Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
diffident
U
دارای عدم اتکاء بنفس محجوب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
self depedence
U
اتکاء بنفس اعتماد بنفس
self reliance
U
اتکاء بنفس خود
fulcrum
U
دارای نقطه اتکاء کردن
unobtrusive
U
محجوب
blate
U
محجوب
unobtrusively
U
محجوب
maidenly
U
محجوب
unassertive
U
محجوب
decent
U
محجوب
timid
U
محجوب
bashful
U
محجوب
inobtrusive
U
محجوب
shrinking violet
U
ادم محجوب
immodestly
U
بطورغیر محجوب
shan
U
کمرو محجوب
self reliance
U
اعتماد بنفس
self concern
U
علاقه بنفس
self esteem
U
احترام بنفس
self help
U
کمک بنفس
self-help
U
کمک بنفس
autosuggestion
U
تلقین بنفس
self reliant
U
متکی بنفس
aplomb
U
اعتماد بنفس
autosuggestion
U
القاء بنفس
self sustained
U
تحمیل شده بنفس
self-assured
U
مطمئن بنفس خود
self knowing
U
واثق بنفس خود
self doubt
U
عدم اعتماد بنفس
self doubt
U
عدم ایمان بنفس
self assured
U
مطمئن بنفس خود
self confidence
U
اعتماد بنفس غرور بیجا
self abuse
U
استمناء با دست توهین بنفس
behinds
U
اتکاء
dependence
U
اتکاء
behind
U
اتکاء
self charging
U
تحمیل شونده بنفس خود خودکار
bearing plate
U
صفحه اتکاء
atony
U
عدم اتکاء
inexistency
U
اتکاء ذاتی
interdependence
U
اتکاء متقابل
indpendence
U
اتکاء نفس
point d'appui
U
نقطه اتکاء
arc boutant
U
قوس اتکاء
interdependency
U
اتکاء متقابل
stayed
U
نقطه اتکاء
stay
U
نقطه اتکاء
self-assurance
U
اتکاء به نفس
staddle
U
نقطه اتکاء
fulcrum
U
نقطه اتکاء
tenuous
U
بدون نقطه اتکاء
inexistence
U
معدومی اتکاء ذاتی
center
U
متمرکز نقطه اتکاء
mainstay
U
وابستگی عمده نقطه اتکاء
mainstays
U
وابستگی عمده نقطه اتکاء
pivoted
U
محور اصلی کار نقطه اتکاء
pivots
U
محور اصلی کار نقطه اتکاء
pivot
U
محور اصلی کار نقطه اتکاء
self support
U
اتکاء بخود تکفل مخارج خود
sheet anchor
U
لنگر سنگین کمر کشتی نقطه اتکاء
sheet anchors
U
لنگر سنگین کمر کشتی نقطه اتکاء
self organization
U
سروسامان دهی بنفس خود تنظیم وتنسیق خود
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
self dependence
U
اتکاء به نفس اعتماد به نفس
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
post tensioning
U
پیش تنیدگی ناشی از کشش ارماتورهائی که بعد از بتن ریزی تحت کشش قرارگرفته و روی بتن عمل امده و سخت شده اتکاء دارد
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic
U
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions
U
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped
U
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored
U
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous
U
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic
U
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winy
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl
U
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
footy
U
دارای پا
fraught with
U
دارای
three legged
U
دارای سه پا
iodic
U
دارای ید
odoriferous
U
دارای بو
trilinear
U
دارای سه خط
three-legged
U
دارای سه پا
bilabiate
U
دارای دو لب
glochidiate
U
دارای مو
keratinous
U
دارای موادشاخی
far reaching
U
دارای اثرزیاد
entitative
U
دارای وجودخارجی
keeled
U
دارای تبر ته
kibed
U
دارای شکاف
keyed
U
دارای جاانگشتی
geniculate
U
دارای زانویی
foliolate
U
دارای برگچه
ledgy
U
دارای طاقچه
febile
U
دارای حالت تب
lean to
U
دارای چارطاقی
knock kneed
U
دارای زانوی کج
knarred
U
دارای برامدگی
fibrinous
U
دارای مودلیفی
feldspathic
U
دارای فلدسپار
floaty
U
دارای اب نشین کم
glanduliferous
U
دارای غد دکوچک
innervate
U
دارای پی کردن
in force
U
دارای اعتبار
in flower
U
دارای شکوفه
in defect
U
دارای کاستی
haired
U
دارای موی ...
