Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
gooseberry bush
U
درخت انگور وحشی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
grapevines
U
درخت انگور
grapevine
U
درخت انگور
madrona
U
توت فرنگی درخت انگور خرس
grapevine
U
[تزئینی به شکل درخت انگور]
[معماری]
caprifig
U
درخت انجیر وحشی
brutify
U
وحشی یا حیوان صفت کردن وحشی شدن
wild fowl
U
مرغان وحشی پرندگان وحشی
ferae naturae
U
وحشی ذاتا وحشی
rootery
U
توده ریشه وکنده درخت درباغها که درخت روی ان میکارند
papaw
U
درخت پاپااو یا درخت نخل امریکای جنوبی
ceiba
U
درخت گل ابریشم گرمسیری درخت پنبه هندی
underbrush
U
درخت کوچک روینده درزیر درخت
grapes
U
انگور
blood of the grape
U
اب انگور
nightshade
U
سگ انگور
grape
U
انگور
the juice of the grape
U
اب انگور
to twitch off grapes
U
انگور چیدن
vintage
U
انگور چینی
gooseberries
U
انگور فرنگی
gooseberry
U
انگور فرنگی
rareripe
U
انگور زود رس
muscatel
U
انگور مشک
scuppernong
U
انگور مشک
malvasia
U
نوعی انگور
vintages
U
انگور چینی
grape stone
U
هسته انگور
grape stone
U
دانه انگور
grapy
U
شبیه انگور
muscadine
U
انگور مشک
muscatel
U
انگور یاشراب موسکاتل
aciniform
U
انگور مانند خوشهای
botryoidal
U
شبیه خوشه انگور
muscadine
U
باده انگور مشک
viniculture
U
پرورش انگور شراب
scuppernong
U
شراب انگور مشک
myrica
U
درخت شیشعان درخت موم
botryoidal
U
دارای شکل خوشه انگور
vintage year
U
سال وفور محصول انگور
winegrower
U
کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
riesling
U
انگور سفید نواحی راین
stum
U
شیره انگور باده تازه
winepress
U
ماشینی که اب انگور رامیگیرد چرخشت
vintages
U
فصل انگور چینی محصول
vintage
U
فصل انگور چینی محصول
madrono
U
توت فرنگی درختی انگور خرس
madrone
U
توت فرنگی درختی انگور خرس
fox grape
U
انگور ترش نواحی شمال شرقی امریکا
viticulture
U
صنعت شرابسازی زراعت انگور برای تهبیه شراب
tokay
U
انگور سفید یا ارغوانی بیضی شراب شیرین مجارستان
Foxes when they cannot reach the grapes say they a.
<proverb>
U
روباه دستش به انگور نمى رسد مى گوید ترش است .
thyrsus
U
نیزهای که سر ان میوه کاج ویا شاخه انگور نصب شده
gambier
U
درخت کاد هندی درخت کاد اصفر
gambir
U
درخت کاد هندی درخت کاد اصفر
Cypress design
U
طرح درخت سرو
[سرو بعنوان اسطوره سرسبزی و سرافرازی و قامت بلند در اکثر طرح های ایران خصوصا فرش، جای خاص خود را داشته و عده ای طرح بته جقه را جلوه ای از درخت سرو دانسته اند.]
hare brained
U
وحشی
feral
U
وحشی
unmannerly
U
وحشی
ruttish
U
وحشی
gris
U
وحشی
anthropophagus
U
وحشی
ungovernable
U
وحشی
ruffians
U
وحشی
Gothic
U
وحشی
savage
U
وحشی
ruffian
U
وحشی
undaunted
U
وحشی
truculent
U
وحشی
ferocious
U
وحشی
savaged
U
وحشی
barbaric
U
وحشی
uncivilized
U
وحشی
unshapen
U
وحشی
sylvatic
U
وحشی
savages
U
وحشی
rambunctious
U
وحشی
wilds
U
وحشی
wildest
U
وحشی
wild
U
وحشی
unshaped
U
وحشی
ferine
U
وحشی
savaging
U
وحشی
barbarous
U
وحشی
boarish
U
وحشی
meander border
U
[طرح پیچ در پیچ و منقطع در حاشیه با مخلوطی از گل ها و پیچک های انگور]
bullocks
U
گوساله وحشی
bestiality
U
وحشی گری
savaged
U
وحشی شدن
wildcat
U
گربه وحشی
wildcats
U
گربه وحشی
brutalizes
U
وحشی شدن
wildness
U
وحشی گری
tiger cat
U
گربه وحشی
cheetahs
U
