English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 164 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
starry U درخشان معروف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ablaze درخشان
brightest U درخشان
luminiferous U درخشان
brighter U درخشان
florestant U درخشان در شب
bright U درخشان
mirror finish U درخشان
luminescent U درخشان
glittery U درخشان
shining U درخشان
lightsome U درخشان
fulgid U درخشان
fulgent U درخشان
eyebright U درخشان
brilliancy U درخشان
beamy U درخشان
stellar U درخشان
luminous U درخشان
glaring U درخشان
glitziest U درخشان
glitzier U درخشان
shiner U درخشان
glitzy U درخشان
gloss U درخشان
refulgent U درخشان
prismatic U درخشان
reputable U معروف
demotic U معروف
known U معروف
popular U معروف
well known U معروف
grander U معروف
grand U معروف
of renown U معروف
well-known U معروف
tyupical U معروف
grandest U معروف
brilliant U الماس درخشان
bertha U درخشان روشن
adamantine U سخت و درخشان
irradiate U درخشان کردن
meteoric U درخشان وزودگذر
irradiates U درخشان کردن
irradiating U درخشان کردن
bright U درخشان تابان
sparklers U گوهر درخشان
phosphorescent U شب تاب درخشان
lucid U واضح درخشان
lumine U درخشان کردن
brilliant U بسیار درخشان
luciferous U شب تاب درخشان
sparkler U گوهر درخشان
glisteningly U بطور درخشان
shiny U افتابی درخشان
brightest U درخشان تابان
brilliantly U بطور درخشان
irradiated U درخشان کردن
beaming U درخشان پرتودار
luminously U بطور درخشان
illustrious U درخشان ممتاز
brighter U درخشان تابان
semigloss U نیمه درخشان
alleged U بقول معروف
allegedly U بقول معروف
brand leader U مارک معروف
as they say U به قول معروف
well known U معروف مشهور
magnific U معروف برجسته
renting U معروف نامور
famous U معروف نامی
rents U معروف نامور
known U مشهور معروف
rented U معروف نامور
renowned U معروف نامور
star sapphire U یاقوت کبود درخشان
brightest U درخشان بدون روکش
bright U درخشان بدون روکش
brighter U درخشان بدون روکش
brilliancy U بازی درخشان شطرنج
giant star U ستاره بزرگ و درخشان
radiant U شعاع گستر درخشان
cif U فرمت میانی معروف
to create an image for oneself as somebody U معروف و مشهور شدن
historic U معروف مبنی بر تاریخ
come back <idiom> U دوباره معروف شدن
unheard U غیر معروف غریب
delivery groups U گروه معروف پیام
brightens U زرنگ کردن درخشان شدن
soiuthern cross U چهارستاره درخشان نیمکره جنوبی
illuminates U درخشان ساختن زرنما کردن
illuminate U درخشان ساختن زرنما کردن
illuminating U درخشان ساختن زرنما کردن
brightened U زرنگ کردن درخشان شدن
blaze U شعله درخشان یا اتش مشتعل
blazed U شعله درخشان یا اتش مشتعل
blazes U شعله درخشان یا اتش مشتعل
brighten U زرنگ کردن درخشان شدن
brightening U زرنگ کردن درخشان شدن
duration curve U معروف به منحنی دبی کلاسه
put on the map <idiom> U باعث معروف شدن مکانی
songwriter U کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
high beam U نقطه درخشان ونورانی جلووسایل نقلیه
cp/m U سیستم عامل معروف برای ریزکامپیوتر ها
buzzword U کلمهای که بین گروهی از افراد معروف است
part U قالب زمان معروف برای ترتیب استاندارد MIDI
PPQN U قالب زمانی معروف که در استاندارد MIDI استفاده میشود
scylla U صخرهای در ساحل ایتالیاروبروی گرداب معروف به "شاریبدیس " در سیسیل
b. horizon U طبقه ب که به لایه تمرکزمواد در پروفیل خاک معروف است
vigilantes U نوعی هواپیمای سوپرسونیک جت دو موتوره تاکتیکی دریایی معروف به ا- 5
voodoo U نوعی هواپیمای سوپرسونیک دو موتوره تاکتیکی معروف به اف 101
RTFM U خلاصه معروف درپیام به معنای " خواندن دستور کار"
vigilante U نوعی هواپیمای سوپرسونیک جت دو موتوره تاکتیکی دریایی معروف به ا- 5
glared U انعکاس نور بسیار درخشان به ویژه روی صفحه نمایش VDU
glare U انعکاس نور بسیار درخشان به ویژه روی صفحه نمایش VDU
glares U انعکاس نور بسیار درخشان به ویژه روی صفحه نمایش VDU
flame tree U درختان وبوته هاییکه دارای گلهای درخشان اتشی یا زرد رنگ هستند
lotus U شرکت نرم افزاری که بیشتر برای برنامههای صفحه گسترده اش معروف است
ega U در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور صفحه نمایش رنگی با resolutin بالا
lotuses U شرکت نرم افزاری که بیشتر برای برنامههای صفحه گسترده اش معروف است
burn in U علامت گذاری یک صفحه تلویزیونی یا مانیتور پس از نمایش یک تصویر درخشان برای مدت طولانی
dbase U نرم افزار پایگاه داده معروف که حاوی زبان برنامه نویس توکار است
wordstar U برنامه کاربردی کلمه پرداز معروف ساخت Micropro International برای کامپیوترهای CPLM و IBMPC
VT terminal emulation U استاندارد معروف ترمینال که کدهای به کار رفته برای نمایش متن و گرافیک را بیان میکند
pitting corrosion U سوراخهائی که در سطح بتن یا فلز در اثر خوردگی ایجاد میشود و به کرم خوراکی معروف است
ttl U خانواده معروف دروازههای منط قی و طرح موارد ترانزیستوری سریع که ترانزیستور دو قط بی آن مستقیماگ وصل شده اند.
