English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
multifoliate U دارای چندین برگچه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
foliolate U دارای برگچه
pinnular U دارای برگچه
quinate U دارای پنج برگچه
trijugate U دارای سه جفت برگچه
quinquefoliolate U دارای پنج برگچه
polygenetic U دارای چندین نیا یا چندین تخم
multivalent U دارای چندین قدر چندین بنیانی
multilineal U دارای چندین خط
polygenetic U دارای چندین مبدا
polymerous U دارای چندین جزء
multivocal U دارای چندین معنی
variform U دارای چندین شکل
multicoloured U دارای چندین رنگ
polygastric U دارای چندین معده
varriform U دارای چندین شکل گوناگون مختلف الشکل
polygenist U کسیکه عقیده داردبشر دارای چندین مبدابوده است
Family prayer rug U فرش محرابی صف گونه [اینگونه بافت ها دارای چندین محراب قرینه بوده و بیشتر بصورت گلیم بافته می شود.]
campus environment U محل بزرگی که چندین اتصال کاربر با چندین شبکه دارد مثل دانشگاه یا بیمارستان
communication U پردازندهای که شامل چندین تابع handshaking وتشخیص خطا برای چندین اتصال بین وسایل است
plumule U برگچه
leaflet U برگچه
leafleted U برگچه
foliole U برگچه
leaflets U برگچه
seed leaf U برگچه
pinnule U برگچه
leafleting U برگچه
plumelet U برگچه
pinule U برگچه
pinna U برگچه
youngsters U برگچه
youngster U برگچه
jugum U یکزوج برگچه
bracteole U برگچه فرعی
jugum U برگچه زوج
bract U برگچه زیرگل
petiole U ساقه برگ برگچه
rollover U صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
pinnulate U شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulated U شبیه برگچه شبیه بالچه
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
multiple U چندین
Several persons ( people ). U چندین تن
ten U چندین
lot U چندین
several U چندین
multipoint U با چندین خط وط
multifold U چندین
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
dozens of times U چندین بار
many times U چندین بار
over again U چندین بار
over and over again U چندین بار
manyfold U چندین مرتبه
many books U چندین کتاب
regularly [often] <adv.> U چندین بار
oft [archaic, literary] <adv.> U چندین بار
often <adv.> U چندین بار
many times <adv.> U چندین بار
manifold copies U چندین نسخه
a lot of times <adv.> U چندین بار
many U چندین بسا
several thousands U چندین هزار
for reasons U به چندین دلیل
frequently <adv.> U چندین بار
alternates U چندین بار
alternated U چندین بار
multivincular U چندین پیوندی
multivalve U چندین دریچهای
on any number of occasions <adv.> U چندین بار
alternate U چندین بار
time and again U چندین بار
many a time U چندین بار
over and over U چندین بار
multicolour U با چندین رنگ
on several occasions U در چندین وهله
various U چندتا چندین
multistorey U ساختمان چندین طبقه
multiplicate U چندین نسخه برداشتن از
multi tasking U اجرای چندین کار
master keys U کلید چندین قفل
integration U انجام چندین عمل با هم
multitasking U اجرای چندین کار
ends U در انتها یا پس از چندین مشکل
He received several bullet wounds U چندین تیربه اوخورد
cluster-block U چندین طبقه آپارتمان
master key U کلید چندین قفل
swarms U چندین اشکال برنامه
swarmed U چندین اشکال برنامه
swarm U چندین اشکال برنامه
ended U در انتها یا پس از چندین مشکل
Many years passed . U چندین سال گذشت
end U در انتها یا پس از چندین مشکل
high-rise U ساختمان چندین اشکوبه
polyphonic U نماینده چندین صدا
floscular U مرکب از چندین گلچه
A multi-storey building. U ساختمان چندین طبقه
polyphonous U نماینده چندین صدا
pooh bah U صاحب چندین مقام
group U جمع اوری چندین چیز با هم
Several pages have been torn out. U چندین صفحه اش پاره شده
flanker U [یکی از چندین گوشه ساختمان]
polygenous U از چندین جورخاره درست شده
Several cars collided. U چندین اتوموبیل بهم خوردند
broadcasts U ارسال داده به چندین گیرنده 2-
group U جمع کردن چندین وسیله با هم
groups U جمع کردن چندین وسیله با هم
skeleton keys U کلیدی که چندین قفل را بازکند
groups U جمع اوری چندین چیز با هم
broadcast U ارسال داده به چندین گیرنده 2-
cornet a pistons U یکجورسازشیپوری که چندین دکمه دارد
skeleton key U کلیدی که چندین قفل را بازکند
multi disk U مربوط به چندین نوع دیسک
multipoint U اتصال چندین باره به یک خط یا یک کامپیوتر
heteronomous U روینده تحت چندین قانون
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
i wrote letter a letter U چندین کاغذ پشت سرهم نوشتم
multiplex U ترکیب چندین پیام در یک رسانه ارسال
Several engineeres were removed from office. U چندین مهندس از کار بر کنار شدند
combination U چندین چیز که با هم ترکیب شده اند
complicated U با چندین بخش یا مشکل برای فهمیدن
commoners U متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
