
maximin
U
ماکزیمم مجموعهای ازمینیمم ها
minimax
U
می نیمیم مجموعهای ازماکزیمم ها
block
U
مجموعهای از موضوعات در یک گروه
blocked
U
مجموعهای از موضوعات در یک گروه
blocks
U
مجموعهای از موضوعات در یک گروه
banks
U
مجموعهای از وسایل مشابه
statements
U
به مجموعهای از مابارات دستوری
statement
U
به مجموعهای از مابارات دستوری
belly series
U
مجموعهای از روشهای حمله
bank
U
مجموعهای از وسایل مشابه
log
U
ضبط مجموعهای از عملیات
logs
U
ضبط مجموعهای از عملیات
miscellanies
U
مجموعهای از مطالب گوناگون
miscellany
U
مجموعهای از مطالب گوناگون
aggregates
U
مجموعهای از اشیا داده
microsequence
U
مجموعهای از ریز دستورات
aggregate
U
مجموعهای از اشیا داده
sequence
U
مجموعهای از ارقام دودویی
sequences
U
مجموعهای از ارقام دودویی
provision
U
قوانین سورسات رساندن مقررداشتن
littoral law
U
قوانین مربوط به ابهای ساحلی
laws of motion of capitalism
U
قوانین حرکت سرمایه داری
coastel low
U
قوانین مربوط به ابهای ساحلی
rules of procedure
U
قوانین مربوط به روش جاری
copyrights
U
محدود شده با قوانین کپی
copyright
U
محدود شده با قوانین کپی
messages
U
قوانین از پیش تعریف شده که کد
enterprises
U
اقدام به اجرای قوانین کردن
encode
U
اعمال قوانین کد به برنامه یا داده
adjective laws
U
قوانین مربوط باصول محاکمات
grammar
U
قوانین استفاده صحیح از زمان
grammars
U
قوانین استفاده صحیح از زمان
encodes
U
اعمال قوانین کد به برنامه یا داده
enterprise
U
اقدام به اجرای قوانین کردن
De Morgan's laws
U
قوانین دومورگان
[ریاضی]
[منطق]
De Morgan's laws
U
قوانین دومورگان
[ریاضی]
[منطق]
message
U
قوانین از پیش تعریف شده که کد
batch costing
U
تعیین هزینه مجموعهای ازکالا
highway dispatch
U
مقررات و قوانین عبور ومرور در شاهراهها
the rules of protocol
U
قوانین قرارداد
[صورت جلسه کنفرانس]
leges
U
صورت جمع کلمه lexبمعنی قوانین
terminal ballistics
U
قوانین حرکت گلوله درنزدیک هدف
draconian
U
قوانین حقوقی سخت وبی رحمانه
the code of justinian
U
مجموعه قوانین ژوستی نین پادشاه رم
Talmud
U
مجموعه قوانین شرعی وعرفی یهود
collection
U
1-جمع آوری با هم 2-مجموعهای از موضوعات در کنار هم
plotted
U
بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات
organon
U
سبک علمی مجموعهای از عقایدعلمی ومدون
standardised
U
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
standardises
U
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
standardizes
U
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
plots
U
بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات
standardising
U
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
combination
U
مجموعهای از اعداد که یک قفل را باز می کنند
plot
U
بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات
collections
U
1-جمع آوری با هم 2-مجموعهای از موضوعات در کنار هم
chain
U
مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده
chains
U
مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده
extend
U
مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
standardize
U
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
extending
U
مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
extends
U
مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
standardizing
U
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
fixed point notation =
U
قوانین و روشهای ریاضی با استفاده از اعداد اعشاری
extends
U
قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
mixed laws
U
قوانین مربوط به اشخاص واموال economy mixed
inference
U
کاهش نتایج داده طبق قوانین خاص
inferences
U
کاهش نتایج داده طبق قوانین خاص
representative government
U
حکومتی که وضع قوانین ان بانمایندگان ملت باشد
LCP
U
قوانین بیان ارسال داده روی کانال
rules of road
U
قوانین بین المللی عبور ومرور دریایی
casuistry
U
حل مسائل احلاقی ووجدانی با قوانین مذهبی واجتماعی
extend
U
قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
extending
U
قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
formats
U
قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
link
U
قوانین بیان ارسال داده روی کانال
format
U
قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
column
U
مجموعهای از حروف که یک زیر دیگر چاپ میشود
libraries
U
مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند
destination
U
صفحه مقصد در مجموعهای صفحات متصل بهم
columns
U
مجموعهای از حروف که یک زیر دیگر چاپ میشود
group
U
مجموعهای از کاربران که با یک نام معرف شده اند
library
U
مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com