Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
subhuman
U
دارای صفاتی شبیه انسان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
humanoids
U
شبیه انسان
anthropomorphic
U
شبیه انسان
humanoid
U
شبیه انسان
neoanthropic
U
شبیه انسان جدید
gorillas
U
بزرگترین میمون شبیه انسان
macaca
U
بوزینه دم کوتاه شبیه انسان
macaque
U
بوزینه دم کوتاه شبیه انسان
gorilla
U
بزرگترین میمون شبیه انسان
droid
U
یک ادم ماشینی شبیه انسان
android
U
نام یک ادم مکانیکی که شبیه انسان مذکر است
anthropomorphic
U
دارای شکل انسان
hu man
U
دارای خوی انسانی انسان
qualities inhering in a person
U
صفاتی که در کسی ماندگارباشد
vulval
U
دارای شکافی شبیه فرج
vulvate
U
دارای شکافی شبیه فرج
ulotrichous
U
دارای موهای شبیه پشم
vulvar
U
دارای شکافی شبیه فرج
chalybeate
U
دارای مزه شبیه باهن
zinjanthropus
U
شبه انسان دارای ابروی کوتاه و دندان اسیاب بزرگ دوره پلیستوسن سفلی
diatomaceous
U
دارای جدار سیلیسی شبیه گمزادان
pentadactylate
U
دارای پنج زائده شبیه پنجه
homogamic
U
دارای گلهای شبیه بهم ومتجانس
drupaceous
U
دارای میوه الویی شبیه الو
homogamous
U
دارای گلهای شبیه بهم ومتجانس
squeaker
U
دارای صدای شبیه جغد یا موش
leg of mutton
U
دارای پاهای مثلثی شکل شبیه گوسفند
ribby
U
دارای دندههای بیرون امده شبیه دنده
conchoidal
U
دارای پستی وبلندی هایی شبیه داخل صدف
squeaky
U
جیغ جیغو دارای صدای شبیه جغد یاموش
hardtop
U
اتومبیلی شبیه اتومیلهای کروکی که دارای سقف سخت فلزی میباشد
pentadactyl
U
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
anthropo
U
پیشوند بمعانی >انسان < و > جنس انسان <
anthrop
U
پیشوند بمعانی > انسان < و > جنس انسان <
intelligence
U
طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
artificial intelligence
U
طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
zincky
U
بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
zinky
U
بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
zincy
U
بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
palmatifid
U
دارای شکافی شبیه پنجه دست شکافته پنجه
id
U
مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی ازان ناشی میشود
anthropography
U
علم ساختمان بدن انسان رشتهای از علم انسان شناسی که درباره تاثیراوضاع جغرافیایی بر روی نژادها صحبت میکند
substantive
U
شبیه اسم دارای خواص اسم
feelings indigenous to man
U
احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
venosity
U
شبیه ورید دارای ورید
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
gooseneck
U
هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
pinnulated
U
شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulate
U
شبیه برگچه شبیه بالچه
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
homosapiens
U
انسان
human beings
U
انسان
mans
U
انسان
mortals
U
انسان
loard of creation
U
انسان
man
U
انسان
homo
U
انسان
human being
U
انسان
in human shape
U
انسان
mortal
U
انسان
eudemonology
U
گفتاردرسعادت انسان
anthropoid
U
شبه انسان
economic man
U
انسان اقتصادی
humanist
U
انسان گرا
humanly
U
مثل انسان
anthropoid
U
انسان نما
anthropoids
U
شبه انسان
anthropoids
U
انسان نما
egalitarian
U
طرفدارتساوی انسان
manward
U
بطرف انسان
The human body
U
بدن انسان
humanitarian
U
انسان گرایانه
marginal man
U
انسان حاشیهای
bod
U
بدن انسان
bods
U
بدن انسان
anthropology
U
انسان شناسی
human nature
U
طبیعت انسان
misanthropy
U
انسان بیزاری
homo economicus
U
انسان اقتصادی
godman
U
انسان خداوار
infrahuman
U
مادون انسان
infrahuman
U
پایین تر از انسان
superhuman
U
برتر از انسان
voice
U
صدای انسان
pithecanthrope
U
انسان میمونی
voices
U
صدای انسان
atomy
U
