English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
osteal U دارای صدای استخوان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hyprostosis U رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
whizzer U دارای صدای غژ
rustler U دارای صدای خش خش
crepitant U دارای صدای خش خش
rustlers U دارای صدای خش خش
squib U دارای صدای فش فش
squibs U دارای صدای فش فش
rattly U دارای صدای تق تق
rattletrap U دارای صدای تق تق لغزنده
strident U دارای صدای مزاحم
screaky U دارای صدای گوشخراش
high toned U دارای صدای زیر
screecher U دارای صدای گوشخراش
clear voiced U دارای صدای صاف
stridulous U دارای صدای گوشخراش
low key U دارای صدای گرفته
low-key U دارای صدای گرفته
stridulatory U دارای صدای گوشخراش
wheeziest U دارای صدای خرخر
stentorophonic U دارای صدای بلند
stentorophonic U دارای صدای رسا
wheezy U دارای صدای خرخر
wheezier U دارای صدای خرخر
stridently U دارای صدای مزاحم
loudmouthed U وراج دارای صدای بلند
wallopings U قوی دارای صدای ضربت
walloping U قوی دارای صدای ضربت
stridulous or lant U دارای صدای گوش خراش
throatiest U دارای صدای گرفته وخشن
squishy U دارای صدای ترق وتروق
throatier U دارای صدای گرفته وخشن
tweeter U بلندگوی دارای صدای ناهنجاروگوشخراش
raspy U دارای صدای گوش خراش
splashes U دارای صدای چلب چلوب
stertorous U دارای صدای خرخر وخس خس
piccolos U فلوت دارای صدای زیر
soft-spoken U دارای صدای نرم وملایم
deep mouthed U دارای صدای درشت و کلفت
splashy U دارای صدای چلپ چلوپ
soft spoken U دارای صدای نرم وملایم
splash U دارای صدای چلب چلوب
woofer U دارای صدای کوتاه و گرفته
basset horn U قره نی دارای صدای تنور
splashing U دارای صدای چلب چلوب
saxtuba U شیپور برنجی دارای صدای بم
throaty U دارای صدای گرفته وخشن
silvern U دارای صدای نقره سیمین
piccolo U فلوت دارای صدای زیر
squeaker U دارای صدای شبیه جغد یا موش
squeaky U جیغ جیغو دارای صدای شبیه جغد یاموش
sonic boom U صدای برخورد هوا با جلوهواپیمای دارای سرعت مافوق صوت
sonic booms U صدای برخورد هوا با جلوهواپیمای دارای سرعت مافوق صوت
green stick U شکستگی استخوان درکودکان بدان گونه که یک سوی استخوان شکسته سو
osteotomy U برش استخوان و جداکردن و خارج کردن قسمتی از استخوان
zygoma U استخوان قوس وجنه استخوان گونه
syynostosis U ترکیب دو استخوان وتکمیل استخوان واحدی
astragalus U استخوان قوزک یا اشتالنگ استخوان کعب
ischium U استخوان ورک استخوان نشیمنگاهی
condyle U مهره استخوان- برامدگی استخوان
periosteum U پوشش استخوان ضریع استخوان
ticker U دارای صدای تیک تیک تلگراف
twangy U دارای صدای دنگ دنگ تودماغی
jingly U دارای صدای جرنگ جرنگ
honk U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honks U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honked U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honking U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
acrophony U صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
ping U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voicing U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesisers U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizer U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizers U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinging U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voices U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pings U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voice U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinged U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
occiput U استخوان قمحدوه استخوان پس سر
contraltos U زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contralto U زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
vomer U استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
chortles U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortle U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortling U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
phut U تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
monophthong U صدای ساده وتنها صدای بسیط
chortled U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
skirl U صدای زیر صدای نی انبان
Susurrus U صدای آرام و ملایم، مثل خش خش یا صدای آرام باد
twang U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twangs U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanging U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanged U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
tu whit tu whoo U صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
tu-whit tu-whoo U صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
tinkle U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
thumped U صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thump U صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumping U صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkles U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkling U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
thumps U صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkled U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
tarsus U استخوان مچ پا
jawbones U استخوان فک
boned U استخوان
jawbone U استخوان فک
ossicle U استخوان چه
boning U استخوان
bones U استخوان
boneless U بی استخوان
osteotome U استخوان بر
natchbone U استخوان
fleshier U بی استخوان
bone U استخوان
fleshiest U بی استخوان
fleshy U بی استخوان
humeeerus U استخوان بازو
framework U استخوان بندی
dislocation U دررفتگی استخوان
frameworks U استخوان بندی
carcasses U استخوان بندی
funny bones U استخوان ارنج
ossific U استخوان ساز
humeri U استخوان بازو
carcass U استخوان بندی
osteography U شرح استخوان ها
skull and crossbones U جمجمه و دو استخوان
osteoma U ورم استخوان
reckets U نرمی استخوان
reckets U استخوان نرمی
kneepan U استخوان کشگک
ungual bone U استخوان ناخنی
spillikin U ریزه استخوان
shinbone U استخوان قلم پا
humeri U استخوان عضله
metacarpal U استخوان کف دست
the humeral bone U استخوان عضد
knucklebone U استخوان قوزک
ilium U استخوان حرقفی
the humeral bone U استخوان بازو
humerus U استخوان بازو
osteogenesis U پیدایش استخوان
fish bone U استخوان ماهی
carcass U استخوان بندی
osteogenesis U تشکیل استخوان
carcse U استخوان بندی
humeeerus U استخوان عضد
reckets U ملاست استخوان
hyoid bone U استخوان لامی
hammers U استخوان چکشی
stirrups U استخوان رکابی
humeruses U استخوان بازو
hammered U استخوان چکشی
malleus U استخوان چکشی
orthopedics U جراحی استخوان
skelton U استخوان بندی
os pubis U استخوان شرمگاه
huckle bone U استخوان لگن
huckle bone U استخوان چاربند
funny bone U استخوان ارنج
malleolus U استخوان غوزک
malar bone U استخوان گونه
stirrup U استخوان رکابی
hammer U استخوان چکشی
luxation U در رفتگی استخوان
osteoid U استخوان وار
osteologist U استخوان شناس
raspatory U استخوان تراش
foot bone U خرده استخوان پا
carcases U استخوان بندی
osteitis U اماس استخوان
osteitis U ورم استخوان
boney U استخوان دار
skeleton U استخوان بندی
bony U استخوان دار
osteology U استخوان شناسی
rickets U نرمی استخوان استخوان نرمی
humeruses U استخوان عضله
frontal bone U استخوان پیشانی
osteal U شبیه استخوان
hyperostosis U برامدگی استخوان
raspatory U استخوان ساب
skeletons U استخوان بندی
maxillary bone U استخوان ارواره
humerus U استخوان عضله
bone marrow U مغز استخوان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com