English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
applicant U داوطلب نام نویسی
applicants U داوطلب نام نویسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
enlisted U داوطلب خدمت سربازی نام نویسی کرده
Other Matches
volunteered U سرباز داوطلب داوطلب شدن
volunteering U سرباز داوطلب داوطلب شدن
volunteer U سرباز داوطلب داوطلب شدن
pascal U زبان برنامه نویسی ساخت یافته سطح بالا که برای میکروها و آموزش برنامه نویسی به کار می رود
procedure U زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان برنامه نویسی تابعی را فراهم میکند
stenography U مختصر نویسی کوتاه نویسی
modula U زمان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از پاسکال که از روشهای برنامه نویسی تابعی و انتزاع داده استفاده میکند
structured programming U برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
volunteered U داوطلب
applicants U داوطلب
go in for U داوطلب
applicant U داوطلب
volunteering U داوطلب
volunteer U داوطلب
volunteers U داوطلب
entrants U داوطلب
entrant U داوطلب
candidates U داوطلب
candidate U داوطلب
forth U نوعی برنامه نویسی جهت استفاده در برنامه نویسی وفیفهای
volunteers U سپاه داوطلب
volunteered U داوطلب شدن
to stand for U داوطلب بودن
volunteer U داوطلب شدن
volunteering U داوطلب شدن
enlistee U سرباز داوطلب
applicants U سرباز داوطلب
enlistee U افراد داوطلب
volunteer corps U سپاه داوطلب
applicant U سرباز داوطلب
stand for U داوطلب بودن
aspirant U داوطلب کار یامقام
yeomanry U ارتش داوطلب از زارعین
to go in for U داوطلب شدن برای
riflecorps U تفنگ داران داوطلب
to volunteer [for] U داوطلب شدن [برای]
aspirants U داوطلب کار یامقام
foreignlegion U سرباز داوطلب در ارتش
candidate U داوطلب خدمت در ارتش نامزد
candidates U داوطلب خدمت در ارتش نامزد
yeomanry U سواره نظام سرباز داوطلب
c U رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است
voluntaryist U طرفدار سربازگیری از میان مردم داوطلب
eager beaver <idiom> U شخص همیشه داوطلب کار اضافه
conscription U داوطلب شدن برای ارتش سربازگیری
registrant U داوطلب ثبت نام یا ازمایش دهنده
development aid volunteer U دستیار داوطلب [برای توسعه دادن کشوری]
development aid worker U دستیار داوطلب [برای توسعه دادن کشوری]
enlisted U داوطلب خدمت سربازی سرباز وفیفه افراد
aid worker U دستیار داوطلب [برای توسعه دادن کشوری]
rushee U دانشجوی داوطلب شرکت درشبانه روزی پسرانه ودخترانه
modular programming U برنامه نویسی پیمانهای برنامه نویسی واحدی
apl U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
automatic programming U روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
automatic coding U برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه نویسی خودکار
chirography U خط نویسی
prolixity U دراز نویسی
prosaism U مبتذل نویسی
coding U برنامه نویسی
prosaism U نثر نویسی
enters U نام نویسی
entered U نام نویسی
enter U نام نویسی
enrollment U اسم نویسی
rewrites U دوباره نویسی
annotations U فهر نویسی
callings U خوش نویسی
annotations U حاشیه نویسی
note paper U کاغذ نویسی
mythography U افسانه نویسی
prescriptions U نسخه نویسی
prescription U نسخه نویسی
annotation U فهر نویسی
annotation U حاشیه نویسی
calligraphy U خوش نویسی
pindaric U مغلق نویسی
precipitousness work U خلاصه نویسی
shorthand U مختصر نویسی
countersign U فهر نویسی
typing U ماشین نویسی
enlistment U نام نویسی
lexicography U فرهنگ نویسی
enlistments U نام نویسی
lexicography U لغت نویسی
countersigns U فهر نویسی
countersigning U فهر نویسی
rewrite U دوباره نویسی
countersigned U فهر نویسی
rewriting U دوباره نویسی
rewrote U دوباره نویسی
subscription U پذیره نویسی
brachygraphy U تند نویسی
endorsements U پشت نویسی
