English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
color fastness U درجه و میزان ثبات رنگ در مقابل نور و شستشو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fastness of bleaching U ثبات رنگی در مقابل مواد سفید کننده
stiffest U مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد
stiff U مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد
stiffer U مسیر مقاوم در مقابل گوی بولینگ ثبات داشتن قایق درمقابل باد
quantum U درجه میزان
scale U میزان مقیاس درجه
thermometre U میزان الحراره درجه
thermometers U میزان الحراره درجه
thermometer U میزان الحراره درجه
stenotherm U موجود غیر مقاون در مقابل تغییرات شدید درجه حرارت
degree of protection U میزان تامین درجه حفافت
gradients U درصد شیب میزان تغییر درجه حرارت یافشار هوا
gradient U درصد شیب میزان تغییر درجه حرارت یافشار هوا
vat dyeing U رنگرزی خمی [روشی جهت رنگرزی رنگینه هایی که براحتی در آب حل نمی شوند. الیاف رنگ شده به این طریق دارای مقاومت بالایی در مقابل شستشو و نور خورشید هستند و بیشتری برای پنبه و الیاف های سلولزی است.]
poisson distribution U این توزیع در حقیقت یک توزیع احتمال برای متغیرهای تصادفی ناپیوسته است که دران میزان احتمال بسیارکوچک و در مقابل تعدادمشاهدات بسیار زیاد است
paired registers U دو ثبات پایه با اندازه کلمه که با هم به عنوان یک ثبات با طول زیاد به کار می روند.
bond albedo U نسبت میزان نور بازتابش شده به میزان نوربرخوردکرده
availability U میزان در دسترس بودن میزان امادگی زمان تعمیرناو
arithmetic register U ثبات حسابی ثبات محاسباتی
air stability U وضعیت ثبات جوی در طبقات مختلف وضع ثبات جوی
beam attack U تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
tunes U میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
tune U میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
elevation indicator U صفحه مدرج درجه طبلک درجه
shoulder patch U درجه روی بازوی درجه داران
sighting bar U ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
third class U درجه سوم بلیط درجه 3
third-class U درجه سوم بلیط درجه 3
superelevation U درجه ارتفاع درجه بلندی
laundering U شستشو
washing U شستشو
launder U شستشو
elution U شستشو
scouring U شستشو
embrocations U شستشو
leaching U شستشو
lixiviation U شستشو
lavation U شستشو
purification U شستشو
lotion U شستشو
lotions U شستشو
laundered U شستشو
embrocation U شستشو
launders U شستشو
souse U شستشو
washed U شستشو
bathing U شستشو
ablutions U شستشو
bathed U شستشو
washes U شستشو
ablution U شستشو
imbathe U شستشو
cleaning U شستشو
bath U شستشو
wash U شستشو
wash U اب دادن شستشو
wash U شستشو دادن
acid leach U شستشو با اسید
purification U شستشو تصفیه
washed U شستشو دادن
wash oil U روغن شستشو
wash out U شستشو کردن
washable U قابل شستشو
washed U اب دادن شستشو
washes U شستشو دادن
washes U اب دادن شستشو
to take a bath U شستشو کردن
cleaning process U فرایند شستشو
washer U شستشو کننده
washers U شستشو کننده
embrocate U شستشو دادن
abluent U شستشو دهنده
imbathe U شستشو کردن
ablutomania U وسواس شستشو
cleaning door U دریچه شستشو
imbathe U شستشو دادن
flush tank U حوضچه شستشو
acid dip U شستشو با اسید
cleaning room U اطاق شستشو
rinser U شستشو کننده
debenzolation U شستشو با بنزول
levigate U شستشو دادن
water extraction U آبگیری [پس از شستشو]
self adjusting U بخودی خود میزان شونده خود میزان
sighting leaf U ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
bathes U استحمام کردن شستشو
bathe U استحمام کردن شستشو
tubber U گازر شستشو دهنده
rinsed U با اب پاک کردن شستشو
elutriation U شستشو با اب فرسایش انتخابی
leaching U تصفیه بوسیله شستشو
wash away U با شستشو پاک کردن
wash off U با شستشو پاک کردن
dehydration U [آبگیری فرش پس از شستشو]
scrubbing process U فرایند شستشو و تصفیه
lave U چکیدن شستشو کردن
sediment escape U ساختمانهای تخلیه و شستشو
wash out U محو کردن شستشو
rinse U با اب پاک کردن شستشو
rinses U با اب پاک کردن شستشو
back blowing U عمل شستشو و توسعه چاه
change (one's) mind <idiom> U مغز کسی را شستشو دادن
shampoo U باشامپویا سرشوی شستشو دادن
shampoos U باشامپویا سرشوی شستشو دادن
absterge U تمیز کردن شستشو دادن
isobath U خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
abstergent U شستشو دهنده ماده پاک کننده
bleaching materiel U پودر شستشو برای رفع الودگی عوامل شیمیایی
lavage U انجدان رومی شستشوی معده یازخم شستشو دادن
leachate U مایعی که بوسله شستشو ازخاک یا واسطه دیگری بگذرد
lixiviate U تجزیه کردن بوسیله شستشو باقلیا یا ماده حلالی
needle bath U شستشو در زیر ابی که با دانههای خیلی ریز بر تن میریزد
auxiliary contours U خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
brevet U درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
raw wool U پشم خام [پشمی که هیچگونه عملیات سفیدگری یا شستشو روی آن صورت نگرفته باشد.]
