English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 22 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
in the a. year of U درسال فرخنده فال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
happiest U فرخنده
auspicious U فرخنده
beatific U فرخنده
happier U فرخنده
happy U فرخنده
jubilant U فرخنده فیروز
in the a. year of U درسال خجسته
During (in)the current year. U درسال جاری
In the year 2000… U درسال 2000...
he was born in the year U درسال 00000زائیده یامتولدشد
monestrous U دارای یک مرحله فحلیت درسال
american defense service medal U نشان خدمت ارتش امریکا درسال 14- 9391
polyestrous U دارای بیش از یک وهله جفت گیری درسال
turnover U تعداد دفعاتی درسال که موجودی انبار یک بنگاه فروخته میشود
anti federalist U اشخاصی که درسال 88-7871 مخالف اساس حکومت امریکا بودند
knight hospitaller U کسیک که درسلکهای راهبهای نظامی که درسال .....گردیده درامده باشد
the great exhibition U نخستین نمایش بزرگ کالاکه درسال 1851 درلندن داده شد
pandours or doors U امنیه وحشی درنده خو که درسال 1471 تشکیل شد وچندی پس از ان جز ارتش اطریش گردید
french revolution U انقلابی که درسال 9871 در فرانسه اتفاق افتاد و باعث امحاء سیستم فئودالی و انتقال قدرت حاکمه به طبقه بورژوا شد
paasche price index U یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
european unclear a energy agency U اداره انرژی هستهای اروپا یکی از سازمانهایی که درسال 8591 در بطن سازمان همکاری اقتصادی اروپا و به منظور تولید انرژی اتمی وبرای مقاصد صلح امیز درکشورهای اروپای غربی ایجاد شده است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com