English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 175 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
suppressant U داروی جلوگیر [مثال اشتها]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to choir in eating U جلوگیر شدن
exsiccative U داروی خشکاننده داروی خشکی اوز
exsiccant U داروی خشکاننده داروی خشکی اور
antimalarial U داروی مربوط بدرمان مالاریا داروی ضد مالاریا
antifebrine U داروی تب بر
pulmonic U داروی شش
antipyretic U داروی تب بر
pyretic U داروی تب بر
febrifnge U داروی تب بر
galactopoietic U داروی شیرزا
eye wash U داروی چشم
narcitic U داروی مخدر
liverwort U داروی جگر
galenical U داروی گیاهی
gossypium U داروی فشار
haematogen U داروی خون زا
miticide U داروی موش کش
jalap U داروی مسهل
digestant U داروی گوارنده
antidepressive U داروی ضد افسردگی
antihistamine U داروی ضد هیستامین
antimanic ru U داروی ضد شیدایی
antiparalytic U داروی ضدفلج
aperient U داروی ملین
obstruent U داروی قابض
ataractic U داروی مسکن
ataraxic U داروی مسکن
bute U داروی ضد درد
carminative U داروی ضد نفخ
cephalalgic U داروی سردرد
cholagogue U داروی زرداب کش
corrobrant U داروی نیروبخش
nepenthe U داروی غمزدا
nepenthes U داروی غمزدا
pep pill U داروی انگیزان
pep pills U داروی انگیزان
psychedelic U داروی توهم زا
downers U داروی مسکن
downer U داروی مسکن
pain killer U داروی درد کش
psoric U داروی جرب
psychoactive drug U داروی روانگردان
relaxant U داروی بیحالی
roborant U داروی نیروبخش
stimulant drug U داروی محرک
tickicide U داروی کنه کش
toxicant U داروی سمی
vomitoryt U داروی قی اور
wormroot U داروی ضد کرم
wormseed U داروی ضد کرم
anorexic U داروی اشتها کم کن
antidepressant U داروی ضد افسردگی
drugging U داروی مخدر
sedatives U داروی مسکن
anodyne U داروی دردزا
eyewash U داروی چشم
drug U داروی مخدر
patent medicine U داروی اسپسیالیته
patent medicine U داروی اختصاصی
patent medicines U داروی اختصاصی
patent medicines U داروی اسپسیالیته
drugged U داروی مخدر
depilatory U داروی ازاله مو
drugs U داروی مخدر
sedative U داروی مسکن
anesthetic U داروی بیحسی
anesthetic U داروی بیهوشی
all heal U داروی هردرد
allheal U داروی هر درد
rubella U داروی محمره
anticonvulsive U داروی ضد تشنج
overdose U داروی بیش از حد لزوم
narcitic U داروی خواب اور
narcotize U داروی مسکن دادن
vomitive U برگرداننده داروی قی اور
patent medicines U داروی ثبت شده
downer U داروی خواب آور
anti-histamines U داروی ضد حساسیت یا آلرژی
soporific U داروی خواب اور
downers U داروی خواب آور
emetic U داروی استفراغ اور
antihistamines U داروی ضد حساسیت یا آلرژی
sudatory U داروی عرق اور
cure-all U داروی همه درد
splenetic U اسپرزی داروی اسپرز
truth drug U داروی کشف حقیقت
tranquilizer U داروی تسکین دهنده
salve U داروی تسکین دهنده
emetics U داروی استفراغ اور
anti-histamine U داروی ضد حساسیت یا آلرژی
cure-alls U داروی همه درد
permissible dosage U میزان داروی مجاز
parturifacient U داروی درد تند کن
patent medicine U داروی ثبت شده
odontalgic U داروی دندان درد
narcotism U اثر داروی مخدر
psychedelic U داروی روان گردان
anaesthetic U بی حسی داروی بیهوشی
panaceas U داروی همه درد
anaesthetics U بی حسی داروی بیهوشی
anesthetics U بی حسی داروی بیهوشی
dope U اگاهی داروی مخدر
dopes U اگاهی داروی مخدر
panacea U داروی همه درد
restrictive U داروی پیش گیر
ophthalmic U داروی چشم درد
ataraxic U داروی ارام کننده
