Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 136 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
academical
U
دانشجوی دانشگاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Master of Arts
U
صاحب درجهای از دانشگاه که اصولا` میتواند در دانشگاه اموزگاری کند
Masters of Arts
U
صاحب درجهای از دانشگاه که اصولا` میتواند در دانشگاه اموزگاری کند
medico
U
دانشجوی طب
flying cadet
U
دانشجوی هوایی
kiwi
U
دانشجوی هوانوردی
cadets
U
دانشجوی نظامی
cadet
U
دانشجوی نظامی
kiwis
U
دانشجوی هوانوردی
agriculturalist
U
دانشجوی دانشکدهء کشاورزی
sophomore
U
دانشجوی سال دوم
freshman
U
دانشجوی سال اول
sophomores
U
دانشجوی سال دوم
graduate student
U
دانشجوی بعد از لیسانس
hebraist
U
دانشجوی زبان عبری
junior
U
دانشجوی سال سوم
juniors
U
دانشجوی سال سوم
freshmen
U
دانشجوی سال اول
undergraduates
U
دانشجوی دوره لیسانس
undergraduate
U
دانشجوی دوره لیسانس
cadet
U
دانشجوی دانشکده افسری
cadets
U
دانشجوی دانشکده افسری
agriculturist
U
دانشجوی دانشکدهء کشاورزی
student
U
دانشجوی دورههای تخصصی نظامی
students
U
دانشجوی دورههای تخصصی نظامی
freshman
U
دانشجوی سال اول دانشکده
freshmen
U
دانشجوی سال اول دانشکده
midshipman
U
دانشجوی سال دوم نیروی دریایی
middy
U
دانشجوی سال دوم نیروی دریایی
plebeians
U
دانشجوی سال اول نیروی دریایی
gymnasiast
U
دانشجوی دانشکده یاگیمنازدرالمان یاکشورهای دیگر
juniors
U
دانشجوی سال سوم دانشکده یا دبیرستان
plebe
U
دانشجوی سال اول نیروی دریایی
junior
U
دانشجوی سال سوم دانشکده یا دبیرستان
plebeian
U
دانشجوی سال اول نیروی دریایی
academist
U
عضو فرهنگستان فارغ التحصیل یا دانشجوی اکادمی
student teacher
U
شاگرو دانشسرای عالی دانشجوی تعلیم وتربیت
rushee
U
دانشجوی داوطلب شرکت درشبانه روزی پسرانه ودخترانه
pleb
U
خشن ورذل دانشجوی سال اول نیروی دریایی
fresher
U
نواموزدانشکده یادانشگاه دانشجوی نخستین سال دانشکده یادانشگا
freshers
U
نواموزدانشکده یادانشگاه دانشجوی نخستین سال دانشکده یادانشگا
humanist
U
دانشجوی رشته انسانیت یا ادبیات و اثار باستانی یونان و روم
salutatorian
U
دانشجوی ایراد کننده نطق افتتاحیه جشن فارغ التحصیلی
colleges
U
دانشگاه
college
U
دانشگاه
university
U
دانشگاه
universities
U
دانشگاه
academy
دانشگاه
Univ
U
دانشگاه
presidents
U
رئیس دانشگاه
president
U
رئیس دانشگاه
University of Applied Sciences
[UAS]
U
دانشگاه فناوری
polytechnic
U
دانشگاه فناوری
senior technical college
U
دانشگاه فناوری
college of
[music, technology,...]
U
دانشگاه فناوری
Chancellors
U
رئیس دانشگاه
Chancellor
U
رئیس دانشگاه
state university
U
دانشگاه ایالتی
academies
U
دانشگاه اموزشگاه
state university
U
دانشگاه دولتی
academy
U
دانشگاه هنر
technical university
U
دانشگاه فنی
staff college
U
دانشگاه جنگ
the institution of a universit
U
تاسیس دانشگاه
war college
U
دانشگاه عالی جنگ
matriculant
U
قبول شده در دانشگاه
proctor
U
مدیر اجرایی دانشگاه
chairs
U
کرسی استادی در دانشگاه
rector
U
رئیس دانشگاه رهبر
rectors
U
رئیس دانشگاه رهبر
chairing
U
کرسی استادی در دانشگاه
semester
U
دوره 61 هفتهای دانشگاه
semesters
U
دوره 61 هفتهای دانشگاه
chaired
U
کرسی استادی در دانشگاه
vice chancellor
U
معاون رئیس دانشگاه
vice-chancellors
U
معاون رئیس دانشگاه
chair
U
کرسی استادی در دانشگاه
oxonian
U
وابسته به دانشگاه اکسفورد
vice-chancellor
U
معاون رئیس دانشگاه
extramural
U
مربوط به خارج از دانشگاه
As a university professor , his performance stank.
