Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
radiolucency
U
درجه نفوذ اشعه مجهول نفوذ پذیری اشعه مجهول
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
penetrameter
U
الت مخصوص سنجش درجه نفوذ اشعه مجهول
xrays
U
اشعه مجهول
roentgen ray
U
اشعه مجهول
x ray
U
اشعه مجهول
x ray therapy
U
درمان با اشعه مجهول
x radiation
U
تشعشع اشعه مجهول
radiogram
U
عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
roentgenoscopy
U
معاینه بوسیله اشعه مجهول
radiograms
U
عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
roentgenoscope
U
دستگاه معاینه بوسیله اشعه مجهول
roentgenize
U
بوسیله اشعه مجهول معالجه کردن
encephalogram
U
عکس برداری ازمغز با اشعه مجهول
roentgen
U
واحد بین المللی تشعشع اشعه مجهول
roentgenography
U
عکس برداری بوسیله تابش اشعه مجهول
roentgenogram
U
عکسی که توسط تابش اشعه مجهول درست شده است
roentgenology
U
شاخهای از پرتونگاری که با استفاده از اشعه مجهول امراض رامعالجه میکند
tomography
U
فن تشخیص امراض از روی عکسبرداری با اشعه مجهول پرتونگاری مقطعی
wheatstone bridge
U
مداری متشکل از مقاومتهای معلوم و مجهول که توسط ان میتوان مقاومت مجهول رادقیقا اندازه گیری کرد
penetrometer
U
وسیلهای برای اندازه گیری قدرت نفود اشعه ایکس واشعههای نافد دیگر توسط مقایسه عبور و نفوذ انها درموارد مختلف
guns
U
منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
gun
U
منبع اشعه الکترونی درون تیوپ اشعه کاتدی
deflection
U
هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
deflections
U
هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
penetrance
U
نفوذ پذیری
penetrability
U
نفوذ پذیری
permeability curve
U
خم نفوذ پذیری
permeability
U
نفوذ پذیری
permeance
U
نفوذ پذیری
inscrutability
U
مرموزی نفوذ نا پذیری
permitivity
U
نفوذ پذیری الکتریکی
coefficient of permeability
U
ضریب نفوذ پذیری
penetration point
U
درجه نفوذ
non interlaced
U
سیستمی که اشعه الکترون تصویر هر خط صفحه نمایش را یک بار اسکن میکند در حین هر سیکل تنظیم . این اشعه یک اسکن نمایش در هر خط انجام میدهد
penetration
U
نفوذ در جبهه دشمن داخل شدن درصفوف دشمن نفوذ در شبکه اطلاعات یااداری
initial thrust
U
نفوذ اولیه نفوذ اصلی
unknowns
U
مجهول
unknown
U
مجهول
secret
U
سر مجهول
secrets
U
سر مجهول
unbeknownst
U
مجهول
fameless
U
مجهول
unbeknown
U
مجهول
unknown sample
U
نمونه مجهول
fameless
U
مجهول الهویه
of obscure birth
U
مجهول النسب
of unknown identity
U
مجهول الهویه
ownership of unknown
U
مجهول المالک
of unknown ownership
U
مجهول المالک
rontgen rays
U
پرتو مجهول
identity of unknown
U
مجهول الهویه
the passive voive
U
بنا مجهول
the passive voice
U
فعل مجهول
the passive voice
U
بنای مجهول
unclear condition
U
شرط مجهول
the passive voive
U
فعل مجهول
passiveness
U
فعل درحالت مجهول
property of unknown ownership
U
اموال مجهول المالک
incognito
U
نا شناس مجهول الهویه
ignotum per igno tius
U
توضیح مجهول با چیزمجهول تر
fabulous
U
افسانه وار مجهول
person of unknown indentity
U
شخص مجهول الهویه
property with unknown owner
U
مال مجهول المالک
property of unknown ownership
U
مال مجهول المالک
rontgenogram
U
عکسی که با پرتو مجهول بردارند
deponont
U
در فاهر مجهول و در باطن معلوم
participles
U
وجه وصفی مجهول صفت مفعولی
participle
U
وجه وصفی مجهول صفت مفعولی
radioactivity
U
خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون میدهد
radio activity
U
خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون دهد
ballistics of penetration
U
شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
rontgen
U
نام فیزیکدان نامی المان که پرتو مجهول را پیدا کرد
anticathode
U
قطب مثبت برق صفحهء پلاتین یا تنگستن دولولهء اشعهء مجهول
radiation
U
اشعه
deflected
U
یا اشعه
deflects
U
یا اشعه
deflecting
U
یا اشعه
ray
U
اشعه
deflect
U
یا اشعه
rays
U
اشعه ها
X-rays
U
اشعه ایکس
rays of light
U
اشعه نور
X-raying
U
اشعه ایکس
electron beam
U
اشعه الکترون
X-rayed
U
اشعه رونتگن
electron beam
U
اشعه الکترونی
X-rayed
U
اشعه ایکس
beta radiation
U
اشعه بتا
X-ray
U
اشعه رونتگن
beta ray
U
اشعه بتا
beta rays
U