یوزپلنگ وحشی
parsnip
U
زردک وحشی
parsnips
U
هویج وحشی
parsnips
U
زردک وحشی
cheetah
U
یوزپلنگ وحشی
brutalised
U
وحشی شدن
brutalises
U
وحشی شدن
brutalising
U
وحشی شدن
brutalize
U
وحشی شدن
brutalized
U
وحشی شدن
buffalo
U
گاو وحشی
brutalizing
U
وحشی شدن
mallard
U
اردک وحشی
Wild West
U
غرب وحشی
semi barbarian
U
نیم وحشی
savage
U
وحشی کردن
toadflax
U
کتان وحشی
bullock
U
گوساله وحشی
wildfowl
U
اردک وحشی
savage
U
وحشی شدن
mallards
U
اردک وحشی
wildling
U
حیوان وحشی
wild rice
U
برنج وحشی
parsnip
U
هویج وحشی
buffaloes
U
گاو وحشی
barbarise
U
وحشی کردن
mustang
U
اسب وحشی
on the same p as the savages
U
درترازو وحشی ها
onion couch
U
یکجور جو وحشی
onion grass
U
یکجور جو وحشی
charlock
U
خردل وحشی
imbrute
U
وحشی شدن
headaches
U
خشخاش وحشی
headache
U
خشخاش وحشی
gross
U
وحشی توده
barbarize
U
وحشی کردن
grossed
U
وحشی توده
grosser
U
وحشی توده
grosses
U
وحشی توده
manlike
U
جنس نر وحشی
grossest
U
وحشی توده
grossing
U
وحشی توده
horsemint
U
نعناع وحشی
savaged
U
وحشی کردن
fellness
U
وحشی گری
feral child
U
کودک وحشی
saracen
U
کافر وحشی
savaging
U
وحشی کردن
uncivil
U
وحشی بی ادب
uncivilly
U
وحشی بی ادب
savaging
U
وحشی شدن
gothicism
U
وحشی گری
savages
U
وحشی شدن
farouche
U
وحشی صفت
savages
U
وحشی کردن
wildlife
U
حیوانات وحشی
barbarize
U
بیگانه یا وحشی شدن
wild beasts
U
جانوران وحشی وحوش
barbarise
U
وحشی گری کردن
barbarian
U
ادم وحشی یابربری
barbarians
U
ادم وحشی یابربری
sheldrake
U
اردک وحشی دریایی
marijuana
U
تنباکوی وحشی بیابانی
marihuana
U
تنباکوی وحشی بیابانی
feral
U
حیوان شکاری وحشی
brent
U
یکجورغاز وحشی کوچک
troglodyte
U
انسانهای غارنشین وحشی
the african savages
وحشی های آفریقا
ferocity
U
وحشی گری سبعیت
greylag
U
غاز وحشی اروپایی
styrax
U
بوته وحشی جاوی
leopards
U
پلنگ گربه وحشی
leopard
U
پلنگ گربه وحشی
wildfowler
U
شکارچی غاز وحشی
wild parsley
U
انواع هویج وحشی
madcap
U
ادم بی پروا و وحشی
buffs
U
گاو وحشی زردنخودی
perfection of savagery
U
کمال وحشی گری
mallards
U
نوعی مرغابی وحشی
perfection of savagery
U
نهایت وحشی گری
buff
U
گاو وحشی زردنخودی
ruffianly
U
گردن کلفت وحشی
brutal
U
حیوان صفت وحشی
mallard
U
نوعی مرغابی وحشی
catamount
U
ادم پس کوهی و وحشی صفت
wilding
U
گیاه یا میوه خودرو وحشی
polecats
U
موش خرمای وحشی اروپایی
charreada
U
سواری مکزیکی اسب وحشی
passenger pigeon
U
کبوتر وحشی امریکای شمالی
brutalises
U
وحشی یا حیوان صفت کردن
reclaim animal
U
حیوانات وحشی تربیت شده
polecat
U
موش خرمای وحشی اروپایی
warren
U
محل نگهداری حیوانات وحشی
brutalized
U
وحشی یا حیوان صفت کردن
brutalize
U
وحشی یا حیوان صفت کردن
masterwort
U
سنبل ختایی جاوه وحشی
catamountain
U
ادم پس کوهی و وحشی صفت
brutalizes
U
وحشی یا حیوان صفت کردن
brutalising
U
وحشی یا حیوان صفت کردن
brutalizing
U
وحشی یا حیوان صفت کردن
warrens
U
محل نگهداری حیوانات وحشی
wild eyed
U
دارای چشمان وحشی وخیره
brutalised
U
وحشی یا حیوان صفت کردن
saddle bronc riding
U
سواری بر اسب وحشی برای 01 ثانیه
cougars
U
گربه وحشی پشمالو یوزپلنگ امریکایی
diana
U
الههء ماه وشکار حیوانات وحشی
cougar
U
گربه وحشی پشمالو یوزپلنگ امریکایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com