Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
cheeky
U
دارای گونههای برامده گستاخ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
big
U
دارای شکم برامده
verrucose
U
برامده دارای زگیل
verrucous
U
برامده دارای زگیل
bigger
U
دارای شکم برامده
venous
U
دارای وریدهای برامده
biggest
U
دارای شکم برامده
popeyed
U
دارای چشمان برامده
knuckle kneed
U
دارای زانوهای برامده دچاربرامدگی زانو
english toy spaniel
U
نوعی سگ پشمالوی دارای پیشانی برامده وبینی روبه بالا
chemical species
U
گونههای شیمیایی
versions
U
تعداد گونههای یک محصول
version
U
تعداد گونههای یک محصول
crank cheek
U
برجستگی گونههای میل لنگ
reactive intermediate species
U
گونههای واسطهای واکنش پذیر
callose
U
برامده
snaggy
U
برامده
excrescent
U
برامده
bulgy
U
برامده
biconvex
U
از دو سو برامده
protuberant
U
برامده
convex
U
برامده
raised
U
برامده
bouffant
U
برامده
knotted
U
برامده
fermented
U
برامده
gibbous
U
برامده
protrusive
U
برامده
pulvinate
U
برامده
pulvinated
U
برامده
convexo convex
U
دوسو برامده
apogean
U
برامده اوجی
stud welding
U
جوش برامده
raise edges
U
لبههای برامده
popeyed
U
چشم برامده
exsert
U
برامده بودن
noses
U
نوک برامده هر چیزی
nose
U
نوک برامده هر چیزی
gearbox flange
U
لبه برامده جعبه دنده
cantle
U
قسمت برامده کمانی عقب زین
fly gallery
U
قسمت برامده کنار صحنه تاتر
Memmaker
U
امکان نرم افزاری در برخی گونههای DOS-MS برای تشخیص خودکار تنظیم حافظه کامپیوتر برای تامین بهترین کارایی
strawberry marks
U
لکه برامده و قرمز رنگ مادرزادی در بدن شخص
strawberry mark
U
لکه برامده و قرمز رنگ مادرزادی در بدن شخص
jaunty
U
گستاخ
malapert
U
گستاخ
stroppy
U
گستاخ
unmannerly
U
گستاخ
unshapen
U
گستاخ
lippy
U
گستاخ
hoy denish
U
گستاخ
indecent
U
گستاخ
presumptuous
U
گستاخ
flippant
U
گستاخ
cheeky
<adj.>
U
گستاخ
fresh
<adj.>
U
گستاخ
brassy
<adj.>
U
گستاخ
barefaced
<adj.>
U
گستاخ
tumorous
U
گستاخ
bold
U
گستاخ
bolder
U
گستاخ
boldest
U
گستاخ
unabashed
U
گستاخ
barefaced
U
گستاخ
presumptive
U
گستاخ
unshaped
U
گستاخ
impudent
U
گستاخ
flip
U
:گستاخ
insolent
U
گستاخ
bold faced
U
گستاخ
flipped
U
:گستاخ
flips
U
:گستاخ
perky
U
گستاخ
perkiest
U
گستاخ
venturous
U
گستاخ
perkier
U
گستاخ
peart
U
گستاخ
pert
U
گستاخ
impertinent
U
گستاخ
stuck up
U
گستاخ
stuck-up
U
گستاخ
EtherTalk
U
درسیستم Apple Macintosh گونههای مختلف شبکه اترنت استاندارد برای اتصال دستگاهها بهم و تغییری در Apple Talk کندتر است
bushbabies
U
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby
U
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
forwarded
U
جلوی گستاخ
hoyden
U
دختر گستاخ
hoyden ar hoi
U
دختر گستاخ
snot
U
جوان گستاخ
impertinence or nency
U
فضول گستاخ
forward
U
جلوی گستاخ
bold
U
گستاخ متهور
rudest
U
خام گستاخ
bolder
U
گستاخ متهور
rude
U
خام گستاخ
ruder
U
خام گستاخ
hussies
U
دختر گستاخ
hussy
U
دختر گستاخ
minx
U
دختر گستاخ
boldest
U
گستاخ متهور
arrogantly
U
خودبین گستاخ
arrogant
U
خودبین گستاخ
immodest
U
بی عفت گستاخ
brash
U
متهور گستاخ
brashest
U
متهور گستاخ
brasher
U
متهور گستاخ
wanton
U
عیاش گستاخ
over confident
U
زیاد گستاخ مغرور
besom
U
دختر گستاخ وجسور
brassily
U
باپررویی گستاخ وار
boldface
U
باصورت برافروخته از غضب وخشم گستاخ
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
wanton
U
شرور شدن گستاخ شدن
idiomorphic
U
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions
U
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped
U
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic
U
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored
U
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous
U
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
winey
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl
U
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
iodic
U
دارای ید
three legged
U
دارای سه پا
trilinear
U
دارای سه خط
glochidiate
U
دارای مو
odoriferous
U
دارای بو
footy
U
دارای پا
fraught with
U
دارای
three-legged
U
دارای سه پا
bilabiate
U
دارای دو لب
multiflorous
U
دارای بیش از سه گل
prerogatives
U
دارای حق ویژه
sonant
U
دارای اهنگ
flabby
U
دارای عضلات شل
salaried
U
دارای حقوق
nucleate
U
دارای هسته
prerogatived
U
دارای حق ویژه
stilted
U
دارای چوب پا
reboant
U
دارای واکنش
staminate
U
دارای جرثومه نر
redundant
U
دارای اطناب
splashy
U
دارای ترشح
pseudonymous
U
دارای تخلص
muciferous
U
دارای مخاط
spirituous
U
دارای الکل
formal
U
دارای فکر
primiparous
U
دارای یک اولاد
synonymous
U
دارای تشابه
legitimating
U
دارای حق مشروع
legitimate
U
دارای حق مشروع
melodic
U
دارای ملودی
melodious
U
دارای ملودی
legitimated
U
دارای حق مشروع
multilineal
U
دارای چندین خط
multifid
U
دارای چندشکاف
primipara
U
دارای یک اولاد
stannous
U
دارای قلع
prerogative
U
دارای حق ویژه
myrrhic
U
دارای بوی مر
legitimates
U
دارای حق مشروع
stannic
U
دارای قلع
myrrhy
U
دارای بوی مر
nitrous
U
دارای شوره
rectilinear
U
دارای مسیرمستقیم
synonymous
U
دارای ترادف
spiriferous
U
دارای عضومارپیچی
sexagenary
U
دارای سن 06 تا96
pinnular
U
دارای برگچه
deadbeat
U
دارای سکون
deadbeats
U
دارای سکون
portentous
U
دارای فال بد
shelterer
U
دارای حفاظ
papillose
U
دارای برامدگی
shoaly
U
دارای جاهای کم اب
rifled
U
دارای خان
handy
<adj.>
U
دارای مزیت
pulsatile
U
دارای تپش
rugose
U
دارای رکه
sabulous
U
دارای شن ریزه
pileate
U
دارای کلاهک
weighted
U
دارای وزن
petiolated
U
دارای دمگل
petiolate
U
دارای دمگل
self abnegating
U
دارای کف نفس
short-range
U
دارای برد کم
short range
U
دارای برد کم
preemptor
U
دارای حق شفعه
of that ilk
U
دارای همان جا
rarely beautiful
U
دارای زیبائی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com