hearted
U
دارای قلب ...
two handed
U
دارای دو دست
hexameter
U
دارای شش وزن
homolographic
U
دارای قرینه
humous
U
دارای موادالی
ill neighboured
U
دارای محیط بد
glary
U
دارای تشعشع
in power
U
دارای اختیارات
isogenous
U
دارای یک منبع
iodous
U
دارای یود
invested with power
U
دارای اختیار
intercommunicate
U
دارای مراوده
instinct with force
U
دارای زور
insectile
U
دارای حشره
electives
U
دارای حق انتخاب
of that ilk
U
دارای همان جا
inflorescent
U
دارای گل اذین
indued with charm
U
دارای فریبندگی
ill neighboured
U
دارای همسایه بد
aulait
U
دارای شیر
privileged
U
دارای امتیاز
hectic
U
دارای تب لازم
behinds
U
دارای پس افت
behind
U
دارای پس افت
ambivalence
U
دارای دو جنبه
isometrics
U
دارای یک میزان
isometric
U
دارای یک میزان
bifocals
U
دارای دو کانون
bifocal
U
دارای دو کانون
prurient
U
دارای فکرشهوانی
accentual
U
دارای تاکید
acetylate
U
دارای ریشهء
artiodactylous
U
دارای سم شکافته
artiodactyl
U
دارای سم شکافته
arbitrative
U
دارای اختیارحکمیت
antithetical
U
دارای ضد ونقیض
antithetic
U
دارای ضد ونقیض
amphibolic
U
دارای دو معنی
aluminous
U
دارای زاج
adamantean
U
دارای تلئلو
acetylize
U
دارای ریشهء
divans
U
دارای دوفرفیت
divan
U
دارای دوفرفیت
bodily
U
دارای بدن
melodic
U
دارای ملودی
melodious
U
دارای ملودی
synonymous
U
دارای تشابه
synonymous
U
دارای ترادف
stilted
U
دارای چوب پا
energetic
U
دارای انرژی
portentous
U
دارای فال بد
deadbeats
U
دارای سکون
deadbeat
U
دارای سکون
prerogative
U
دارای حق ویژه
prerogatives
U
دارای حق ویژه
salaried
U
دارای حقوق
overlapping
U
دارای اشتراک
hook-nosed
U
دارای بینی کج
hook nosed
U
دارای بینی کج
elective
U
دارای حق انتخاب
twofold
U
دارای دو چیز
splashing
U
دارای ترشح
splashes
U
دارای ترشح
splash
U
دارای ترشح
formal
U
دارای فکر
weighted
U
دارای وزن
dyslogistic
U
دارای خاطرات بد
cuspidal
U
دارای برامدگی
cretaceous
U
دارای گچ فراوان
crepitant
U
دارای صدای خش خش
copperbottomed
U
دارای ته مسی
cloven foot
U
دارای پا یا سم شکافته
cirrous
U
دارای اویز
cingulate
U
دارای کمربند
chymiferous
U
دارای کیموس
chinned
U
دارای چانه
dartrous
U
دارای تبخال
declinatory
U
دارای تمایل
diandrous
U
دارای دوپرچم
double tongued
U
دارای دوقول
dolose
U
دارای قصدجرم
dipteran
U
دارای دو بال
dipolar
U
دارای دو قطب
diplopodous
U
دارای هزار پا
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com