Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sally port
U
درب اصلی قلعه یا استحکامات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
advanced work
U
استحکامات اصلی ساختمان
field work
U
استحکامات صحرایی استحکامات
castle
U
قلعه رفتن قلعه
castles
U
قلعه رفتن قلعه
VL bus
U
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL local bus
U
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
fortification
U
استحکامات
fortifications
U
استحکامات
forts
U
استحکامات
rampart
U
استحکامات
work
U
استحکامات
worked
U
استحکامات
fieldwork
U
استحکامات
casemate
U
استحکامات
bastions
U
سنگر و استحکامات
pioneers
U
مهندس استحکامات
rampire
U
استحکامات خاکریز
ensconces
U
استحکامات ساختن
pioneered
U
مهندس استحکامات
ensconced
U
استحکامات ساختن
pioneer
U
مهندس استحکامات
fortified
U
دارای استحکامات
ensconcing
U
استحکامات ساختن
fiedl fortifications
U
استحکامات صحرایی
bastion
U
سنگر و استحکامات
ensconce
U
استحکامات ساختن
fortresses
U
استحکامات نظامی
counter approach
U
استحکامات متقابله
jetties
U
استحکامات جنگی
vallation
U
استحکامات خندق
fortress
U
استحکامات نظامی
jetty
U
استحکامات جنگی
defenses
U
دفاع کردن استحکامات
defence
U
دفاع کردن استحکامات
Cashel
U
[استحکامات دفاعی ایرلندی]
castellate
U
دارای استحکامات کردن
horn-work
U
[استحکامات بیرونی با دو سنگر]
defense
U
دفاع کردن استحکامات
rampart
U
دارای استحکامات کردن
dug in
U
استحکامات سنگر اماده
vallum
U
دارای استحکامات کردن
fortified church
U
[کلیسایی دارای استحکامات نظامی]
trenches
U
استحکامات خندقی شیار طولانی
fortified
U
سنگربندی شده دارای استحکامات
defilade
U
جان پناه استحکامات تدافعی
trench
U
استحکامات خندقی شیار طولانی
baseui
U
قلعه
acropolis
U
قلعه
castles
U
قلعه
munition
U
قلعه
fort
U
قلعه
fortress
U
قلعه
towers
U
قلعه
towered
U
قلعه
tower
U
قلعه
crow's nest
U
قلعه
fortresses
U
قلعه
burg
U
قلعه
castle
قلعه
citadel
U
قلعه
citadels
U
قلعه
sieges
U
قلعه
bastion
U
قلعه
chateau
U
قلعه
peel
U
قلعه
siege
U
قلعه
peels
U
قلعه
bastille
U
قلعه
vallum
U
بارو باره استحکامات خاکریز بارودارکردن
martello
U
قلعه ساحلی
fort
U
حصار قلعه
concierges
U
قلعه بان
concierge
U
قلعه بان
dome
U
قلعه گرد
castellated
U
قلعه دار
domes
U
قلعه گرد
strongholds
U
قلعه نظامی
short castling
U
قلعه کوچک
provost marshal
U
قلعه بان
stronghold
U
قلعه نظامی
provost marshal
U
قلعه بیگی
gurry
U
دژ یا قلعه کوچک
casbah
U
قلعه یادژ
citadels
U
قلعه نظامی
battlements
U
قلعه-دژ-برج
fortalice
U
قلعه کوچک
Cat
U
قلعه مرتفع
bastille
U
قلعه مستحکم
citadel
U
قلعه نظامی
enceinte
U
محوطه قلعه
prisidio
U
قلعه نظامی
redoubt
U
موضع محصور دفاعی کوچک حفاظ استحکامات
chatelain
U
بانوی حاکم قلعه
fortified
U
قلعه دار محروس
sally port
U
دروازه بزرگ قلعه
sally port
U
دروازه عبور از قلعه
fortification
U
قلعه سنگربندی کردن
fortresses
U
سنگر قلعه نظامی
fortifications
U
قلعه سنگربندی کردن
fortress
U
سنگر قلعه نظامی
trebuchet
U
منجنیق قلعه کوش
long castling
U
قلعه بزرگ شطرنج
redan
U
استحکامات دوپهلو که گوشه برجستهای ازان بیرون می ایستد
contravallation
U
استحکامات وسنگرخارجی که محاصره کنندگان میان اردوی خودوشهرمیس
master data file
U
پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
masters
U
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
mastered
U
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master
U
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
chateau
U
شاتو
[کاخ یا قلعه فرانسوی]
acciaccatura
U
نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
marshall
U
جمع شدن فرماندار قلعه بیگی
on board
U
که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
bailey
U
دیوار با حیاط خارجی قلعه ملوک الطوایفی
generation
U
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
stapling
U
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
prototypal
U
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
initial reserves
U
ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
prototypic
U
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
stapled
U
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
staple
U
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
generations
U
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
first generation computer
U
کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
main guard
U
نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
tower house
U
قلعه مستحکم قرون وسطی خانه بالای برج
mainstay
U
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstays
U
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis
U
[واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
base unit
U
یکای اصلی واحد اصلی
fundamental unit
U
یکای اصلی واحد اصلی
base camp
U
پایگاه اصلی کمپ اصلی
master file
U
فایل اصلی پرونده اصلی
expansion slots
U
شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
mattering
U
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattered
U
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matter
U
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matters
U
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
DIMM
U
سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
castellation
U
تهیه استحکامات تدافعی سنگربندی کردن مستحکم کردن
external
U
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
externals
U
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant
U
یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
flanker
U
عده مامور تک جناحی استحکامات جناحی یکان
FEP
U
پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
fortify
U
دارای استحکامات کردن تقویت کردن
fortifying
U
دارای استحکامات کردن تقویت کردن
fortifies
U
دارای استحکامات کردن تقویت کردن
pilot tunnel
U
تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
outwork
U
استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
authentic document
U
اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
bodies
U
1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
body
U
1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
source
U
1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
seabee
U
گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
standby
U
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standbys
U
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
echo check
U
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
pioneer tools
U
وسایل حفاری و تهیه استحکامات وسایل مهندسی حفاری
master compass
U
قطبنمای الکتریکی اصلی قطبنمای اصلی
input/output
U
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
main
U
خط اصلی
inherent
U
اصلی
fundametal
U
اصلی
immanent
U
اصلی
ingrown
U
اصلی
elementarily
U
اصلی
firsthand
U
اصلی
master
U
اصلی
mastered
U
اصلی
head
U
اصلی
organic
U
اصلی
main door
U
در اصلی
seminal
U
اصلی
principle
U
اصلی
masters
U
اصلی
main deck
U
پل اصلی
text
U
اصلی
texts
U
اصلی
germinal
U
اصلی
aboriginals
U
اصلی
main stem
U
خط اصلی
main
<adj.>
U
اصلی
primarily
U
اصلی
arches
U
اصلی
arch-
U
اصلی
arch
U
اصلی
line link
U
خط اصلی
parent
U
اصلی
main attack
U
تک اصلی
aboriginal
U
اصلی
primary
U
اصلی
genuine
U
اصلی
isogeny
U
هم اصلی
initials
U
اصلی
original
U
اصلی
mainline
U
خط اصلی
basics
U
اصلی
radical
U
اصلی
fundamental
U
اصلی
normative
U
اصلی
proto
U
اصلی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com