اشعه بتا
roentgen rays
U
اشعه رنتگن
cosmicray
U
اشعه کیهانی
ray
U
اشعه تابشی
beam width
U
پهنای اشعه
electron ray
U
اشعه الکترونی
gamma rays
U
اشعه گاما
gamma
U
اشعه گاما
X-raying
U
اشعه رونتگن
gammas
U
اشعه گاما
alpha rediation
U
اشعه الفا
actinic rays
U
اشعه فعال
gamma ray
U
اشعه گاما
gamma radiation
U
اشعه گاما
silvery rays
U
اشعه نقرهای
beam cutoff
U
قطع اشعه
electronic beam
U
اشعه ی الکترونیکی
canal rays
U
اشعه مجرایی
flashback
U
بازتاب اشعه
deflection defocusing
U
پریشانی اشعه
lasers
U
اشعه لیزر
alpha rays
U
اشعه الفا
x ray
U
اشعه ایکس
x ray beam
U
اشعه رونتگن
x rays
U
اشعه ایکس
cathode rays
U
اشعه کاتدی
ultraviolet ray
U
اشعه فرابنفش
cosmic rays
U
اشعه کیهانی
reseau
U
اخراج اشعه
radiation sickness
U
بیماری اشعه
flashbacks
U
بازتاب اشعه
x radiation
U
اشعه ایکس
cathode ray oscillograph
U
اشعه کاتدیک
laser
U
اشعه لیزر
ion beam
U
اشعه یونی
xrays
U
اشعه ایکس
microwave radiation
U
اشعه میکروموجی
X-ray
U
اشعه ایکس
infrared ray
U
اشعه فرو سرخ
searchlight
U
اشعه نور افکن
searchlights
U
اشعه نور افکن
cosecant squared beam
U
اشعه با مربع کوسکانت
x ray source
U
منبع اشعه رونتگن
phosphor
U
معمولا اشعه الکترونی
cathode pay tube
U
لامپ با اشعه کاتدی
ultraviolet
U
اشعه مادون بنفش
x ray equipment
U
تجهیزات اشعه رونتگن
ultrared
U
انطرف اشعه قرمز
crt
U
لامپ با اشعه کاتدی
red, green, blue
U
سه اشعه تصویردرتلویزیون رنگی
density of an ion beam
U
چگالی اشعه یونی
density of an electron beam
U
چگالی اشعه الکترونی
blue beam magnet
U
مغناطیس اشعه ابی
crookes tube
U
لامپ اشعه ایکس
cathode ray oscilloscope
U
اسیلوسکوپ اشعه کاتدی
electron beam cutting
U
برش با اشعه الکترونی
cathode ray tude
U
لوله اشعه کاتدی
roentgenography
U
پرتونگاری با اشعه ایکس
electron beam welding
U
جوشکاری با اشعه الکترونی
welding by electron beam
U
جوشکاری با اشعه الکترونی
electron beam generator
U
مولد اشعه الکترونی
electron ray tube
U
لامپ اشعه کاتدیک
black body radiation
U
اشعه جسم سیاه
exposes
U
درمعرض اشعه قرار دادن
infrared
U
وابسته به اشعه مادون قرمز
expose
U
درمعرض اشعه قرار دادن
exposing
U
درمعرض اشعه قرار دادن
insolation
U
در مقابل اشعه افتاب قراردادن
tannage
U
قهوهای در اثر اشعه افتاب
back azimuth method
U
گرای معکوس در اخراج اشعه
beam current at a specified point
U
شدت اشعه الکترونی در یک نقطه
emissivity
U
قابلیت تشعشع یا ارسال اشعه
cathode ray oscilloscope
U
نوسان نمای اشعه کاتدی
electron beam focusing
U
تمرکز دهی اشعه الکترونی
beam
U
مجموعه باریکی از نور یا اشعه الکترون
diathermic
U
هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
beams
U
مجموعه باریکی از نور یا اشعه الکترون
isodose
U
دارای تابش یا اشعه برابر هم شعاع
permanent magnet focusing
U
تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
radiac
U
کشف اشعه رادیواکتیو و اندازه گیری ان
diathermanous
U
هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
core
U
وسیله تبدیل اشعه به انرژی الکتریکی
permanent magnet centering
U
تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
cores
U
وسیله تبدیل اشعه به انرژی الکتریکی
luminous energy
U
نیرویی که تبدیل به اشعه نورانی میشود
ultraviolet ray
U
اشعه ماوراء بنفش پرتو فرابنفش
thermal imagery
U
عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
beams
U
دسته کردن اشعه الکترونی جهت دادن
radial line plot
U
روش تعیین محل نقاط بااخراج اشعه
beam
U
دسته کردن اشعه الکترونی جهت دادن
electron gun
U
بخشی از CRT که یک اشعه الکترونی ایجاد میکند
x plate
U
صفحات قائم موازی در لوله اشعه کاتدی
internal magnetic focus tube
U
لامث اشعه کاتدیک با سیستم فوکوس مغناطیسی
diffusion
U
نفوذ
impermeable
U
ضد نفوذ اب
prestige
U
نفوذ
leakage
U
نفوذ
leakages
U
نفوذ
break through
U
نفوذ
watertight
U
ضد نفوذ اب
toehold
U
نفوذ کم
toeholds
U
نفوذ کم
leading
U
نفوذ
pervasion
U
نفوذ
percolation line
U
خط نفوذ
ascendance
U
نفوذ
permeation
U
نفوذ
percolation
U
نفوذ
penetrate
U
نفوذ
penetrated
U
نفوذ
penetrates
U
نفوذ
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com