Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sarmentose
U
دارای شاخههای نازک وخیمده بالا رونده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
scandent
U
بالا رونده
ascensive
U
بالا رونده
mountant
U
بالا رونده
upriser
U
بالا رونده
ascending
U
بالا رونده
ascendent
U
بالا رونده
yo-yo
U
بالا و پایین رونده
yo-yos
U
بالا و پایین رونده
hair stroke
U
خط نازک بالا یا پایین حروف نوشته یا چاپی
laminal
U
دارای ورقههای نازک
laminar
U
دارای ورقههای نازک
thin skinned
U
دارای پوست نازک
nitric
U
دارای نیتروژن با فرفیت بالا
english toy spaniel
U
نوعی سگ پشمالوی دارای پیشانی برامده وبینی روبه بالا
virgate
U
پر از شاخههای ریز
branches of production
U
شاخههای تولید
to truncate a tree
U
شاخههای درختی را زدن
shagginess
U
در هم برهمی شاخههای درخت
lopping
U
شاخههای خشک را زدن
lop
U
شاخههای خشک را زدن
lopped
U
شاخههای خشک را زدن
lops
U
شاخههای خشک را زدن
pug nosed
U
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub-nosed
U
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub nosed
U
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
dendrite
U
شاخههای متعدد سلولهای عصبی
sea legs
U
شاخههای مسیر حرکت ناو
arm
U
شاخههای لنگر قدرت پرتاب توپ
averruncator
U
یکجور قیچی که با ان شاخههای بلندتر از قدرس رامیزنند
to snag a tree trunk
U
ته شاخههای درخت را زدن وانرا صاف کردن
fishbone mine
U
سیستم مین گذاری که به صورت شاخههای موازی است
roots
U
گره شروع که از آن تمام مسیرهای شاخههای ساختار درخت آغاز می شوند
root
U
گره شروع که از آن تمام مسیرهای شاخههای ساختار درخت آغاز می شوند
fishbone mine
U
سیستم کانال کشی یاحفاری که به صورت شاخههای موازی عرضی کنده میشود
at
U
قالب استاندارد برای صفحه کلید IBM. صفحه کلید دارای کلیدهایی در بالا است که عملیات مخصوص انجام میدهد
cable weft
U
پود ضخیم
[بعد از کامل شدن یک ردیف گره جهت محکم کردن آنها در اکثر فرش ها از یک پود نازک و سپس یک پود کلفت استفاده می شود در برخی مناطق نیز از دو پود نازک و یک پود کلفت بصورت یک در میان استفاده میکنند]
inputted
U
در رونده
goer
U
رونده
scrounger
U
کش رونده
abstracter
U
کش رونده
scroungers
U
کش رونده
passenger
U
رونده
passengers
U
رونده
input
U
در رونده
agoing
U
رونده
escalator
U
پله رونده
inward
U
داخل رونده
ascensive
U
پیش رونده
habitue
U
رونده همیشگی
slides
U
پس وپیش رونده
passer
U
رونده شطرنج
slide
U
پس وپیش رونده
conveyor belt
U
بند رونده
go ahead
U
پیش رونده
progressive
U
پیش رونده
conveyor belts
U
بند رونده
oncoming
U
جلو رونده
escalator
U
پله رونده
on the down grade
U
پایین رونده
vacationer
U
مرخصی رونده
peripatetic
U
راه رونده
escalators
U
پله رونده
gressorial
U
راه رونده
crossing
U
رژه رونده
moving staircase
U
پله رونده
traveling wave
U
موج رونده
live load
U
بار رونده
marcher
U
رژه رونده
prevenient
U
پیش رونده
retreating blade
U
تیغه پس رونده
wader
U
راه رونده در اب
sleepers
U
خواب رونده
sleeper
U
خواب رونده
vacationist
U
مرخصی رونده
running part
U
قسمت رونده
jerky
U
نامنظم رونده
outgoing
U
بیرون رونده
moving stairway
U
پله رونده
walking
U
راه رونده
galloping
U
چهارنعل رونده
belt conveyor
U
نوار یا بند رونده
groveling
U
سینه مال رونده
gray
U
روبه سفیدی رونده
moving stairways
U
