English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 77 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
termor U دارنده حق عمری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
on purpose <idiom> U عمری
life estate U عمری
estate for life U حق عمری
life estate U حق عمری
perpetuity U عمری
right of benefit for life U حق عمری
life right U حق عمری
longevity U دراز عمری
usufruct U حق عمری و رقبی
life rent U اجاره به صورت عمری
tenant for life U شخص دارای حق عمری
usufruct U حق عمری به مدت عمر منتفع
usufruct U از عین ونمائات مالی استفاده کردن حق عمری و رقبی داشتن
quasi entail U حق عمری که به مدت عمرثالث برای متنفع و اخلاف اوبرقرار شود
holders U دارنده
holder U دارنده
owner U دارنده
owners U دارنده
interdictive U باز دارنده
licencee U دارنده پروانه
This page owner U دارنده این برگه
licentiate U دارنده پروانه
promulgation U اعلام دارنده
licensees U دارنده مجوز
policy holder U دارنده بیمه
promulgator U اعلام دارنده
licensees U دارنده پروانه
stater U افهار دارنده
licensee U دارنده مجوز
termor U دارنده حق رقبی
licensee U دارنده پروانه
upholder U نگاه دارنده
vociferator U اعلام دارنده
licencee U دارنده جواز
enactive U مقرر دارنده
holders U دارنده برات
bid holder U دارنده ضمانتنامه
bona fide holder U دارنده مجاز
holders U نگاه دارنده
holder U دارنده برات
holder U نگاه دارنده
upholders U نگاه دارنده
title U دارنده عنوان قهرمانی
loan holder U دارنده سهام وام
stabilizer U ثابت نگه دارنده
world record holder U دارنده رکورد جهانی
stabilisers U ثابت نگه دارنده
strait jackets U روپوش باز دارنده
policy holder U دارنده بیمه نامه
titles U دارنده عنوان قهرمانی
strait jacket U روپوش باز دارنده
letterman U دارنده معرفی نامه
having U بدست اوردن دارنده
have U بدست اوردن دارنده
key concrete U بتن نگاه دارنده
dower U درCL این مقدار معادل ثلث کل دارایی مرد اعم از اعیان وعرصه است که به طریق عمری به زوجه اش واگذار میشود
annuitant U دریافت دارنده مقرری سالانه
incarcerator U توقیف کننده نگاه دارنده
licensee U صاحب جواز دارنده پروانه
fund holder U دارنده سهام قرضه دولتی
mealy-mouthed U دریغ دارنده ازراست گویی
mealy mouthed U دریغ دارنده ازراست گویی
premonitory U تحذیر کننده برحذر دارنده
licensees U صاحب جواز دارنده پروانه
celebrator U نگاه دارنده جشن و عید
rentlen U دارنده درامد سالیانه یاسالواره همیشگی
estate by curtesy U در CLقسمتی از اموال زوجه است که پس از فوتش به طریق عمری به زوج به زوج منتقل میشود لیکن به وارث وی نمیرسد
irredeemable paper money U پول کاغذی که دارنده ان نتواندهرگاه بخواهدانرا نقدسازد
high goal polo U چوگان بین تیمهای دارنده 91امتیاز تعادلی یا بیشتر
bondholder U دارای صاحب سهام قرضه دارنده وثیقه یاکفالت
blank endorsement U حواله سفید مهر که مقداروجه ان قیدنشده وقابل پرداخت به دارنده است
Loo sanpra U [منطقه ای در چین که در آن یک فرش کوچک در ابعاد یک متر در یک متر با رنگ های قرمز، زرد، سیاه و آبی به دست آمده است و عمری بین هزار و هفتصد پانزده تا دو هزار و دویست و نود سال دارد.]
hawse U سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
presentment U ارائه برات از دارنده ان به محال علیه جهت قبولی نویسی یا محیل جهت پرداخت
share holder U دارنده سهام صاحب سهام
retour sans protet U اعلامی که برات کش به دارنده برات میکند مبنی براین که در صورت نکول برات از طرف محال علیه ان رابدون پروتست به وی بازگرداند و به این ترتیب برات کش نمیتواند به عذراین که اعتراض نکول به عمل نیامده است از پرداخت وجه سرباز زند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com