English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
She is very sweet . She is a pet . U دختر خیلی نازی است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
interwed U در یمان هم ازدواج کردن دختر دادن و دختر گرفتن
cousin U پسرعمو یا دختر عمو پسردایی یا دختر دایی
cousins U پسرعمو یا دختر عمو پسردایی یا دختر دایی
nazism U اصول نازی
naziism U اصول نازی
swastika U صلیب شکسته المان نازی
storm trooper U گارد حمله المان نازی
slut U دختر بی شرم دختر پیشخدمت
sluts U دختر بی شرم دختر پیشخدمت
nazi U عضو حزب نازی المان هیتلری
she has a well poised head U وضع سرش در روی بدنش خیلی خیلی خوش نما است
go great guns <idiom> U موفقیت آمیز،انجام کاری خیلی سریع یا خیلی سخت
paint oneself into a corner <idiom> U گرفتارشدن درشرایط خیلی بدو رهایی آن خیلی سخت است
i am very keen on going there U من خیلی مشتاقم انجا بروم خیلی دلم میخواهد به انجابروم
microfilming U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilms U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilm U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilmed U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
sottovoce U صدای خیلی یواش اهنگ خیلی اهسته
very low frequency U فرکانس خیلی کم در ارتفاع خیلی پایین
Mollycoddled . Petted and pampered . U ناز پرورده ( ناز نازی بارآمده )
ponderous U خیلی سنگین خیلی کودن
rattling U خیلی تند خیلی خوب
emergencies U خیلی خیلی فوری
emergency U خیلی خیلی فوری
jim dandy U ادم خیلی شیک چیز خیلی شیک
girly U دختر
girl دختر
girls U دختر
grand daughter U دختر دختر
girlie U دختر
granddaughters U دختر دختر
maids U دختر
maid U دختر
she U ان دختر یا زن
phoebe U دختر گا
quean U دختر
fille U دختر
granddaughter U دختر دختر
lass U دختر
lasses U دختر
wenches U دختر
wench U دختر
sissified U دختر
daughtren U دختر
daughter U دختر
daughters U دختر
teeny-bopper U دختر بچه
czarevna U دختر تزار
first cousin U دختر عمه
wench U دختر دهقان
cowgirl U دختر گاوچران
first cousin U دختر دایی
belles U دختر خوشگل
wenches U دختر دهقان
minx U دختر گستاخ
periwinkle U گل تلفونی دختر
demoiselle U دختر خانم
teeny-boppers U دختر بچه
grand son U پسر دختر
goddauhgter U دختر تعمیدی
god daughter U دختر تعمیدی
gamine U دختر ولگرد
gamine U دختر کوچه
periwinkles U گل تلفونی دختر
colleen U دختر بور
maiden U دختر باکره
girlfriends U دوست دختر
girlfriend U دوست دختر
girl scouts U پیشاهنگ دختر
proserpina U دختر زاوش
girl scout U پیشاهنگ دختر
proserpine U دختر زاوش
first cousins U دختر خاله
first cousins U دختر دایی
maidens U دختر باکره
stepdaughter U دختر خوانده
stepdaughters U دختر خوانده
colleen U دختر موخرمایی
schoolgirls U دختر مدرسه
schoolgirl U دختر مدرسه
bobby soxer U دختر نابالغ
bobby socker U دختر نابالغ
balletgirl U دختر رقصنده
nurse maid U دختر پرستار
first cousins U دختر عمو
first cousins U دختر عمه
nursemaids U دختر پرستار
tomboys U دختر پسروار
grandson U پسر دختر
grandsons U پسر دختر
first cousin U دختر خاله
granddaughter U دختر پسر
tomboy U دختر پسروار
nursemaid U دختر پرستار
inheritrix U زن یا دختر ارث بر
inheritress U زن یا دختر ارث بر
hussies U دختر گستاخ
hussies U دختر جسور
hussy U دختر گستاخ
hussy U دختر جسور
ingenue U دختر ساده
granddaughters U دختر پسر
girl guide U دختر پیشاهنگ
trull U دختر جوان
whose d. is she? U او دختر کیست
lass n U دختر بچه
age of consent U سن قانونی دختر
belle U دختر خوشگل
hoyden U دختر گستاخ
hoyden ar hoi U دختر بی شرم
first cousin U دختر عمو
hoyden ar hoi U دختر گستاخ
girly U دختر وار دخترانه
She is self-centerd. she is an opinionated sort lf girl. U دختر خودرأیی است
alumna U دختر یا زن فارغ التحصیل
grisette U دختر کارگر فرانسوی
girlie U دختر وار دخترانه
old maids U دختر خانه مانده
old maid U دختر خانه مانده
filly U دختر شوخ و جوان
spinster U دختر خانه مانده
nymphet U دختر کوچک و زیبا
spinsters U دختر خانه مانده
goddaughter U دختر خواندهی روحانی
goddaughters U دختر خواندهی روحانی
besom U دختر گستاخ وجسور
gamine U دختر هوس باز
pinup U تصویر دختر زیبا
princess of the blood U دختر یا نوه پادشاه
fillies U دختر شوخ و جوان
milkmaids U دختر شیر دوش
nieces U دختر برادر یا خواهر
townswoman U دختر شهری فاحشه
niece U دختر برادر یا خواهر
milkmaid U دختر شیر دوش
senorita U دوشیزه دختر خانم
She is a pretty of it . U دختر قشنگی؟ است
who is this girl ? U این دختر کیست
spinsterish U مثل دختر ترشیده
step daughter U دختر اندر دخترزن یا شوهر
She bore him a daughter. U برایش یک دختر آورد (زائید)
sissy U دختر مردیا بچه زن صفت
She is a good – looker . U دختر خوش قیافه ای است
jade U دختر لاسی پشم سبز
statutory rape U هتک ناموس دختر نابالغ
She is svelt . she has a small waist . U دختر کمر باریکی است
kitties U دختر جوان زن سبک و جلف
kitty U دختر جوان زن سبک و جلف
her next was a girl U بچه دومش دختر بود
cissies U دختر مردیا بچه زن صفت
sissies U دختر مردیا بچه زن صفت
wench U فاحشه دختر بازی کردن
wenches U فاحشه دختر بازی کردن
princessroyal U بزرگترین دختر پادشاه انگلیس
to pick up women <idiom> U دختر بلند کردن [اصطلاح روزمره]
electra complex U حب دختر نسبت به پدر و بغض از مادر
infanta U دختر پادشاه و ملکه اسپانیا یاپرتقال
She is a ball of fire. U دختر آتش پاره ای (زرنگ وپرتحرک )
paranymph U دختر ملازم عروس به خانه داماد
The blow made me giddy young girl . U دختر گیج وسر بهوایی است
girl scout U عضو پیشاهنگان دختر ایالات متحده آمریکا
Will you go out with me? U با من می روی بیرون؟ [به عنوان دوست پسر و دختر]
Do you want to go out with me? U با من می روی بیرون؟ [به عنوان دوست پسر و دختر]
girl scouts U عضو پیشاهنگان دختر ایالات متحده آمریکا
pinup girl U دختر زیبایی که عکسهایش به دیوار اویخته شود
to date U باهم بیرون رفتن [به عنوان دوست پسر و دختر]
to go catting [to look for sexual partners] <idiom> U رفتن برای دختر بلند کردن [اصطلاح روزمره]
to go out U باهم بیرون رفتن [به عنوان دوست پسر و دختر]
femme-fleur U [طرح دختر رویایی در طراحی های هنرهای جدید فرانسه]
gals U واحد شتاب برابر یک سانتی متر بر مجذور ثانیه دختر
gal U واحد شتاب برابر یک سانتی متر بر مجذور ثانیه دختر
How about going out together? U نظرت از اینکه ما با هم برویم بیرون چه است؟ [به عنوان دوست پسر و دختر]
to pick up somebody U کسی را پیدا کردن [دوست دختر یا پسر یا یک نفر برای سکس]
to ask somebody out for dinner U کسی را برای شام به رستوران دعوت کرن [بیشتر دوست دختر و پسر]
very little U خیلی کم
routh U خیلی
dumpiness U خیلی
for long U خیلی
to a large extent U خیلی
far and away U خیلی
villainous U خیلی بد
very U خیلی
not a few U خیلی ها
many U خیلی
in large quantities U خیلی خیلی
ten U خیلی
damn U خیلی
dammit U خیلی
highly U خیلی
copious U خیلی
abysmal <adj.> U خیلی بد
brownies U دختر پیشاهنگ هشت ساله تایازده ساله
brownie U دختر پیشاهنگ هشت ساله تایازده ساله
He is a loose card . U خیلی ول است
to spread like wildfire U خیلی زودمنتشرشدن
flying high <idiom> U خیلی شادوشنگول
much was said U خیلی حرفهازده شد
toploftiness U خیلی متکبر
swith U خیلی عظیم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com