Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
homoecious
U
دارای یک میزبان درتمام دوره زندگانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hardscrabble
U
دارای زندگانی سخت ومشکل سخت مشغول
four cycle
U
دارای چهاردور یا دوره
isoperimetrical
U
دارای دوره یا محیطهای برابر
solstitial
U
دارای دوره تحول کوتاه
zinjanthropus
U
شبه انسان دارای ابروی کوتاه و دندان اسیاب بزرگ دوره پلیستوسن سفلی
brio
U
زندگانی
all day long
U
درتمام روز
hetaerism
U
زندگانی بطورصیغه
concubinage
U
زندگانی با صیغه
evermore
U
درتمام وقت
joie de vivre
U
شور زندگانی
all along
U
درتمام مدت
all this while
U
درتمام این مدت
lifesaver
U
نجات دهنده زندگانی
this
U
درتمام این مدت
he did not est all night
U
درتمام شب ارام نگرفت
springtime
U
شباب بهار زندگانی
through out
U
درتمام مدت سرتاسر
All along . Throuout this time.
U
درتمام این مدت
yean round
U
کار کننده درتمام سال
domesticity
U
زندگانی خانگی رام شدگی
garreteer
U
کسیکه دراطاق زیرشیروانی زندگانی میکند
independent in come
U
درامد مرتب که شخص را ازکارکردن برای زندگانی بی نیازمیسازد
parallel aerofoil
U
ایرفویلی که سطح مقطع ان درتمام طول ان ثابت باشد
cooling-off periods
U
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling off period
U
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
holocene
U
وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
cooling-off period
U
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
interregnums
U
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregna
U
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnum
U
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
hostesses
U
زن میزبان
hosted
U
میزبان
host
U
میزبان
hostess
U
زن میزبان
hosting
U
میزبان
hosts
U
میزبان
he officiated as host
U
میزبان شد
landlady
U
میزبان
landladies
U
میزبان
land lady
U
زن میزبان
entertainers
U
میزبان
entertainer
U
میزبان
host country
U
کشور میزبان
host nation
U
کشور میزبان
host computers
U
کامپیوتر میزبان
hosts
U
سپاه میزبان
hosted
U
سپاه میزبان
hosting
U
سپاه میزبان
host crystal
U
بلور میزبان
host
U
سپاه میزبان
host computer
U
کامپیوتر میزبان
host operating system
U
سیستم عامل میزبان
host guest chemistry
U
شیمی میزبان- میهمان
host
U
ارگانیسم میزبان
[زیست شناسی]
host organism
U
ارگانیسم میزبان
[زیست شناسی]
host
U
آداپتوری که به کامپیوتر میزبان وصل است
hosted
U
آداپتوری که به کامپیوتر میزبان وصل است
hosting
U
آداپتوری که به کامپیوتر میزبان وصل است
hosts
U
آداپتوری که به کامپیوتر میزبان وصل است
endobiotic
U
زیست کننده درمیان بافتهای میزبان خود
ectogenic
U
قادر بادامه زندگی درخارج از میزبان خود
mirror writing shadow reading
U
کامپیوتر میزبان با دو دیسک فیزیکی برای بالا بردن سرعت دسترسی
colporteur
U
کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
end system
U
پروتکل استاندارد OSI که به کامپیوترهای میزبان اجازه محل یابی یک router را می دهند.
light period
U
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
invite
U
حرف خاص ارسالی برای بیان به وسیلهای که کامپیوتر میزبان آماده دریافت پیام است
invites
U
حرف خاص ارسالی برای بیان به وسیلهای که کامپیوتر میزبان آماده دریافت پیام است
invited
U
حرف خاص ارسالی برای بیان به وسیلهای که کامپیوتر میزبان آماده دریافت پیام است
production cycle
U
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
end system
U
روی اینترنت کامپیوتر اصلی یا میزبان که به اینترنت وصل است
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ES IS
U
سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان
identification
U
حرف که بر کامپیوتر میزبان ارسال میشود تا ماهیت و محل کامپیوتر دور یا ترمینال مشخص شود
identification
U
تابعی که توسط کامپیوتر میزبان استفاده میشود تا مافیت و مشخصات کامپیوتر یا کاربر را بیان کند.
