Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 63 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
nepenthes
U
دارویی که غم را از بین میبرد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
light come light g
U
میبرد
it is a strain on one's energy
U
خیلی زور میبرد
he leads a miserable life
U
زندگی نحسی بسر میبرد
halvers
U
کسی که نیم سهم میبرد
purse bearer
U
کسیکه کیف مهربزرگ را میبرد
officinal
U
دارویی
medicinal
U
دارویی
medicamental
U
دارویی
pharmacological
U
دارویی
malapropian
U
کسیکه لغات را غلط بکار میبرد
sadistically
U
کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
sadistic
U
کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
sadist
U
کسیکه از زجر دیگران لذت میبرد
gainer
U
کسیکه سود میبرد استفاده کننده
drug addiction
U
اعتیاد دارویی
drug dependency
U
وابستگی دارویی
medics
U
مواد دارویی
chemotherapy
U
درمان دارویی
medicate
U
دارویی کردن
medic
U
دارویی طبیب
phamaceutical chemistry
U
شیمی دارویی
hoist line
U
کابلی که بدنه اسکریپر را بالاو پایین میبرد
Schadenfreude
U
لذتی که شخصی از رنج کشیدن دیگران میبرد
biologic
U
ماده دارویی وحیاتی
haematic
U
دارویی که درخون موثراست
pharmaceutical
U
دارویی وابسته به داروسازی
pharmaceuticals
U
دارویی وابسته به داروسازی
medicals
U
مواد دارویی و پزشکی
pharmaceutic
U
دارویی وابسته به داروسازی
chemicals
U
ماده شیمیایی دارویی
chemical
U
ماده شیمیایی دارویی
ricksha
U
کالسکه چینی که بجای اسب انسان انرا میبرد
rickshaw
U
کالسکه چینی که بجای اسب انسان انرا میبرد
rickshaws
U
کالسکه چینی که بجای اسب انسان انرا میبرد
sirup
U
محلول غلیظ قندی دارویی
nervine
U
دارویی که پی ها را ارام سازدیا نیرودهد
physic garden
U
باغ گیاهان طبی یا دارویی
syrups
U
محلول غلیظ قندی دارویی
acetum
U
استخراج عصاره ازگیاهان دارویی
dispensatory
U
کتاب ترکیبات دارویی داروخانه
syrup
U
محلول غلیظ قندی دارویی
ferrybridge
U
کشتی ای که قطار راه اهن راازروی رودخانه یاخلیج میبرد
outside porter
U
باربری که بنه مسافران را ازایستگاه راه اهن بیرون میبرد
palliative
U
مسکن دارویی که موقتاناخوشی ای راسبک سازد
pastil
U
قرص دارویی که روی ان شیرینی باشد
pastile
U
قرص دارویی که روی ان شیرینی باشد
palliatives
U
مسکن دارویی که موقتاناخوشی ای راسبک سازد
haematogen
U
دارویی که برای چاره کم خونی میدهند
pastille
U
قرص دارویی که روی ان شیرینی باشد
pastilles
U
قرص دارویی که روی ان شیرینی باشد
end
U
روی صفحه کلید IBM PC کلیدی که نشانه گر را به انتهای خط فعلی میبرد
sadism
U
نوعی انحراف جنسی که شخص در اثر ان از ازار دادن لذت میبرد
ends
U
روی صفحه کلید IBM PC کلیدی که نشانه گر را به انتهای خط فعلی میبرد
ended
U
روی صفحه کلید IBM PC کلیدی که نشانه گر را به انتهای خط فعلی میبرد
orthopaedy
U
معالجه ناخوشی بی انکه دارویی بکار برند
hemostat
U
اسباب یا دارویی برای بند اوردن خونریزی
The Pied Piper of Hamelin
U
نی نواز هاملن
[با نوازش موشها را تلسم میکرد و به رودخانه میبرد غرق شوند]
The Pied Piper of Hamelin
U
فلوت زن رنگارنگ هاملن
[با نوازش موشها را تلسم میکرد و به رودخانه میبرد غرق شوند]
ipomoea
U
حنس نیلوفر پیچ که برخی گیاهان دارویی نیز همچون جلب و جزو ان هستند
LSD
U
لیسرجیک اسید دی اتیل آمید
[دارویی توهم زا که در برخی باعث بروز حال عرفانی میشود]
nostrum
U
دارویی که علاج هر درد باشد علاج هر چیز
easy come, easy go
<idiom>
U
باد آورده را باد میبرد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com