Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
old maid
U
دختر خانه مانده
old maids
U
دختر خانه مانده
spinster
U
دختر خانه مانده
spinsters
U
دختر خانه مانده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
paranymph
U
دختر ملازم عروس به خانه داماد
heirlooms
U
اثاثهای که از چند پشت در خانه مانده باشد
heirloom
U
اثاثهای که از چند پشت در خانه مانده باشد
interwed
U
در یمان هم ازدواج کردن دختر دادن و دختر گرفتن
cousin
U
پسرعمو یا دختر عمو پسردایی یا دختر دایی
cousins
U
پسرعمو یا دختر عمو پسردایی یا دختر دایی
sluts
U
دختر بی شرم دختر پیشخدمت
slut
U
دختر بی شرم دختر پیشخدمت
idle balance
U
مانده راکد مانده غیرفعال
hards
U
پس مانده کتان یاشاهدانه پس مانده
rinsing
U
پس مانده ابکشی پس مانده
retort residue
U
ته مانده یا پس مانده قرع
lady help
U
زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
pigenhole
U
کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
knife boy
U
خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
it is but a step to my house
U
تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
residue check
U
بررسی تشخیص خطا که در آن داده دریافتی با یک مجموعه اعداد تقسیم میشود و باقی مانده بررسی میشود با باقی مانده مورد نظر
mansion house
U
خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
houndstooth check
U
طرح خانه خانه مورب پارچه
our neighbour door
U
کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
homebody
U
ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
honeycombs
U
ارایش شش گوش خانه خانه کردن
tricotine
U
پارچه زبر لباسی خانه خانه
honeycomb
U
ارایش شش گوش خانه خانه کردن
toft
U
عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
hound's tooth check
U
طرح خانه خانه مورب پارچه
Honey comb design
U
طرح خانه زنبوری
[یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
garde manger
U
سرد خانه اشپز خانه
weigh house
U
قپاندار خانه ترازودار خانه
cellular
U
لانه زنبوری خانه خانه
bagnio
U
فاحشه خانه جنده خانه
cells
U
جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
cell
U
جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
i do not know your house
U
خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
formulas
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formula
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
ranged
U
یک خانه یا تعدادی خانه
ranges
U
یک خانه یا تعدادی خانه
range
U
یک خانه یا تعدادی خانه
honey comb
U
خانه خانه کردن
granddaughter
U
دختر دختر
granddaughters
U
دختر دختر
maids
U
دختر
maid
U
دختر
daughter
U
دختر
daughters
U
دختر
sissified
U
دختر
quean
U
دختر
wench
U
دختر
phoebe
U
دختر گا
grand daughter
U
دختر دختر
wenches
U
دختر
daughtren
U
دختر
fille
U
دختر
lass
U
دختر
lasses
U
دختر
she
U
ان دختر یا زن
girls
U
دختر
girly
U
دختر
girlie
U
دختر
girl
دختر
the house is in my possession
U
خانه در تصرف من است خانه در دست من است
nursemaid
U
دختر پرستار
nursemaids
U
دختر پرستار
wench
U
دختر دهقان
hussies
U
دختر گستاخ
hussies
U
دختر جسور
hussy
U
دختر گستاخ
hussy
U
دختر جسور
nurse maid
U
دختر پرستار
proserpina
U
دختر زاوش
wenches
U
دختر دهقان
maiden
U
دختر باکره
granddaughter
U
دختر پسر
colleen
U
دختر بور
stepdaughter
U
دختر خوانده
stepdaughters
U
دختر خوانده
proserpine
U
دختر زاوش
periwinkles
U
گل تلفونی دختر
periwinkle
U
گل تلفونی دختر
minx
U
دختر گستاخ
maidens
U
دختر باکره
lass n
U
دختر بچه
grandsons
U
پسر دختر
demoiselle
U
دختر خانم
hoyden ar hoi
U
دختر بی شرم
hoyden ar hoi
U
دختر گستاخ
hoyden
U
دختر گستاخ
gamine
U
دختر کوچه
gamine
U
دختر ولگرد
girl guide
U
دختر پیشاهنگ
granddaughters
U
دختر پسر
god daughter
U
دختر تعمیدی
goddauhgter
U
دختر تعمیدی
grandson
U
پسر دختر
tomboys
U
دختر پسروار
tomboy
U
دختر پسروار
balletgirl
U
دختر رقصنده
bobby socker
U
دختر نابالغ
bobby soxer
U
دختر نابالغ
belles
U
دختر خوشگل
belle
U
دختر خوشگل
colleen
U
دختر موخرمایی
cowgirl
U
دختر گاوچران
czarevna
U
دختر تزار
inheritrix
U
زن یا دختر ارث بر
inheritress
U
زن یا دختر ارث بر
ingenue
U
دختر ساده
grand son
U
پسر دختر
first cousin
U
دختر عمه
first cousin
U
دختر عمو
schoolgirl
U
دختر مدرسه
schoolgirls
U
دختر مدرسه
teeny-bopper
U
دختر بچه
teeny-boppers
U
دختر بچه
first cousin
U
دختر دایی
first cousins
U
دختر عمه
first cousins
U
دختر دایی
girl scout
U
پیشاهنگ دختر
first cousins
U
دختر خاله
first cousins
U
دختر عمو
girlfriends
U
دوست دختر
age of consent
U
سن قانونی دختر
whose d. is she?
