Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
tone
U
درجه تیرگی و سایه داربودن رنگ در گرافیک کامپیوتری
tones
U
درجه تیرگی و سایه داربودن رنگ در گرافیک کامپیوتری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
computer graphics
U
نگاره سازی کامپیوتری گرافیک کامپیوتری
denitometer
U
وسیله اندازه گیری درجه تیرگی تصاویر عکاسی
national computer graphics association
U
انجمن ملی گرافیک کامپیوتری
monochrome
U
صفحه نمایش کامپیوتر که متن و گرافیک را سیاه و سفید و سایه دار و نه رنگی نشان میدهد
ncga
U
Computer National انجمن ملی گرافیک کامپیوتری
cad/cam
U
گرافیک کامپیوتری Aided Computer/AidedDesign anufacturingComputer
sprite
U
شی ای که اطراف صفحه نمایش در گرافیک کامپیوتری حرکت کند
swims
U
گرافیک کامپیوتری که به علت واحد نمایش خراب به آرامی حرکت میکند
swim
U
گرافیک کامپیوتری که به علت واحد نمایش خراب به آرامی حرکت میکند
Quantel
U
شرکت گرافیک کامپیوتری که سیستم گرافیکی Hrrey , Paint box را تولید کردند
spline
U
در گرافیک کامپیوتری کثیرالجملهای چند قطعهای با تدوام مرتبه اول بین قطعههای ان
dejagging
U
نوعی فن گرافیک کامپیوتری برای رسم خطوط صاف کاراکترها و چند ضلعی ها
bells and whistles
U
یک توضیح غیر رسمی ازویژگیهای بیشتر یک سیستم کامپیوتری که شامل گرافیک نمایش رنگی
styli
U
وسیلهای مشابه قلم که در سیستمهای گرافیک کامپیوتری برای بیان محل نشانه گر در صفحه به کار می رود
sketching
U
روش گرافیک کامپیوتری که در ان دنبالهای از خطوط درطول مسیر مکان نما رسم شده یا طراحی می گردند
styluses
U
وسیلهای مشابه قلم که در سیستمهای گرافیک کامپیوتری برای بیان محل نشانه گر در صفحه به کار می رود
stylus
U
وسیلهای مشابه قلم که در سیستمهای گرافیک کامپیوتری برای بیان محل نشانه گر در صفحه به کار می رود
texture mapping
U
1-جلوههای ویژه گرافیک کامپیوتری با استفاده از الگوریتم هایی برای تولید تصویری که مانند سطح چیزی به نظر می آید.
storage
U
TRC مخصوص برای گرافیک کامپیوتری . تصویری را روی صفحه برمی گرداند بدون نیاز به عملیات تنظیم مجدد
bitblt
U
در گرافیک کامپیوتری جابجا کردن یک بلاک از بیتها از یک محلی در حافظه به محلی دیگر
blit
U
در گرافیک کامپیوتری جابجا کردن یک بلاک از بیتها از یک محلی در حافظه به محلی دیگر
flickered
U
تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flickers
U
تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flicker
U
تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
spherization
U
جلوه ویژه برنامه گرافیک کامپیوتری که تصویر را به کره تبدیل میکند یا تصویر را حول یک شکل کروی می چرخاند
antialiasing
U
تکنیک افزایش دقت نمایش گرافیک کامپیوتری یک روش بکارگیری صافی که باعث فهور خطها و لبههای صاف در محل تصویر صفحه نمایش میشود
to be in arrear
U
باقی داربودن
to wear willow
U
ماتم داربودن
risibility
U
خنده داربودن
shade
U
سایه دار کردن سایه افکندن
shades
U
سایه دار کردن سایه افکندن
shadings
U
سایه دار کردن سایه افکندن
silhouette
U
طرح سایه سایه انداختن
silhouettes
U
طرح سایه سایه انداختن
half tone screen
U
صفحه سایه روشن زدن درعکاسی پرده سایه روشن
vignetting
U
سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
interactive graphics
U
نگاره سازی فعل و انفعالی گرافیک فعل و انفعالی گرافیک محاورهای
internally stored program
U
کد برنامه کامپیوتری ذخیره شده روی Rom یک سیستم کامپیوتری
off line
U
وسایلی که جزو دستگاه کامپیوتری مرکزی نیستند وسایل غیر کامپیوتری یاخودکار
remote
U
ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remotest
U
ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remoter
U
ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
He fight with his shadow.
<proverb>
U
او با سایه خود مى جنگد (از سایه خود مى ترسد).
