Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 174 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
rubella
U
داروی محمره
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
exsiccative
U
داروی خشکاننده داروی خشکی اوز
exsiccant
U
داروی خشکاننده داروی خشکی اور
antimalarial
U
داروی مربوط بدرمان مالاریا داروی ضد مالاریا
antifebrine
U
داروی تب بر
pulmonic
U
داروی شش
pyretic
U
داروی تب بر
antipyretic
U
داروی تب بر
febrifnge
U
داروی تب بر
miticide
U
داروی موش کش
eye wash
U
داروی چشم
nepenthes
U
داروی غمزدا
galactopoietic
U
داروی شیرزا
galenical
U
داروی گیاهی
gossypium
U
داروی فشار
liverwort
U
داروی جگر
jalap
U
داروی مسهل
haematogen
U
داروی خون زا
digestant
U
داروی گوارنده
antidepressant
U
داروی ضد افسردگی
antidepressive
U
داروی ضد افسردگی
antihistamine
U
داروی ضد هیستامین
antimanic ru
U
داروی ضد شیدایی
antiparalytic
U
داروی ضدفلج
aperient
U
داروی ملین
ataractic
U
داروی مسکن
ataraxic
U
داروی مسکن
bute
U
داروی ضد درد
carminative
U
داروی ضد نفخ
cephalalgic
U
داروی سردرد
cholagogue
U
داروی زرداب کش
corrobrant
U
داروی نیروبخش
narcitic
U
داروی مخدر
nepenthe
U
داروی غمزدا
obstruent
U
داروی قابض
pep pill
U
داروی انگیزان
pep pills
U
داروی انگیزان
psychedelic
U
داروی توهم زا
downers
U
داروی مسکن
downer
U
داروی مسکن
pain killer
U
داروی درد کش
psoric
U
داروی جرب
psychoactive drug
U
داروی روانگردان
relaxant
U
داروی بیحالی
roborant
U
داروی نیروبخش
stimulant drug
U
داروی محرک
tickicide
U
داروی کنه کش
toxicant
U
داروی سمی
vomitoryt
U
داروی قی اور
wormroot
U
داروی ضد کرم
wormseed
U
داروی ضد کرم
anorexic
U
داروی اشتها کم کن
anticonvulsive
U
داروی ضد تشنج
drugged
U
داروی مخدر
anodyne
U
داروی دردزا
eyewash
U
داروی چشم
patent medicine
U
داروی اختصاصی
patent medicine
U
داروی اسپسیالیته
drug
U
داروی مخدر
patent medicines
U
داروی اسپسیالیته
depilatory
U
داروی ازاله مو
patent medicines
U
داروی اختصاصی
drugging
U
داروی مخدر
sedatives
U
داروی مسکن
allheal
U
داروی هر درد
sedative
U
داروی مسکن
anesthetic
U
داروی بیحسی
anesthetic
U
داروی بیهوشی
drugs
U
داروی مخدر
all heal
U
داروی هردرد
narcitic
U
داروی خواب اور
narcotism
U
اثر داروی مخدر
narcotize
U
داروی مسکن دادن
vomitive
U
برگرداننده داروی قی اور
soporific
U
داروی خواب اور
downer
U
داروی خواب آور
overdose
U
داروی بیش از حد لزوم
cure-all
U
داروی همه درد
downers
U
داروی خواب آور
patent medicine
U
داروی ثبت شده
anti-histamines
U
داروی ضد حساسیت یا آلرژی
splenetic
U
اسپرزی داروی اسپرز
salve
U
داروی تسکین دهنده
ophthalmic
U
داروی چشم درد
cure-alls
U
داروی همه درد
truth drug
U
داروی کشف حقیقت
sudatory
U
داروی عرق اور
emetics
U
داروی استفراغ اور
emetic
U
داروی استفراغ اور
tranquilizer
U
داروی تسکین دهنده
permissible dosage
U
میزان داروی مجاز
parturifacient
U
داروی درد تند کن
odontalgic
U
داروی دندان درد
anti-histamine
U
داروی ضد حساسیت یا آلرژی
antihistamines
U
داروی ضد حساسیت یا آلرژی
patent medicines
U
داروی ثبت شده
psychedelic
U
داروی روان گردان
anaesthetic
U
بی حسی داروی بیهوشی
anaesthetics
U
بی حسی داروی بیهوشی
anesthetics
U
بی حسی داروی بیهوشی
dope
U
اگاهی داروی مخدر
astringent
U
سفت داروی قابض
panaceas
U
داروی همه درد
panacea
U
داروی همه درد
restrictive
U
داروی پیش گیر
ataraxic
U
داروی ارام کننده
ataractic
U
داروی ارام کننده
acopon
U