universal roll U برای شکل دادن تیرهای بال پهن معمولابا چهار استوانه دوار نوردمیکنند که به همین نام معروف است
Eudora U برنامه نرم افزاری تجاری معروف برای ارسال و دریافت مدیریت پیام های پست الکترونیکی از طریق اینترنت
Novell U شرکت بزرگ که نرم افزار شبکه تولید می :ند. و برای سیستم عامل Netware معروف است که روی سرور PC اجرا میشود
grandfather file U سومین گونه معروف فایل پشتیبان پس از فایل پدر و فرزند
back frow U اولین شیار ایجاد شده توسط گاواهن که به شیار مرده معروف است
popularizing U مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
popularizes U مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
popularized U مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
popularised U مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
popularize U مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
popularises U مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
popularising U مورد پسند عامه کردن معروف ومشهور کردن
wordperfect U برنامه کاربردی کلمه پرداز معروف ساخت Word Perfeet Covp که روی محدوده وسیعی از سیستم عامل و سخت افزار اجرا میشود
Marasali U ماراسالی [این روستا که به شیروان معروف بوده در آذربایجان شوروی قرار داشته و نمونه جالبی از فرش محرابی به همراه بته جقه ها در آن بافته می شود.]
enhance U در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhancing U در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhances U در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
pearl U مروارید [طرح این سنگ قیمتی در فرش های چینی بکار رفته و یک نوع آن بنام مروارید شعله ور معروف می باشد.]
enhanced U در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
known by everybody U همه کس اورامیشناسد معروف همه است
extends U در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است
extending U در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است
extend U در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است
Netscape Navigator U یکی از جستجوگران معروف www که هنوز هم در بازار مط رح است شامل خصوصیات بسیاری از قبیل خوانندگان جدید و نیز تامین برنامههای java است
Pashtan U قبایل پشتو [که در افغانستان و پاکستان زندگی می کنند و فرش های آن بنام های درانی، گلیزائی، هفت بالا و شیرخانی در بازار معروف می باشند.]
caucasus U منطقه قفقاز و یا آذربایجان و ارمنستان امروزی در شوروی که قالی آن با گره ترکی و نقوش هندسی همراه بوده و به نام قالی قفقازی معروف است
semilustrous U نیمه درخشان نیمه مجلل
APPC U پروتکلهای IBM که امکان ارتباط peer-to-peer بین ایستگاههای کاری متصل به شبکه SNA را میدهد که به پروتکلهای LU هم معروف است
glid U تذهیب کاری [در زمینه فرش بوسیله نخ طلا، نقره و یا جواهرات. نوعی از این تذهیب کاری به صوفی بافی معروف است.]
Pope, Arthur Upham U آرتور پوپ [که در ایران به پروفسور پوپ معروف می باشد یک کاشف و منتقد آمریکایی استکه در زمینه های مختلف هنر ایران سال ها تحقیق نموده.]
Joshegan U جوشقان [این منطقه در مرکز ایران از قرن دوازدهم هجری قالیبافی با طرح بندی لوزی معروف بوده است. لوزی ها از انواع گل ها بهره گرفته و گاه حالت یک ترنج بزرگ دارد.]
blip U نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
blips U نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
sql U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
Anatolia U منطقه آناتولی که بین دریای سیاه و دریای مدیترانه قرار داشته و یکی از مراکز عمده قالیبافی ترکی، کردی، ارمنی و یونانی است. بیشتر به بافت فرش با گره ترکی معروف بوده و به دوران سلجوقیان باز می گردد.
Senneh U سنه [نام قدیم سنندج و از مراکز بزرگ تولید فرش در غرب ایران. گره فارسی به دلیل شباهت زیاد با گره فرش این ناحیه به گره سنه نیز معروف است.]
pilot tunnel U تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
paper white monitor U صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com