English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 25 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
The girl got panicky and gave herself away . U دخترک دستپاچه شد وخودش را لو داد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
twitchy U دستپاچه
hurried U دستپاچه
nervous U دستپاچه
panicky U دستپاچه
pussy U دخترک
pussies U دخترک
doll U دخترک
chits U دخترک
chit U دخترک
dolls U دخترک
throughother U دستپاچه پریشانحال
shend U دستپاچه کردن
throughither U دستپاچه پریشانحال
chloe U دخترک چوپان
puss U دخترک زن جوان
Leave her alone. Stop bothering her. U دست از سر دخترک بردار
She is a chunk of charm . U دخترک یک پارچه نمکه
I feel sorry for her. U دلم برای دخترک می سوزد
The girl was penciling her eyebrows . U دخترک داشت ابروهایش را می کشید
He has a crush on that young girl . He is stuck on that young girl . U گلویش پیش دخترک گیر کرده
baffling U دستپاچه کردن بی نتیجه کردن
baffles U دستپاچه کردن بی نتیجه کردن
baffled U دستپاچه کردن بی نتیجه کردن
baffle U دستپاچه کردن بی نتیجه کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com