U
طرف گند زد به هر چه استاد دانشگاه !
alma mater
U
سرود رسمی مدرسه یا دانشگاه
matriculate
U
در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
matriculating
U
در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
He is majoring in mathematic at the university.
U
در دانشگاه رشته ریاضیات می هواند
He was not admitted to the university.
U
اورا به دانشگاه راه ندادند
matriculated
U
در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
matriculates
U
در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
matriculation
U
امتحان ورودی دانشگاه کنکور
spring practice
U
دوره تمرینهای بهاری دانشگاه
send down
U
دانشجویی را از دانشگاه بیرون کردن
donnish
U
وابسته به یا همانند استاد دانشگاه
in the schools
U
مشغول دادن امتحانات دانشگاه
academic costume
U
لباس رسمی استادی دانشگاه
matriculation
U
دخول یا نام نویسی در دانشگاه
faculty
U
استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
faculties
U
استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
mattriculation
U
نام نویسی دردانشکده یا دانشگاه
academicals
U
لباس رسمی استادی دانشگاه
general staff college
U
دانشکده فرماندهی و ستاد دانشگاه جنگ
prep school
U
دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه
sixth form
U
دورهی آماده سازی برای دانشگاه
sixth forms
U
دورهی آماده سازی برای دانشگاه
berkeley unix
U
گونهای از UNIX که توسط دانشگاه کالیفرنیا
chancellery
U
رتبه و مقام صدراعظم یا رئیس دانشگاه
chancellory
U
رتبه و مقام صدراعظم یا رئیس دانشگاه
ox man
U
کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
prep schools
U
دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه
varsity
U
تیم اول دانشگاه یا دانشکده دانشگاهی
underclassman
U
شاگرد سالهای اول و دوم دانشگاه
command and general staff college
U
دانشکده فرماندهی وستاد دانشگاه جنگ
school and college ability test
آزمون توانایی تحصیل درمدرسه و دانشگاه
academia
U
حیطه ای از فعالیت ها و کار مرتبط با تحصیل در دانشگاه
matriculated
U
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
matriculate
U
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
upper classes
U
وابسته به کلاسهای بالای دانشگاه و دبیرستان زبرپایه
upper class
U
وابسته به کلاسهای بالای دانشگاه و دبیرستان زبرپایه
advisee
U
کسی که از مشاور در مدرسه یا دانشگاه کمک می گیرد
great go
U
امتحان نهایی در دانشگاه برای گرفتن درجه
school doctor
U
استاد دانشگاه یا اموزشگاه الهیات در قرنهای میانه
jayvee
U
عضو تازه کار تیم ورزشی دانشگاه
poll degree
U
درجهای که از دانشگاه بگیرندولی با امتیازویژهای توام نباشد
matriculating
U
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
matriculates
U
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
he went out in the poll
U
امتحان دانشگاه را گذراندولی امتیاز ویژهای نگرفت
valedictorians
U
دانشجوی ممتاز فارغ التحصیل که خطابه جشن فارغ التحصیلی را میخواند
valedictorian
U
دانشجوی ممتاز فارغ التحصیل که خطابه جشن فارغ التحصیلی را میخواند
midshipman
U
افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
matricular
U
وابسته بصورت اعضای یک انجمن یا دانش جویان دانشگاه
upperclassman
U
کسیکه در کلاسهای عالی دانشگاه یا دبیرستان درس میخواند
O level
U
آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
O levels
U
آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
university extension
U
تعمیم مزایای دانشگاه بدانش جویانی که دردانشگاه اقامت ندارند
bachelors
U
مردیا زنی که بگرفتن اولین درجهء علمی دانشگاه نائل میشود
bachelor
U
مردیا زنی که بگرفتن اولین درجهء علمی دانشگاه نائل میشود
campus environment
U
محل بزرگی که چندین اتصال کاربر با چندین شبکه دارد مثل دانشگاه یا بیمارستان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com