Perdic | دانههای گوی سان | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 34 (5 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	globular seeds U	دانههای گوی سان

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	slivers U	دانههای خرج نیم سوخته بقایای باروت خرج
	haricot U	دانههای رسیده یانارس لوبیای سبز
	haricots U	دانههای رسیده یانارس لوبیای سبز
	measles U	دانههای سرخک
	rice U	دانههای برنج
	bead U	دانههای حاصل ازجوشکاری
	beads U	دانههای حاصل ازجوشکاری
	blizzard U	باد تند و سردی که همراه ان دانههای برف باشد
	blizzards U	باد تند و سردی که همراه ان دانههای برف باشد
	granular U	دارای دانههای ریز
	catenary U	چون دانههای زنجیر
	catenate U	چون دانههای زنجیر مسلسل کردن
	chromogen U	دانههای رنگی گیاهان
	granular snow U	برف سفت با دانههای درشت
	granulary U	دان دان دارای دانههای ریز
	granulation U	شکل و اندازه دانههای خرج نوع حبه باروت
	hominy grits U	ذرت پوست کنده با دانههای متحد الشکل
	moniliform U	مثل دانههای تسبیح
	needle bath U	شستشو در زیر ابی که با دانههای خیلی ریز بر تن میریزد
	nissl granules U	دانههای نیسل
	oaten U	مرکب از دانههای جو
	pebrine U	یکجور ناخوشی درکرم ابریشم که نشان ان دانههای فلفلی سیاه است
	prayer beads U	دانههای تسبیح
	pruinose U	پوشیده از دانههای سفیدمانندژاله
	pulper U	اسبابی که دانههای قهوه رابان مغز می کنند
	regression rate U	سرعت خطی سوختن دانههای سوخت جامد در امتداد عمودبر سطح در نقطه موردنظر
	storage granules U	دانههای اندوزش
	superfine U	دارای دانههای خیلی ریز
	to pulp coffee beans U	دانههای قهوه را مغز کن
	wed thickness U	حداقل ضخامت یا فاصله بین سطح خارجی و داخلی دانههای خرج
	beading U	آراستن لباس با دانههای مروارید
	beadings U	آراستن لباس با دانههای مروارید
	coffee mills U	دستگاهی که با آن دانههای قهوه را آرد میکنند
Partial phrase not found.

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy