Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (24 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
macrobiotics
U
دانش طولانی کردن عمر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
extensions
U
طولانی تر کردن چیزی .افزودن چیزی به چیزی دیگر برای طولانی تر کردن آن
extension
U
طولانی تر کردن چیزی .افزودن چیزی به چیزی دیگر برای طولانی تر کردن آن
straight "A " student
U
دانش آموزی
[دانش جویی]
که همیشه همه درسها را ۲۰ می گیرد
prolongs
U
طولانی کردن
elongation
U
طولانی کردن
prolonging
U
طولانی کردن
extending
U
طولانی تر کردن
extends
U
طولانی تر کردن
extend
U
طولانی تر کردن
prolong
U
طولانی کردن
lengthen
U
طولانی کردن کشیدن
prolongation
U
طولانی کردن تطویل
lengthens
U
طولانی کردن کشیدن
lengthened
U
طولانی کردن کشیدن
lengthening
U
طولانی کردن کشیدن
To live a long life .
U
عمر طولانی (زیاد ) کردن
prolongate
U
طولانی کردن امتداد دادن
extensions
U
طولانی کردن اتصالی شعبه فروشگاه یااداره
outstay
U
بیش از حد لزوم ماندن اقامت طولانی کردن
extension
U
طولانی کردن اتصالی شعبه فروشگاه یااداره
skip breathing
U
حبس نفس برای طولانی کردن مدت غواصی
fiber
U
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibre
U
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibres
U
که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
to make a p of one's learing
U
دانش خودرا نمایش دادن علم فروشی کردن
recruiting
U
سرباز یا دانش اموز جدید استخدام کردن استخدام سربازگیری کردن
recruited
U
سرباز یا دانش اموز جدید استخدام کردن استخدام سربازگیری کردن
recruit
U
سرباز یا دانش اموز جدید استخدام کردن استخدام سربازگیری کردن
recruits
U
سرباز یا دانش اموز جدید استخدام کردن استخدام سربازگیری کردن
longest
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longer
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longs
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long-
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longed
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
greatest
U
طولانی
great-
U
طولانی
great
U
طولانی
longsome
U
طولانی
prolix
U
طولانی
long
U
طولانی
short
U
طولانی نه
shorter
U
طولانی نه
long-
U
طولانی
longer
U
طولانی
of long standing
U
طولانی
prolonging
U
طولانی
agelong
U
طولانی
longest
U
طولانی
prolongs
U
طولانی
protracted
U
طولانی
longed
U
طولانی
prolong
U
طولانی
longs
U
طولانی
shortest
U
طولانی نه
gangling
U
طولانی و دراز
telephones
U
در یک مسافت طولانی
telephoning
U
در یک مسافت طولانی
longer
U
طولانی طویل
telephoned
U
در یک مسافت طولانی
longed
U
طولانی طویل
longest
U
طولانی طویل
long play
U
صفحه طولانی
blue moon
U
مدت طولانی
hold over
<idiom>
U
طولانی نگهداشتن
long
U
طولانی طویل
telephone
U
در یک مسافت طولانی
periphrastically
U
بطور طولانی
longs
U
طولانی طویل
as long as
U
بمدت طولانی
long-
U
طولانی طویل
strip
U
ماده طولانی نازک
marathon
U
جلسه گروهی طولانی
long recoil
U
عقب نشینی طولانی
prolegomenous
U
دارای مقدمه طولانی
symphony
U
قطعه طولانی موسیقی
protracted war
U
استراتژی نبرد طولانی
long tail liability
U
تعهد طولانی مدت
long thrust
U
تک نفوذی طولانی یادوردست
slotting
U
سوراخ طولانی و باریک
symphonies
U
قطعه طولانی موسیقی
degressive burning
U
سوختن طولانی خرج
heatwaves
U
هوای گرم طولانی
marathons
U
جلسه گروهی طولانی
gabfest
U
محاوره طولانی و مفصل
slots
U
سوراخ طولانی و باریک
scrolls
U
نوشته یافهرست طولانی
slot
U
سوراخ طولانی و باریک
long-drawn-out
U
بیش از اندازهی طولانی
livelong
U
طولانی وخسته کننده
heatwave
U
هوای گرم طولانی
scroll
U
نوشته یافهرست طولانی
scholarship
U
دانش
scholarships
U
دانش
knowledge
U
دانش
sciences
U
دانش
know how
U
دانش
gramarye
U
دانش
gramary
U
دانش
gramarey
U
دانش
know-how
U
دانش
kenning
U
دانش
science
U
دانش
cognisance
[British]
U
دانش
wisdom
U
دانش
understanding
U
دانش
realizing
U
دانش
realising
[British]
U
دانش
cognition
U
دانش
knowledge
U
دانش
long-distance
U
با شعاع عمل زیاد طولانی
go long
U
تلاش درپاس طولانی بجلو
swigged
U
جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
stream
U
جریان طولانی داده سری
long game
U
بازی با لزوم ضربههای طولانی
prolonger
U
تاخیر دهنده طولانی کننده
swiping
U
حرکت جاروبی جرعه طولانی
We have a long journey before us .
U
مسافرت طولانی در پیش داریم
streamed
U
جریان طولانی داده سری
swiped
U
حرکت جاروبی جرعه طولانی
swigging
U
جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
swipe
U
حرکت جاروبی جرعه طولانی
trenches
U
استحکامات خندقی شیار طولانی
trench
U
استحکامات خندقی شیار طولانی
swig
U
جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
T link
U
اتصال سریع و طولانی داده
swigs
U
جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
streams
U
جریان طولانی داده سری
long distance
U
با شعاع عمل زیاد طولانی
ominscience
U
دانش بی پایان
postgraduate
U
دانش اموخته
computer awarness
U
دانش کامپیوتر
teacher's college
U
دانش سرا
in ken
U
د رحدود دانش
postgraduates
U
دانش اموخته
computer literacy
U
دانش کامپیوتر
knowledge representation
U
بازنمود دانش
knowing faculty
U
قوه دانش
an encourouges of science
U
دانش پرور
pansophism
U
دانش مطلق
aeronautics
U
دانش هوانوردی
strikers
U
دانش اموز
striker
U
دانش اموز
educating
U
دانش اموختن
normal school
U
دانش سرا
physical science
U
دانش مادی
life sciences
U
دانش زیستی
treatise
U
دانش نویسه
patrons of learning
U
دانش پروران
kith
U
دانش و معرفت
architectonic
U
دانش معماری
witting
U
معلومات دانش
scholar
U
دانش پژوه
grader
U
دانش اموز
students
U
دانش اموز
to a knowledge
U
دانش اندوختن
educates
U
دانش اموختن
educate
U
دانش اموختن
polyhistor
U
دانش بسیار
scholars
U
دانش پژوه
alumnus
U
دانش اموخته
to reach for knowledge
U
دانش کوشیدن
treatises
U
دانش نویسه
polymathy
U
دانش زیاد
philomath
U
دانش پرست
erudition
U
فضل و دانش
thermodynamics
U
دانش دماپویایی
photology
U
دانش روشنایی
knowlege representation
U
نمایش دانش
learning
U
دانش یادگیری
letters
U
معرفت دانش
student
U
دانش اموز
letter
U
معرفت دانش
schoolfellow
U
کسب دانش
maieutic
U
دانش مامایی
pupil
U
دانش اموز
knowledge engineer
U
مهندسی دانش
schoolboys
U
دانش اموز
academy
U
انجمن دانش
academies
U
انجمن دانش
pupils
U
دانش اموز
schoolboy
U
دانش اموز
onomastics
U
دانش نام
schooling
U
کسب دانش
organum
U
وسیله دانش
knowledge base
U
پایگاه دانش
knowledge domain
U
قلمرو دانش
knowledge representation
U
نمایش دانش
technical know how
U
دانش فنی
omniscience
U
دانش بی پایان
life science
U
دانش زیستی
smattering
U
دانش سطحی
stalling
U
حفظ گوی برای مدت طولانی
grand touring car
U
نوعی اتومبیل مسابقه مسافتهای طولانی
stall
U
حفظ گوی برای مدت طولانی
to give a long recital of something
U
دادن یک شرح مفصل و طولانی از چیزی
The outcome of the long struggle .
U
نتیجه این مبا رزه طولانی
dromos
U
[راهروی باریک و طولانی به گذرگاه کندویی]
long iron
U
چوبهای شماره 1 و 2 و 3برای ضربههای طولانی
statics
U
دانش پایداری نیروها
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com