U
او دختر کیست
girl scouts
U
پیشاهنگ دختر
trull
U
دختر جوان
girlfriend
U
دوست دختر
first cousin
U
دختر خاله
She is self-centerd. she is an opinionated sort lf girl.
U
دختر خودرأیی است
nymphet
U
دختر کوچک و زیبا
nieces
U
دختر برادر یا خواهر
girly
U
دختر وار دخترانه
gamine
U
دختر هوس باز
alumna
U
دختر یا زن فارغ التحصیل
besom
U
دختر گستاخ وجسور
goddaughter
U
دختر خواندهی روحانی
goddaughters
U
دختر خواندهی روحانی
grisette
U
دختر کارگر فرانسوی
She is a pretty of it .
U
دختر قشنگی؟ است
niece
U
دختر برادر یا خواهر
milkmaids
U
دختر شیر دوش
filly
U
دختر شوخ و جوان
senorita
U
دوشیزه دختر خانم
spinsterish
U
مثل دختر ترشیده
girlie
U
دختر وار دخترانه
princess of the blood
U
دختر یا نوه پادشاه
milkmaid
U
دختر شیر دوش
fillies
U
دختر شوخ و جوان
pinup
U
تصویر دختر زیبا
who is this girl ?
U
این دختر کیست
townswoman
U
دختر شهری فاحشه
She is very sweet . She is a pet .
U
دختر خیلی نازی است
She is svelt . she has a small waist .
U
دختر کمر باریکی است
her next was a girl
U
بچه دومش دختر بود
She is a good – looker .
U
دختر خوش قیافه ای است
statutory rape
U
هتک ناموس دختر نابالغ
kitties
U
دختر جوان زن سبک و جلف
step daughter
U
دختر اندر دخترزن یا شوهر
kitty
U
دختر جوان زن سبک و جلف
She bore him a daughter.
U
برایش یک دختر آورد (زائید)
cissies
U
دختر مردیا بچه زن صفت
sissy
U
دختر مردیا بچه زن صفت
wenches
U
فاحشه دختر بازی کردن
sissies
U
دختر مردیا بچه زن صفت
wench
U
فاحشه دختر بازی کردن
princessroyal
U
بزرگترین دختر پادشاه انگلیس
jade
U
دختر لاسی پشم سبز
deposits
U
پس مانده
scum
U
پس مانده
forworn
U
مانده
forwearied
U
مانده
loose end
U
ته مانده
wearied
U
مانده
loose ends
U
ته مانده
leftover
U
پس مانده
scrap
U
ته مانده
wearies
U
مانده
riffraff
U
ته مانده
deposit
U
پس مانده
leavings
U
پس مانده
weary
U
مانده
fordone
U
مانده
dreg
U
پس مانده
scrapping
U
ته مانده
scraps
U
ته مانده
wearying
U
مانده
remainder
U
مانده
heels
U
پس مانده
outworn
U
مانده
heel
U
پس مانده
picking
U
پس مانده
residual
U
مانده
residual
U
ته مانده
leavings
U
ته مانده
leftovers
U
پس مانده
draff
U
پس مانده
silt
U
ته مانده
scrapped
U
ته مانده
recrement
U
پس مانده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com