endorsements U فهر نویسی
brachygraphy U مختصر نویسی
endorsement U پشت نویسی
endorsement U فهر نویسی
shorthand U تند نویسی
subscriptions U پذیره نویسی
rewritten U دوباره نویسی
indorsement U فهر نویسی
letter paper U کاغذ نویسی
tachygraphy U تند نویسی
dramaturgy U فن درام نویسی
grandiloquence U قلنبه نویسی
graphorrhea U بی ربط نویسی
cryptography U رمز نویسی
synonymy U مترادف نویسی
macrography U درشت نویسی
leetter writing U کاغذ نویسی
conveyancing U قباله نویسی
listing U اسم نویسی
registration U نام نویسی
dactyliography U نگین نویسی
laconicism U کوته نویسی
laconism U کوته نویسی
listings U فهرست نویسی
listings U اسم نویسی
codification U قانون نویسی
listing U فهرست نویسی
orthography U درست نویسی
automatic writing U ناهشیار نویسی
report writer U گزارش نویسی
allegorization U تمثیل نویسی
microprogramming U ریزبرنامه نویسی
mirror writing U وارونه نویسی
programming U برنامه نویسی
commentation U تقریظ نویسی
duplication U دونسخه نویسی
acceeptance U قبولی نویسی
stenography U تند نویسی
palingraphia U وارونه نویسی
microcoding U ریزبرنامه نویسی
automatic coing U برنامه نویسی خودکار
digraphic substitution U رمز نویسی عددی
defensive programming U برنامه نویسی تدافعی
interlinear U دارای میان نویسی
essay U تالیف مقاله نویسی
enlists U نام نویسی کردن
functional programming U برنامه نویسی تابعی
optimm programming U برنامه نویسی بهینه
one for one U زبان برنامه نویسی
optimum coding U برنامه نویسی بهینه
dynamic programming U برنامه نویسی پویا
essays U تالیف مقاله نویسی
graphic arts U هنر خط نویسی و طراحی
impanel U نام نویسی کردن
indorsation U پشت نویسی کردن
indorse U پشت نویسی کردن
endorsement in full U فهر نویسی کامل
indorse U فهر نویسی کردن
conventional programming U برنامه نویسی قراردادی
macroprogramming U درشت برنامه نویسی
automatic programming U برنامه نویسی اتوماتیک
mathematical programming U برنامه نویسی ریاضی
lexical U وابسته به فرهنگ نویسی
numeric coding U برنامه نویسی عددی
verbosity U دراز نویسی پرگویی
application programming U برنامه نویسی کاربردی
number system U سیستم عدد نویسی
microcoding device U دستگاه ریزبرنامه نویسی
annotation symbol U علامت حاشیه نویسی
micrograph U الت ریز نویسی
microprograming U ریز برنامه نویسی
modular programming U برنامه نویسی پیمانهای
modular coding U برنامه نویسی پیمانهای
acceptance duty U الزام به قبولی نویسی
absolute code U برنامه نویسی مطلق
absolute coding U برنامه نویسی مطلق
logic programming U برنامه نویسی منطقی
endorsements U فهر نویسی جیرو
concurrent programming U برنامه نویسی همزمان
computer programming U برنامه نویسی کامپیوتری
interlineation U در میان سطر نویسی
enroll U اسم نویسی کردن
itemization U جزء بجزء نویسی
coding form U فرم برنامه نویسی
longhand U دستینه تمام نویسی
coding form U ورقه برنامه نویسی
chief programmer U سازمان برنامه نویسی
land sturm U نام نویسی همگانی
leetter writing U نامه نویسی انشا
endorsement U فهر نویسی جیرو
by acceptance U از طریق قبولی نویسی
lexicographic order U ترتیب لغت نویسی
lexicographical U مربوط به لغت نویسی
linear programming U برنامه نویسی خطی
programming aids U کمک برنامه نویسی
reenlistment U تجدید نام نویسی
enters U نام نویسی کردن
entered U نام نویسی کردن
enter U نام نویسی کردن
relative coding U برنامه نویسی نسبی
reprogramming U برنامه نویسی مجدد
restrictive indorsement U فهر نویسی مشروط
restrictive indorsement U پشت نویسی مقید
symbolic programming U برنامه نویسی سمبلیک
qualified indorsement U فهر نویسی مقید
qualified endorsement U پشت نویسی مقید
programming language U زبان برنامه نویسی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com