acopon U داروی نیرو بخش
ataractic U داروی ارام کننده
alleviative U داروی تسکین دهنده
antiphlogistic U داروی اماس نشان
elixir of life U داروی زندگی بخش
overdoses U داروی بیش از حد لزوم
haemostatic U داروی خون بند
injection U داروی تزریق کردنی
detergent U داروی پاک کننده
astringent U سفت داروی قابض
escharotic U داروی سوزاننده یا خشکاننده
anaesthesia U بی حسی داروی بیهوشی
aphrodisiacs U داروی مقوی غرایزجنسی
aphrodisiac U داروی مقوی غرایزجنسی
detergents U داروی پاک کننده
vulnerary U بهبود دهنده داروی زخم
to drug somebody U به کسی داروی مخدر دادن
tonic medicine U داروی نیرو بخش یامقوی
anesthetic U داروی بی هوشی بی هوش کننده
psychoactive drug U داروی فعال کننده روان
arcanum U راز کیمیاگری داروی سری
mercurochrome U داروی ضدعفونی قرمز رنگ
galenical U دوای نباتی داروی جالینوسی
hydragogue U داروی پیشاب اور یادافع اب
elaterium U داروی مسهل که ازشیره خرخیارمیسازند
calefacient U داروی گرم کننده گرمی ده
disinfectant U داروی ضد عفونی ماده گندزدا
agglutinant U چسب داروی جوش دهنده
psychomotor stimulant U داروی محرک روانی- حرکتی
toxin U ترکیب زهردار داروی سمی
sympathomimetic drug U داروی برانگیزنده دستگاه سمپاتیک
styptic U داروی بند اور خون
sternutator U داروی عطسه واشک اور
toxins U ترکیب زهردار داروی سمی
tetanic U داروی ایجاد کننده تشنجات کزازی
to overdose a patient U داروی زیادی به بیمار دادن یاخوراندن
herb doctor U پزشکی که با داروی گیاهی به مداوا میپردازد
under the counter U داروی بدون نسخه وغیر مجاز
kaoline U داروی اسهال بفرمول 9O 2Si 2Al4H
patent medicines U داروی دارای جواز وزارت بهداری
methadon U داروی ارام بخش ومخدرومسکن درد
patent medicine U داروی دارای جواز وزارت بهداری
fly agaric U یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
fly amanita U یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
fly bane U یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
lupulin U خاکه تلخه که بعنوان داروی مسکن استعمال میشود
placebo U دوای مریض راضی کن داروی دل خوش کنک و بی اثر
dispensary U محلی که به تهی دستان داروی رایگان داده میشود
totaquina U داروی ضد مالاریا مرکب ازگنه گنه وترکیبات دیگران
placebos U دوای مریض راضی کن داروی دل خوش کنک و بی اثر
dispensaries U محلی که به تهی دستان داروی رایگان داده میشود
totaquine U داروی ضد مالاریا مرکب ازگنه گنه وترکیبات دیگران
helleborism U معالجه دیوانگی یاخربق داروی کارکن که ازخربق میسازند
quassia U یکجور درخت که ازچوب ان داروی تلخی درست میشود
kaolin U خاک چینی داروی اسهال بفرمول 9O2Si 2Al 4H
to spray a tree U داروی ویژه بردرختی افشاندن تا انکه میکربهای ان کشته شود
benzocaine U ماده متبلورسفیدی بفرمول 2NO11H9C که بعنوان داروی بیحس کننده موضعی مصرف میشود
mercurialize U جیوه ردن داروی جیوه دار دادن
specialty U کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialities U کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
speciality U کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
weedicide U علف کش داروی دافع علف هرز
barbiturate U نمک اسید باربیتوریک مشتقات اسید باربیتوریک که بعنوان داروی مسکن وخواب اورتجویز میشود
deobstruent U مسهل داروی منضج یا مسهل
insecticides U حشره کشی داروی حشره کش
insecticide U حشره کشی داروی حشره کش
anticoagulant U مانع انعقاد خون داروی ضد انعقاد خون
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com