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
remote data concentrator
U
وسیله یی که پیام ها را ازطریق خطوط کم سرعت ازترمینالهای متعدد دریافت کرده و داده ها را از طریق یک حط واحد سنکرون باسرعت بالا به پردازنده میزبان منتقل میکند
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
semifinal
U
مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
upload
U
1-ارسال فایلهای داده یا برنامه از یک کامپیوتر کوچک به CPU اصلی . 2-ارسال فایل از یک کامپیوتر به BBS یا کامپیوتر میزبان .
idiomorphic
U
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
xenial
U
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
end stopped
U
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions
U
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
felly
U
دوره
coursed
U
: دوره
courses
U
: دوره
period
U
دوره
careered
U
دوره
edge
U
دوره
edges
U
دوره
careers
U
دوره
terming
U
دوره
careering
U
دوره
periodicity
U
دوره
pools
U
دوره
felloe
U
دوره
phased
U
دوره
phases
U
دوره
cycle
U
دوره
instar
U
دوره
reviewal
U
دوره
bordered
U
دوره
bordering
U
دوره
outlining
U
دوره
outlines
U
دوره
outlined
U
دوره
setting up
U
دوره
sets
U
دوره
session
U
دوره
border
U
دوره
pooled
U
دوره
pool
U
دوره
sessions
U
دوره
stadiums
U
دوره
set
U
دوره
outline
U
دوره
phase
U
دوره
perimeter
U
دوره
he has run his race
U
دوره
stadium
U
دوره
contemporaries
U
هم دوره
Ice Age
U
دوره یخ
cycles
U
دوره
rhythms
U
دوره
era
U
دوره
eras
U
دوره
rhythm
U
دوره
perimeters
U
دوره
circuit
U
دوره
circuits
U
دوره
periphery
U
دوره
peripheries
U
دوره
rimless
U
بی دوره
term
U
دوره
epoch
U
دوره
epochs
U
دوره
stadia
U
دوره
compass
U
دوره
termed
U
دوره
career
U
دوره
rims
U
دوره
cycled
U
دوره
one's d.
U
دوره
periods
U
دوره
course
U
: دوره
to have ones fling
U
دوره
contemporary
U
هم دوره
rim
U
دوره
off colored
U
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous
U
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic
U
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
maintenance period
U
دوره نگهداری
cycle time
U
زمان دوره
pedlars
U
دوره گرد
pedlar
U
دوره گرد
critical period
U
دوره شاخص
recurrence interval
U
دوره تناوب
return perion
U
دوره تناوب
return interval
U
دوره بازگشت
refersher course
U
دوره توجیهی
quadrentnium
U
دوره چهارساله
stretch
U
خط ممتد دوره
stretched
U
خط ممتد دوره
puerperium
U
دوره نفاس
magnetic cycle
U
دوره مغناطیسی
revolutions
U
یک دوره کامل
quadrennium
U
دوره چهارساله
duty factor
U
دوره کار
duty cycle
U
دوره کار
hucksterer
U
دوره گرد
limitation period
U
دوره محدودیت
stretches
U
خط ممتد دوره
refersher course
U
دوره استثنایی
life cycle
U
دوره عمر
retention period
U
دوره ابقا
retrace interval
U
دوره بازگشت
internship
U
دوره انترنی
retrace period
U
دوره بازگشت
retrace time
U
دوره بازگشت
inning
U
یک دوره بازی
induction period
U
دوره انگیزش
period of incubation
U
دوره نهفتگی
infection period
U
دوره نهفتگی
rest period
U
دوره استراحت
incunabula
U
نخستین دوره
idle time
U
دوره عطالت
critical period
U
دوره بحرانی
life cycle
U
دوره زندگی
idle period
U
دوره استراحت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com