Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 28 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
prepositive
U
درجلو گذارده شده سرکلمهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
the front door
U
درجلو
former
U
درجلو
vanward
U
واقع درجلو
next in fornt of
U
بلافاصله درجلو
fore
U
جلوی درجلو
he is rightly named
U
بمناسبت یادرست اورانام گذارده اند
it was basedon evclid
U
اساس ان روی اقلیدس گذارده شده بود
enneastyle
U
دارای نه ستون درجلو
frontwards
U
سوی جلو درجلو
tryworks
U
کوره اجری دارای سه پایه کار گذارده شده در ان
proprietary company
U
شرکتی که سهام ی ن دردسترس عموم گذارده نشده است
bolster
U
تیری که بطورعمودی زیرپایه گذارده شود بابالش نگهداشتن
bolstered
U
تیری که بطورعمودی زیرپایه گذارده شود بابالش نگهداشتن
bolsters
U
تیری که بطورعمودی زیرپایه گذارده شود بابالش نگهداشتن
to make a face at any one
U
اداواصول درجلو کسی دراوردن
two up
U
ارایش حرکت با دو عنصر درجلو
downstage
U
درجلو پرده تاتر ونمایش
straight off
U
مستقیما درجلو موج روبه ساحل
yellow flag
U
پرچم زرد بمعنای خطر درجلو
double oxer
U
مانع بوتهای با دو تیر درجلو و عقب
macron
U
علامت "-" که بالای حروف صدادار گذارده میشود تاصدای ان بلندتر شود
ante
U
: پیشوندی است بمعنی- پیش- و- قبل از- و-درجلو-
preorbital
U
واقع درجلو کاسه چشم وابسته به قبل از قرار گرفتن در مدار
backlogs
U
کنده بزرگی که پشت اتش بخاری گذارده میشود موجودی جنسی که بابت سفارشات درانبارموجوداست جمع شدن
backlog
U
کنده بزرگی که پشت اتش بخاری گذارده میشود موجودی جنسی که بابت سفارشات درانبارموجوداست جمع شدن
dumptor
U
کامیونی با چرخهای لاستیکی که دارای سرعتی زیاد میباشد و بار خود را درجلو تخلیه میکند
selling race
U
مسابقه اسب دوانی که در ان اسب برنده بمعرض مزایده گذارده میشود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com