English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 176 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
anodyne U داروی دردزا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
analgesics U داروهای دردزا
analgetics U داروهای دردزا
exsiccant U داروی خشکاننده داروی خشکی اور
exsiccative U داروی خشکاننده داروی خشکی اوز
antimalarial U داروی مربوط بدرمان مالاریا داروی ضد مالاریا
pyretic U داروی تب بر
antipyretic U داروی تب بر
antifebrine U داروی تب بر
febrifnge U داروی تب بر
pulmonic U داروی شش
nepenthe U داروی غمزدا
galactopoietic U داروی شیرزا
galenical U داروی گیاهی
gossypium U داروی فشار
haematogen U داروی خون زا
jalap U داروی مسهل
miticide U داروی موش کش
liverwort U داروی جگر
eye wash U داروی چشم
antidepressant U داروی ضد افسردگی
antidepressive U داروی ضد افسردگی
antihistamine U داروی ضد هیستامین
antimanic ru U داروی ضد شیدایی
antiparalytic U داروی ضدفلج
aperient U داروی ملین
ataractic U داروی مسکن
ataraxic U داروی مسکن
bute U داروی ضد درد
carminative U داروی ضد نفخ
cephalalgic U داروی سردرد
cholagogue U داروی زرداب کش
corrobrant U داروی نیروبخش
digestant U داروی گوارنده
narcitic U داروی مخدر
nepenthes U داروی غمزدا
obstruent U داروی قابض
pep pill U داروی انگیزان
pep pills U داروی انگیزان
psychedelic U داروی توهم زا
downers U داروی مسکن
downer U داروی مسکن
pain killer U داروی درد کش
psoric U داروی جرب
psychoactive drug U داروی روانگردان
relaxant U داروی بیحالی
roborant U داروی نیروبخش
stimulant drug U داروی محرک
tickicide U داروی کنه کش
toxicant U داروی سمی
vomitoryt U داروی قی اور
wormroot U داروی ضد کرم
wormseed U داروی ضد کرم
anorexic U داروی اشتها کم کن
anticonvulsive U داروی ضد تشنج
drug U داروی مخدر
sedative U داروی مسکن
sedatives U داروی مسکن
patent medicine U داروی اختصاصی
patent medicine U داروی اسپسیالیته
drugs U داروی مخدر
depilatory U داروی ازاله مو
patent medicines U داروی اسپسیالیته
patent medicines U داروی اختصاصی
drugged U داروی مخدر
eyewash U داروی چشم
rubella U داروی محمره
anesthetic U داروی بیحسی
anesthetic U داروی بیهوشی
drugging U داروی مخدر
all heal U داروی هردرد
allheal U داروی هر درد
narcotize U داروی مسکن دادن
narcotism U اثر داروی مخدر
antihistamines U داروی ضد حساسیت یا آلرژی
overdose U داروی بیش از حد لزوم
detergent U داروی پاک کننده
downer U داروی خواب آور
cure-alls U داروی همه درد
downers U داروی خواب آور
cure-all U داروی همه درد
anti-histamines U داروی ضد حساسیت یا آلرژی
patent medicine U داروی ثبت شده
splenetic U اسپرزی داروی اسپرز
vomitive U برگرداننده داروی قی اور
salve U داروی تسکین دهنده
sudatory U داروی عرق اور
truth drug U داروی کشف حقیقت
emetics U داروی استفراغ اور
emetic U داروی استفراغ اور
soporific U داروی خواب اور
tranquilizer U داروی تسکین دهنده
permissible dosage U میزان داروی مجاز
parturifacient U داروی درد تند کن
odontalgic U داروی دندان درد
anti-histamine U داروی ضد حساسیت یا آلرژی
narcitic U داروی خواب اور
patent medicines U داروی ثبت شده
psychedelic U داروی روان گردان
anaesthetic U بی حسی داروی بیهوشی
anaesthetics U بی حسی داروی بیهوشی
anesthetics U بی حسی داروی بیهوشی
dope U اگاهی داروی مخدر
panaceas U داروی همه درد
panacea U داروی همه درد
ophthalmic U داروی چشم درد
restrictive U داروی پیش گیر
ataraxic U داروی ارام کننده