at the fore <adv.> U در مقابل
opposite U مقابل
opposites U مقابل
in consideration of U در مقابل
in front <adv.> U در مقابل
in the front <adv.> U در مقابل
at the front <adv.> U در مقابل
titles U مقابل
fore <adv.> U در مقابل
at front <adv.> U در مقابل
vis-a-vis U مقابل
vis a vis U مقابل
versus prep U در مقابل
versus U در مقابل
anti U در مقابل
opposed U مقابل
as opposed to U در مقابل
title U مقابل
as compared to U در مقابل
opposite the house U مقابل خانه
dead against U درست مقابل
contralateral muscles U عضلات مقابل
contrary U مقابل خلاف
off U مقابل عازم
counter weight U وزنه مقابل
orientated U هدف مقابل
counterparts U نقطه مقابل
counterpart U نقطه مقابل
point blank U مقابل هدف
point-blank U مقابل هدف
from opposite directions U از دو طرف مقابل
on payment U در مقابل وجه
obverse U طرف مقابل
inverse U برعکس مقابل
in comparison to [compared with] U در قبال [در مقابل]
respondent U طرف مقابل
water resistance U مقاومت در مقابل اب
alternative hypothesis U فرضیه مقابل
opposed piston engine U موتورپیستون مقابل
respondents U طرف مقابل
counterpoint U نقطه مقابل
anti thesis U وضع مقابل
counterweight U وزنه مقابل
counterweights U وزنه مقابل
depth contour U خطوط میزان منحنی عمق میزان منحنی عمق اب
caps U در مقابل حالت کوچک
forwarded U حرکت به جلو یا مقابل
block U دفاع در مقابل ابشار
blocked U دفاع در مقابل ابشار
blocks U دفاع در مقابل ابشار
rival U طرف مقابل دعوا
rivaled U طرف مقابل دعوا
rivaling U طرف مقابل دعوا
rivalled U طرف مقابل دعوا
rivalling U طرف مقابل دعوا
torsional rigidity U استحکام در مقابل پیچش
forward U حرکت به جلو یا مقابل
flood protection U حفافت در مقابل طغیان
light resistance U مقاومت در مقابل نور
front wall U دیوار مقابل اسکواش
mouse U مقابل حساسیت Mouse
mouses U مقابل حساسیت Mouse
opposit stroke pistons U پیستون مقابل گرد
sonnal deung U مقابل تیغه دست
equity versus efficiency U برابری در مقابل کارائی
laws versus tendencies U قوانین در مقابل تمایلات
kukutsu dachi U ایستادن در مقابل حریف
release documents against U واگذاری اسناد در مقابل
drip proof enclosure U حفافت در مقابل ریزش اب
documents against payment U اسناد در مقابل پرداخت
shell proof U مقاوم در مقابل گلوله
capitals U در مقابل حالت کوچک
passing on the oath to the other party U رد قسم به طرف مقابل
driveway U راه مقابل خانه
countered U مقابل دستگاه شمارنده
counter U مقابل دستگاه شمارنده
wear resistance U مقاومت در مقابل سایش
boring stay U قسمت ساکن مقابل
antipode U نقطهء مقابل یا متقاطر
cash against documents U پول در مقابل اسناد
hardest U سخت در مقابل نرم
harder U سخت در مقابل نرم
aboral U نقطه مقابل دهان
rivals U طرف مقابل دعوا
hard U سخت در مقابل نرم
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com