داروی نیرو بخش
antiphlogistic
U
داروی اماس نشان
alleviative
U
داروی تسکین دهنده
dopes
U
اگاهی داروی مخدر
anaesthesia
U
بی حسی داروی بیهوشی
injection
U
داروی تزریق کردنی
detergent
U
داروی پاک کننده
haemostatic
U
داروی خون بند
detergents
U
داروی پاک کننده
aphrodisiac
U
داروی مقوی غرایزجنسی
aphrodisiacs
U
داروی مقوی غرایزجنسی
escharotic
U
داروی سوزاننده یا خشکاننده
elixir of life
U
داروی زندگی بخش
overdoses
U
داروی بیش از حد لزوم
suppressant
U
داروی جلوگیر
[مثال اشتها]
vulnerary
U
بهبود دهنده داروی زخم
to drug somebody
U
به کسی داروی مخدر دادن
anesthetic
U
داروی بی هوشی بی هوش کننده
toxins
U
ترکیب زهردار داروی سمی
tonic medicine
U
داروی نیرو بخش یامقوی
mercurochrome
U
داروی ضدعفونی قرمز رنگ
hydragogue
U
داروی پیشاب اور یادافع اب
arcanum
U
راز کیمیاگری داروی سری
galenical
U
دوای نباتی داروی جالینوسی
elaterium
U
داروی مسهل که ازشیره خرخیارمیسازند
calefacient
U
داروی گرم کننده گرمی ده
disinfectant
U
داروی ضد عفونی ماده گندزدا
agglutinant
U
چسب داروی جوش دهنده
toxin
U
ترکیب زهردار داروی سمی
psychoactive drug
U
داروی فعال کننده روان
sternutator
U
داروی عطسه واشک اور
sympathomimetic drug
U
داروی برانگیزنده دستگاه سمپاتیک
styptic
U
داروی بند اور خون
psychomotor stimulant
U
داروی محرک روانی- حرکتی
under the counter
U
داروی بدون نسخه وغیر مجاز
tetanic
U
داروی ایجاد کننده تشنجات کزازی
to overdose a patient
U
داروی زیادی به بیمار دادن یاخوراندن
kaoline
U
داروی اسهال بفرمول 9O 2Si 2Al4H
herb doctor
U
پزشکی که با داروی گیاهی به مداوا میپردازد
methadon
U
داروی ارام بخش ومخدرومسکن درد
patent medicine
U
داروی دارای جواز وزارت بهداری
patent medicines
U
داروی دارای جواز وزارت بهداری
fly agaric
U
یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
fly amanita
U
یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
fly bane
U
یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
totaquine
U
داروی ضد مالاریا مرکب ازگنه گنه وترکیبات دیگران
placebos
U
دوای مریض راضی کن داروی دل خوش کنک و بی اثر
placebo
U
دوای مریض راضی کن داروی دل خوش کنک و بی اثر
dispensary
U
محلی که به تهی دستان داروی رایگان داده میشود
totaquina
U
داروی ضد مالاریا مرکب ازگنه گنه وترکیبات دیگران
dispensaries
U
محلی که به تهی دستان داروی رایگان داده میشود
quassia
U
یکجور درخت که ازچوب ان داروی تلخی درست میشود
lupulin
U
خاکه تلخه که بعنوان داروی مسکن استعمال میشود
kaolin
U
خاک چینی داروی اسهال بفرمول 9O2Si 2Al 4H
helleborism
U
معالجه دیوانگی یاخربق داروی کارکن که ازخربق میسازند
to spray a tree
U
داروی ویژه بردرختی افشاندن تا انکه میکربهای ان کشته شود
benzocaine
U
ماده متبلورسفیدی بفرمول 2NO11H9C که بعنوان داروی بیحس کننده موضعی مصرف میشود
specialities
U
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialty
U
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
mercurialize
U
جیوه ردن داروی جیوه دار دادن
speciality
U
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
weedicide
U
علف کش داروی دافع علف هرز
barbiturate
U
نمک اسید باربیتوریک مشتقات اسید باربیتوریک که بعنوان داروی مسکن وخواب اورتجویز میشود
insecticides
U
حشره کشی داروی حشره کش
deobstruent
U
مسهل داروی منضج یا مسهل
insecticide
U
حشره کشی داروی حشره کش
anticoagulant
U
مانع انعقاد خون داروی ضد انعقاد خون
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com