ataractic U داروی ارام کننده
acopon U داروی نیرو بخش
antiphlogistic U داروی اماس نشان
alleviative U داروی تسکین دهنده
dopes U اگاهی داروی مخدر
anaesthesia U بی حسی داروی بیهوشی
overdoses U داروی بیش از حد لزوم
haemostatic U داروی خون بند
injection U داروی تزریق کردنی
astringent U سفت داروی قابض
aphrodisiacs U داروی مقوی غرایزجنسی
elixir of life U داروی زندگی بخش
detergents U داروی پاک کننده
aphrodisiac U داروی مقوی غرایزجنسی
escharotic U داروی سوزاننده یا خشکاننده
to drug somebody U به کسی داروی مخدر دادن
vulnerary U بهبود دهنده داروی زخم
suppressant U داروی جلوگیر [مثال اشتها]
psychomotor stimulant U داروی محرک روانی- حرکتی
mercurochrome U داروی ضدعفونی قرمز رنگ
tonic medicine U داروی نیرو بخش یامقوی
hydragogue U داروی پیشاب اور یادافع اب
toxins U ترکیب زهردار داروی سمی
toxin U ترکیب زهردار داروی سمی
psychoactive drug U داروی فعال کننده روان
galenical U دوای نباتی داروی جالینوسی
elaterium U داروی مسهل که ازشیره خرخیارمیسازند
sternutator U داروی عطسه واشک اور
styptic U داروی بند اور خون
anesthetic U داروی بی هوشی بی هوش کننده
agglutinant U چسب داروی جوش دهنده
arcanum U راز کیمیاگری داروی سری
disinfectant U داروی ضد عفونی ماده گندزدا
sympathomimetic drug U داروی برانگیزنده دستگاه سمپاتیک
calefacient U داروی گرم کننده گرمی ده
herb doctor U پزشکی که با داروی گیاهی به مداوا میپردازد
patent medicines U داروی دارای جواز وزارت بهداری
kaoline U داروی اسهال بفرمول 9O 2Si 2Al4H
to overdose a patient U داروی زیادی به بیمار دادن یاخوراندن
tetanic U داروی ایجاد کننده تشنجات کزازی
patent medicine U داروی دارای جواز وزارت بهداری
under the counter U داروی بدون نسخه وغیر مجاز
methadon U داروی ارام بخش ومخدرومسکن درد
fly bane U یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
fly amanita U یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
fly agaric U یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
placebos U دوای مریض راضی کن داروی دل خوش کنک و بی اثر
quassia U یکجور درخت که ازچوب ان داروی تلخی درست میشود
lupulin U خاکه تلخه که بعنوان داروی مسکن استعمال میشود
totaquina U داروی ضد مالاریا مرکب ازگنه گنه وترکیبات دیگران
dispensary U محلی که به تهی دستان داروی رایگان داده میشود
dispensaries U محلی که به تهی دستان داروی رایگان داده میشود
kaolin U خاک چینی داروی اسهال بفرمول 9O2Si 2Al 4H
helleborism U معالجه دیوانگی یاخربق داروی کارکن که ازخربق میسازند
placebo U دوای مریض راضی کن داروی دل خوش کنک و بی اثر
totaquine U داروی ضد مالاریا مرکب ازگنه گنه وترکیبات دیگران
to spray a tree U داروی ویژه بردرختی افشاندن تا انکه میکربهای ان کشته شود
benzocaine U ماده متبلورسفیدی بفرمول 2NO11H9C که بعنوان داروی بیحس کننده موضعی مصرف میشود
specialities U کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
speciality U کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialty U کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
mercurialize U جیوه ردن داروی جیوه دار دادن
weedicide U علف کش داروی دافع علف هرز
barbiturate U نمک اسید باربیتوریک مشتقات اسید باربیتوریک که بعنوان داروی مسکن وخواب اورتجویز میشود
deobstruent U مسهل داروی منضج یا مسهل
insecticide U حشره کشی داروی حشره کش
insecticides U حشره کشی داروی حشره کش
anticoagulant U مانع انعقاد خون داروی ضد انعقاد خون
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com