broadcast U شبکه ارسال داده به چندین دریافت کننده
common U متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
parallels U که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
array U آرایهای از چندین آرایه دو بعدی به صورت موازی
conditional U مین کننده وقوع چندین کار مشخص
commonest U متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
arrays U آرایهای از چندین آرایه دو بعدی به صورت موازی
broadcast U پیام یا دادهای که به چندین کاربر ارسال شود
parallelling U که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
parallelled U که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
bounced U برخورد چندین کلید در اثر تنظیم غلط
bounces U برخورد چندین کلید در اثر تنظیم غلط
paralleled U که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
parallel U که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
manifold writer U ماشینی که چندین نسخه باکاغذ برگردان بر میدارد
paralleling U که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
manifolder U ماشینی که چندین تسخه باکاغذ بر گردان بر میدارد
broadcasts U شبکه ارسال داده به چندین دریافت کننده
broadcasts U پیام یا دادهای که به چندین کاربر ارسال شود
bounce U برخورد چندین کلید در اثر تنظیم غلط
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped U دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
gulped U گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
bounces U جلوگیری از تماس با کلید که باعث چندین برخورد میشود
gulps U گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
paralleled U کامپیوتری که روی چندین کاز همزمان کار میکند
parallel U کامپیوتری که روی چندین کاز همزمان کار میکند
gulp U گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
bounce U جلوگیری از تماس با کلید که باعث چندین برخورد میشود
multi programming U سیستم عامل که چندین برنامه را همزمان اجرا میکند
multifunction U ایستگاه کاری که چندین کار می توانند انجام شوند
multi terminal system U سیستمی که چندین ترمینال به یک CPU وصل شده اند
resource U استفاده از یک منبع در شبکه یا سیستم توسط چندین کاربر
Several people could be accommodated in this room. U چندین نفر رامی توان دراین اتاق جاداد
compound U مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
bounced U جلوگیری از تماس با کلید که باعث چندین برخورد میشود
parallels U کامپیوتری که روی چندین کاز همزمان کار میکند
paralleling U کامپیوتری که روی چندین کاز همزمان کار میکند
parallelling U کامپیوتری که روی چندین کاز همزمان کار میکند
compounded U مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
parallelled U کامپیوتری که روی چندین کاز همزمان کار میکند
compounds U مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
polypary U ساق یا پایهای که چندین مرجان روی ان قرار می گیرند
gulping U گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
Hallenkirche U [کلیسایی با چندین راهرو اما بدون پنجره بام]
hall-church U [کلیسایی با چندین راهرو اما بدون پنجره بام]
omnim gatherum U امیختگی چندین چیز باهم توده امیخته جنگ
polypidom U ساق یا پایهای که چندین مرجان روی ان قرار می گیرند
packaged U توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند
packages U توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند
package U توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند
compounded U متنی که حاوی اطلاعات چندین برنامه کاربردنی دیگر است
letters U حروف ارسالی به چندین آدرس با نام بدون تغییر در متن
decentralized computer network U شبکهای که کنترل بین چندین کامپیوتر تقسیم شده است
micro prolog U PROLO بطوریکه قابل دسترس چندین سیستم ریزکامپیوتر باشد
pack U توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند
dithered U رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
dither U رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
star network topology U شبکهای از چندین ماشین که هر گره آن به hub مرکزی وصل است
dithers U رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
acronyms U حالت خلاصه چندین حرف که کلمهای خوانا را ایجاد می کنند
acronym U حالت خلاصه چندین حرف که کلمهای خوانا را ایجاد می کنند
combinational U مدار الکترونیکی که از چندین عنصر متصل تشکیل شده است
packs U توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند
compounds U متنی که حاوی اطلاعات چندین برنامه کاربردنی دیگر است
letter U حروف ارسالی به چندین آدرس با نام بدون تغییر در متن
compound U متنی که حاوی اطلاعات چندین برنامه کاربردنی دیگر است
distributing U سیسم نا متمرکز که در آن چندین کامپیوتر مختلف شیارهای ثابتی دارند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com