اسکلت انسان
rump
U
کفل انسان
subhuman
U
مادون انسان
cannibalism
U
ادمخواری انسان
homo faber
U
انسان ابزارساز
homo politicus
U
انسان اجتماعی
homosapiens
U
نوع انسان
hominid
U
جنس انسان
human movement
U
حرکت انسان
heidelberg man
U
انسان هایدلبرگ
humansit
U
انسان دوست
mankind
U
نوع انسان
voicing
U
صدای انسان
rumps
U
کفل انسان
anthropophobia
U
انسان هراسی
primitive
U
انسان اولیه
palm
U
کف دست انسان
brisket
U
سینه انسان
kindlity
U
انسان وار
the outward man
U
انسان فاهر
anthropocentrism
U
انسان محوری
misanthropes
U
انسان گریز
misanthrope
U
انسان گریز
anthropologist
U
انسان شناس
anthropomorphism
U
انسان انگاری
dewlaps
U
غبغب انسان
humankind
U
نوع انسان
dewlap
U
غبغب انسان
palms
U
کف دست انسان
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
pre adamite
U
انسان پیش از ادم
supermen
U
موجود مافوق انسان
cultural anthropology
U
انسان شناسی فرهنگی
neoanthropic
U
وابسته به انسان جدید
physical anthropology
U
انسان شناسی جسمانی
prehuman
U
پیش از پیدایش انسان
homo sapiens
U
انسان اندیشه ورز
foliate mask
U
صورت مجسمه انسان
hypomorph
U
انسان سرگرد وپاکوتاه
anthropometry
U
انسان سنجی جسمانی
superman
U
موجود مافوق انسان
man-made
U
مصنوع انسان انسانی
misanthropic
U
مربوط به انسان گریزی
humanism
U
مکتب اصالت انسان
feces
U
مدفوع انسان وحیوان
trunks
U
خرطوم بینی انسان
varment
U
انسان یاحیوان مزاحم
hu man
U
وابسته ب ه انسان بشری
voice
U
صدای سخنرانی انسان
kindlily
U
بطورملایم انسان وار
humankind
U
بشریت نژاد انسان
theophany
U
تجلی خدا به انسان
theophany
U
فهور خدابه انسان
buffs
U
جلا پوست انسان
man-made
U
ساخته دست انسان
voicing
U
صدای سخنرانی انسان
man made
U
مصنوع انسان انسانی
man made
U
ساخته دست انسان
voices
U
صدای سخنرانی انسان
varmint
U
انسان یاحیوان مزاحم
man of mould
U
انسان خاکی یا فانی
homosapiens
U
نام علمی انسان
manxman
U
اهل جزیره انسان
ape
U
میمون انسان نما
aped
U
میمون انسان نما
man trap
U
دام برای انسان
apes
U
میمون انسان نما
ethos
U
صفات وشخصیت انسان
aping
U
میمون انسان نما
equalitarian
U
طرفدار تساوی انسان
anthropology
U
علم انسان شناسی
buff
U
جلا پوست انسان
trunk
U
خرطوم بینی انسان
crutches
U
محل انشعاب بدن انسان
superhuman
U
ابر انسان فوق بشری
polygenesis
U
پیدایش انسان ازنژادهاومبادی مختلف
pithecanthrope
U
برزخ میان انسان و میمون
trichotomy
U
تقسیم وجود انسان به سه قسمت
non human
U
غیر متعلق به نژاد انسان
ash
U
بقایای جسد انسان پس از مرگ
truncal
U
وابسته به تنه انسان یا درخت
non-human
U
غیر متعلق به نژاد انسان
as memory serves
U
هر وقت بیاد انسان بیاید
anthropology
U
مبحث روابط انسان با خدا
zombie
U
انسان زنده شد ادم احمق
zombies
U
انسان زنده شد ادم احمق
self born
U
پیدا شده در نفس انسان
man eater
U
جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
automaton
U
ماشینی که کارهای انسان را میکند
automatons
U
ماشینی که کارهای انسان را میکند
man-eaters
U
جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
zombi
U
انسان زنده شد ادم احمق
preadolescence
U
دوره قبل از بلوغ انسان
anthropophagous
U
تغذیه کننده از گوشت انسان
anthropogenic
U
مربوط به پیدایش و تکامل انسان
theophanic
U
وابسته به تجلی خدا به انسان
humanization
U
انسان پروری متمدن سازی
anthropic
U
مربوط به دوران پیدایش انسان
crutch
U
محل انشعاب بدن انسان
satyrs
U
موجود نیمه انسان ونیمه بز
satyr
U
موجود نیمه انسان ونیمه بز
man-eater
U
جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
kinesiology
U
تشریح حرکات بدنی انسان
floruit
U
دوره رشد وپیشرفت انسان
man is a risible creature
U
انسان مخلوقی است خنده کن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com