English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
half caste U دارای پدر اروپایی ومادر هندوستانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hindustani U هندوستانی
Indian U هندوستانی
Indians U هندوستانی
parental U وابسته به پدر ومادر
monogenic U بوجودامده از یک پدر ومادر
mnemonics U دارگونه حافظ ومادر خدایان شعروادب
special bastard U هر گاه پدر ومادر طفلی که حرامزاده بوده بعدا" ازدواج کنند نسب اوصحیح خواهد بود
Europeans U اروپایی
European U اروپایی
yellowhammer U سهره اروپایی
cushat U طوقی اروپایی
Eurasians U اروپایی و اسیایی
Eurasian U اروپایی و اسیایی
it had a europeanlook U اروپایی می نمود
eruropean community U جامعه اروپایی
eurodollars U دلار اروپایی
fieldfare U باسترک اروپایی
continental code U مورس اروپایی
larch U کاج اروپایی
larches U کاج اروپایی
aberdevine U سهره اروپایی
saker U شاهین اروپایی
indo germanic U هند و اروپایی
greenfinch U سهره اروپایی
redwing U باسترک اروپایی
Indo- U هند و اروپایی
indo uropean U هند و اروپایی
international morse code U مورس اروپایی
nightjar U بوف اروپایی
indo european U هند و اروپایی
sweetbrier U گل سرخ اروپایی
European Currency Unit U واحد پول اروپایی
european committee for standardization U کمیته اروپایی استاندار
mewing U مرغ نوروزی اروپایی
martlet U پرستوی معمولی اروپایی
marron U شاه بلوط اروپایی
mewed U مرغ نوروزی اروپایی
european monetary system U سیستم پولی اروپایی
copper beech [Fagus sylvatica] U درخت راش اروپایی
redstart U بلبل دم قرمز اروپایی
greylag U غاز وحشی اروپایی
brock U گورکن اروپایی شغاره
mulatto U زاده اروپایی وزنگی
it had a europeanlook U نمود اروپایی داشت
mew U مرغ نوروزی اروپایی
toper U کوسه ماهی اروپایی
moly U سیر زرد اروپایی
merlin U قوش کوچک اروپایی
polecat U موش خرمای وحشی اروپایی
ring snake U مار حلقه دار اروپایی
Eurasian U از نژاد مختلط اروپایی واسیایی
Eurasians U از نژاد مختلط اروپایی واسیایی
woodcock U خروس جنگلی اسیایی و اروپایی
polecats U موش خرمای وحشی اروپایی
larch U درخت صنوبرآراسته [کاج اروپایی]
woodwaxen U طاوسی پا کوتاه اسیایی و اروپایی
ruddock U مرغ سینه سرخ اروپایی
africander U اروپایی نژادی که درافریقای جنوبی زاده شد
a comparison between European and Japanese schools U مقایسه ای بین مدارس اروپایی و ژاپنی
whiting U ماهی نرم باله خوراکی اروپایی
The town has a European look. U این شهر قیافه اروپایی دارد
old master U هر یک از نقاشان بزرگ اروپایی قبل از قرن هیجده
old masters U هر یک از نقاشان بزرگ اروپایی قبل از قرن هیجده
serin U سهره کوچک اروپایی شبیه بلبل زرد
nut cracker U یکجور پرنده اروپایی که مانند کلاغ است
dun bird U یکجوراردک اروپایی که سروگردنش حنایی رنگ است)
European rose U طرح گل رز اروپایی [که نام دیگر آن همان گل فرنگ است.]
eurocheque U چک انگلیسی که قابل نقد کردن در بانکهای اروپایی میباشد
pochard U یکجور اردک اروپایی که سروگردنش حنایی رنگ اشت
e r p U برنامهای که امریکا از سال 7491تا 1591 بر مبنای پیشنهادشانزده کشور اروپایی
balto slavic U شاخهء زبان هند و اروپایی رایج در سواحل بالتیک و بین اقوام اسلاو
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
Cinoiserie U [سبک معماری اروپایی از هنر سازه های چینی که اولین بار در قرن هفدهم میلادی استفاده شد.]