computerised ordering systems
U
سیستم سفارش کامپیوتری خرید کامپیوتری
muddle
U
تیرگی
muddled
U
تیرگی
muddling
U
تیرگی
mistiness
U
تیرگی
muddiness
U
تیرگی
murkiness
U
تیرگی
duskily
U
به تیرگی
duskiness
U
تیرگی
smokiness
U
تیرگی
blurred
U
تیرگی
dinginess
U
تیرگی
fogs
U
تیرگی
onscurity
U
تیرگی
swarthiness
U
تیرگی
fog
U
تیرگی
muddles
U
تیرگی
dimness
U
تیرگی
obscurity
U
تیرگی
feculence
U
تیرگی
turbidity
U
تیرگی
indistinctness
U
تیرگی
blurring
U
تیرگی
turbidness
U
تیرگی
gloom
U
تیرگی
blurs
U
تیرگی
haziness
U
تیرگی
gloominess
U
تیرگی
darkling
U
در تیرگی
opacity
U
تیرگی
cloudiness
U
تیرگی
blur
U
تیرگی
beam attack
U
تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
chromatic dimming
U
تیرگی فامی
opaqueness
U
تاریکی تیرگی
haze
U
تیرگی غبارالود
oil mist
U
تیرگی روغن
clouding of consciousness
U
تیرگی شعور
dimming effect
U
اثر تیرگی
limbe darkening
U
تیرگی لبه
nigrescence
U
تیرگی سیاه چردگی
plug compatible manufacurer
U
شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود
elevation indicator
U
صفحه مدرج درجه طبلک درجه
shoulder patch
U
درجه روی بازوی درجه داران
dusk
U
تیرگی هواهوای تاریک روشن یا گرگ ومیش
computerization
U
عمل معرفی یک سیستم کامپیوتری یا تبدیل راهنمابه سیستم کامپیوتری
sighting bar
U
ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
third class
U
درجه سوم بلیط درجه 3
third-class
U
درجه سوم بلیط درجه 3
superelevation
U
درجه ارتفاع درجه بلندی
automation
U
کامپیوتری کردن دستگاهها کامپیوتری کردن خودکارکردن سیستم
sighting leaf
U
ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
graphic
U
گرافیک
graphics
U
گرافیک
graphics, business
U
گرافیک
management graphics
U
مدیریت گرافیک
road movement graph
U
گرافیک راهپیمایی
calligraphic graphics
U
گرافیک خطاطی
color graphics
U
گرافیک رنگی
passive graphics
U
گرافیک منفعل
analytical graphics
U
گرافیک تحلیلی
asynchronous
U
1-کامپیوتری که از یک عمل به عمل دیگر طبق سیگنالهای دریافت شده پس از خاتمه فرآیند تغییر میکند. 2-کامپیوتری که در آن یک فرآیند در آغاز ورود سیگنال یا داده آغاز میشود به جای اینکه مط ابق با باس ساعت باشد
turtle graphics
U
گرافیک لاک پشتی
graph
U
نقشه هندسی گرافیک
low res graphics
U
گرافیک با وضوح پایین
graphs
U
نقشه هندسی گرافیک
bit mapped graphics
U
گرافیک نگاشت ذره یی
extending
U
گرافیک و نشانه ها است
extend
U
گرافیک و نشانه ها است
extends
U
گرافیک و نشانه ها است
rounding
U
ایجاد دید بهتر در گرافیک
prints
U
کیفیت متن یا گرافیک چاپ شده
print
U
کیفیت متن یا گرافیک چاپ شده
zooming
U
بزرگ کردن یک ناحیه از متن یا گرافیک
printed
U
کیفیت متن یا گرافیک چاپ شده
umbra
U
سایه
shadowed
U
سایه
sunshades
U
سایه
shading
U
سایه
thanks to.....
U
در سایه
sunshade
U
سایه
shadows
U
سایه
cleek
U
سایه
auspices
U
سایه
shadowing
U
سایه
umbrage
U
سایه
shadow
U
سایه
umber
U
سایه
shadiness
U
سایه
shade
U
سایه
shades
U
سایه
shadowless
U
بی سایه
shadings
U
سایه
MCGA
U
استاندارد آداپتور گرافیک رنگی در کامپیوترهای IBM PC
presentation graphics
U
گرافیک برای نمایش اطلاعات تجاری یا داده
Hewlett Packard
U
مجموعه دستورات استاندارد برای شرح گرافیک
brevet
U
درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
shade
U
سایه بان
boxed cornice
U
سایه بان
shady
U
سایه دار
tones
U
سایه روشن
shadow
U
شدو سایه
shadow
U
شبح سایه
halation
U
نیم سایه
half shadow
U
نیم سایه
shadow play
U
نمایش سایه ها
half tone
U
سایه روشن
shades
U
سایه انداختن
shadowlike
U
سایه مانند
To cast a shadow .
U
سایه انداختن
bowery
U
سایه دار
shadowed
U
شبح سایه
shady
[place]
<adj.>
U
سایه دار
umbrageous
[literary]
<adj.>
U
سایه دار
shade
U
سایه انداختن
shadeless
U
بدون سایه
shadows
U
شبح سایه
shadows
U
شدو سایه
shadowing
U
شدو سایه
umber
U
سایه انداختن
tone
U
سایه رنگ
sciagraphy
U
سایه نگاری
shadowed
U
شدو سایه
ski graphŠetc
U
سایه نگاری
sciamachy
U
جنگ با سایه
shades
U
سایه بان
tone
U
سایه روشن
shadowing
U
شبح سایه
drop shadow
U
سایه برجسته
overshadow
U
سایه افکندن بر
hatching
U
سایه زنی
to go to the shades
U
سایه افکندن در
somber
U
سایه دار
shadowy
U
سایه مانند
shadowy
U
سایه افکن
shadowy
<adj.>
U
سایه دار
tinge
U
سایه رنگ
shader
U
سایه رنگ زن
overshadows
U
سایه افکندن بر
lighting
U
سایه روشن
obtenebrate
U
سایه افکندن بر
halftones
U
سایه رنگ
overshadowed
U
سایه افکندن بر
shading
U
سایه اندازی
shading
U
سایه زنی
halftone
U
سایه رنگ
overshadowing
U
سایه افکندن بر
shaded
<adj.>
U
سایه دار
umbrageous
U
سایه دار
overcast
U
سایه انداختن
tinges
U
سایه رنگ
kinephantoscope
U
سایه نما
kinema or cin
U
سایه نما
sombre
U
سایه دار
bower
U
سایه بان
bowers
U
سایه بان
canopies
U
سایه بان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com