پله های رونده
moving stairs
{pl}
U
پله های رونده
connected passes pawns
U
پیادههای رونده متصل
slouchy
U
دولا دولاراه رونده
mortal
U
از بین رونده مردنی
grovelling
U
سینه مال رونده
excursionist
U
گردش رونده سیاح
headlong
U
بی پروا شیرجه رونده
plantigrade
U
راه رونده روی کف پا
saltigrade
U
با جست راه رونده
reptile
U
سینه مال رونده
escalators
U
پله های رونده
progressive
U
تصاعدی جلو رونده
moving staircases
U
پله های رونده
mortals
U
از بین رونده مردنی
reptiles
U
سینه مال رونده
encyclic
U
بدست چندنفر رونده
gradual
U
قدم بقدم پیش رونده
somnambular
U
خوابگرد در خواب راه رونده
naeryo jireugi
U
ضربه دست پایین رونده
united pressed pawns
U
پیادههای رونده متصل شطرنج
walks
U
گردش کننده راه رونده
somnambulant
U
خوابگرد در خواب راه رونده
digitigrade
U
باپنجه راه رونده جانورپنجه رو
walk
U
گردش کننده راه رونده
retreating blade stall
U
واماندگی تیغه پس رونده هلیکوپتر
passed pawn
U
پیاده رونده یا پاسه شطرنج
travelling crane
U
جرثقیل رونده بارانگیز خودرو
protected passed pawn
U
پیاده رونده محافظت شده
walked
U
گردش کننده راه رونده
intrusive
U
بزور داخل شونده فرو رونده
land sick
U
کند رونده بواسطه نزدیکی بخشکی
orthograde
U
راه رونده با بدنی راست وعمودی
ethernet
U
شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
spinwriter
U
چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
decoyed
U
پیاده رونده دور شطرنج مرغ دام
decoy
U
پیاده رونده دور شطرنج مرغ دام
decoys
U
پیاده رونده دور شطرنج مرغ دام
decoying
U
پیاده رونده دور شطرنج مرغ دام
vertically
U
از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
the clouds above
ابرهای بالا یا بالا سر
dat
U
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
tacit collusion
U
حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
frailest
U
نازک
ethereal
U
نازک
tendered
U
نازک
slimming
U
نازک
slimmest
U
نازک
feather edged
U
لب نازک
touchiest
U
دل نازک
slimmed
U
نازک
touchier
U
دل نازک
fragile
U
نازک
slim
U
نازک
touchy
U
دل نازک
young ice
U
یخ نازک
tenderhearted
U
دل نازک
tender
U
نازک
eggshells
U
نازک
tenderest
U
نازک
tendering
U
نازک
egg shell
U
نازک
attenute
U
نازک
soft-hearted
U
نازک دل
soft hearted
U
نازک دل
slims
U
نازک
svelt
U
نازک
fine
U
نازک
fined
U
نازک
finest
U
نازک
tenuous
U
نازک
tender hearted
U
نازک دل
tender hearted
U
دل نازک
eggshell
U
نازک
perone
U
نازک نی
thins
U
نازک
softhearted
U
نازک دل
gossamer
U
نازک
frailer
U
نازک
tinnily
U
نازک
thinnest
U
نازک
papyraceous
U
نازک
thinned
U
نازک
tenderhearted
<adj.>
U
دل نازک
frail
U
نازک
thinners
U
نازک
thin
U
نازک
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
T connector
U
اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
spared
U
نحیف نازک
pellicle
U
پوسته نازک
pellicle
U
غشاء نازک
attenuate
U
نازک کردن
spare
U
نحیف نازک
cord
U
طناب نازک
cords
U
طناب نازک
joinery
U
نازک کاری
verglas
U
قشر نازک یخ
extenuate
U
نازک کردن
scale board
U
تخته نازک
mull
U
ململ نازک
picksome
U
نازک نارنجی
thinly
U
به طور نازک
small stuff
U
طناب نازک
racking
U
طناب نازک
tenderhefted
U
دل نازک دل رحیم
tenderization
U
نازک سازی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com