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
maroon U شاه بلوط اروپایی رنگ خرمایی مایل بقرمز درجزیره دورافتاده یاجاهای مشابهی رها شدن یا گیر افتادن
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
mag U کلاغ جاره اروپایی کلاغ زنگی
mags U کلاغ جاره اروپایی کلاغ زنگی
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
cabbage rose U طرح گل رز کلمی که بیشتر بصورت گل های توپر و در نقشه های اروپایی و طرح گل فرنگ دیده می شود
end stopped U دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
dangerous goods by road agreement U موافقتنامه بین کشورهای اروپایی که در ان درخصوص وسیله حمل نحوه بسته بندی و مشخصات وسیله حمل ونقل توضیح لازم داده شده است
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic U دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored U دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous U دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
gold washing U شستن طلائی [نوعی سفیدگری مرسوم در افغانستان که با رنگزدائی فرش های قرمز، آنرا بصورت ترکیبی اتفاقی از رنگ های زرد و نارنجی در می آورد. این نوع زمینه رنگی، مورد علاقه بعضی از خریداران اروپایی می باشد.]
winy U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
e c e U کمیسیون اقتصادی اروپا کمیسیونی که در بطن شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای هماهنگ کردن روشهای اقتصادی دولتها درجهت افزایش فعالیتهای اقتصادی اروپا و نیز بسط وگسترش روابط اقتصادی کشورهای اروپایی با یکدیگرتشکیل شده است
pentadactyl U دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
room-sized rug U فرش های ایرانی [فرش های درباری] [بافت این فرش ها که برای مفروش کردن تالارها و سالن های بزرگ استفاده می شود در ایران در اواخر قرن دوازدهم رواج یافت. بیشتر مشتریان کشورهای حوزه خلیج فارس و اروپایی اند.]
three legged U دارای سه پا
bilabiate U دارای دو لب
odoriferous U دارای بو
glochidiate U دارای مو
trilinear U دارای سه خط
iodic U دارای ید
three-legged U دارای سه پا
footy U دارای پا
fraught with U دارای
splashy U دارای ترشح
prerogatived U دارای حق ویژه
glary U دارای تشعشع
basined U دارای ابگیر
glanduliferous U دارای غد دکوچک
spiriferous U دارای عضومارپیچی
unidirection U دارای یک جهت
bodied U دارای بدن
unidirectional U دارای یک جهت
unifilar U دارای یک سیم یا نخ
unifoliate U دارای یک برگ
varietal U دارای تنوع
primipara U دارای یک اولاد
primiparous U دارای یک اولاد
vagility U دارای تحرک
vagile U دارای تحرک
azotic U دارای ازت
univalent U دارای یک فرفیت
unipod U دارای یک پایه
spirituous U دارای الکل
pseudonymous U دارای تخلص
social minded U دارای افکاراجتماعی
pulsant U دارای تپش
artiodactyl U دارای سم شکافته
tungstic U دارای تنگستن
calcic U دارای اهک
antithetical U دارای ضد ونقیض
weighted U دارای وزن
portentous U دارای فال بد
rarely beautiful U دارای زیبائی
foliolate U دارای برگچه
triradiate U دارای سه شعاع
deadbeat U دارای سکون
turpentinous U دارای تربانتین
two handed U دارای دو دست
artiodactylous U دارای سم شکافته
underweight U دارای کسروزن
pulsatile U دارای تپش
undersigned U دارای امضاء
buckish U دارای خوی بز
aulait U دارای شیر
umbrageous U دارای سوفن
bumpiness U دارای برامدگی
calcareous U دارای کلسیم
quartziferous U دارای در کوهی
two way U دارای دو راه
deadbeats U دارای سکون
geniculate U دارای زانویی
bimorphemic U دارای دوشکل
bimolecular U دارای دوملکول
pileate U دارای کلاهک
pinnular U دارای برگچه
binucleated U دارای دو هسته
bipartite U دارای دوقسمت
pinnular U دارای بالچه
humous U دارای موادالی
sonant U دارای اهنگ
equivocal U دارای دومعنی
backed U دارای پشت
bimotored U دارای دوموتور
binaural U دارای دو گوش
ill neighboured U دارای محیط بد
legitimate U دارای حق مشروع
legitimated U دارای حق مشروع
legitimates U دارای حق مشروع
legitimating U دارای حق مشروع
ill neighboured U دارای همسایه بد
binuclear U دارای دو هسته
binocular U دارای دو چشم
rectilinear U دارای مسیرمستقیم
flabby U دارای عضلات شل
woolly headed U دارای سر پشمالو
homolographic U دارای قرینه
short range U دارای برد کم
wapper jawed U دارای ارواره کج
heterogamous U دارای مادگی ها
bizonal U دارای دومنطقه
vivific U دارای حیات
viniferous U دارای شراب
hearted U دارای قلب ...
pre emptive U دارای حق شفعه
preemptor U دارای حق شفعه
in flower U دارای شکوفه
bichrome U دارای دو رنگ
bicentric U دارای دومرکز
warty U دارای زگیل
weak eyed U دارای چشم کم سو
short-range U دارای برد کم
plumose U دارای دسته پر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com