Perdic | دارای سه فاصله کانونی ومرکزی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	trifocal U	دارای سه فاصله کانونی ومرکزی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	focus U	فاصله کانونی
	focused U	فاصله کانونی
	focuses U	فاصله کانونی
	focussed U	فاصله کانونی
	focusses U	فاصله کانونی
	focussing U	فاصله کانونی
	focal distance U	فاصله کانونی
	f. distance or length U	فاصله کانونی
	focal length U	فاصله کانونی
	relative aperture U	نسبت فاصله کانونی
	vergency U	عکس فاصله کانونی
	calibrated focal lenght U	فاصله کانونی تنظیم شده
	focal length U	فاصله کانونی دوربین یاعدسی
	marimba U	سنتور چوبی افریقای جنوبی ومرکزی
	gap-toothed U	دارای فاصله بین دو دندان
	hyphenate U	بوسیله خط دارای فاصله کردن
	golf course U	زمین بازی گلف دارای 81بخش و فاصله بین هر دوبخش در حدود 0072 تا0003 متر است
	golf courses U	زمین بازی گلف دارای 81بخش و فاصله بین هر دوبخش در حدود 0072 تا0003 متر است
	continuous wave U	امواج الکترومگنتیک که بدون فاصله تکرار میشوند ومعمولا دارای دامنه و طول موج و فرکانس ثابت میباشند
	following distance U	فاصله بین وسائط نقلیه فاصله میان خودروها
	single space U	در میان سطور فقط یک فاصله گذاردن تک فاصله کردن
	point blank range U	فاصله از محل تیراندازی تاهدف فاصله تا هدف
	interval U	فاصله اختلاف فاصله مدت زمان
	focal U	کانونی
	trifocal U	سه کانونی
	focusing U	کانونی
	space U	فاصله دادن فاصله داشتن
	spaces U	فاصله دادن فاصله داشتن
	tunnel vision U	بینایی کانونی
	bundle U	کانونی کردن
	bundles U	کانونی کردن
	bundling U	کانونی کردن
	focal length U	طول کانونی
	major axis U	محور کانونی
	focal plane U	افق کانونی
	focal epilepsy U	صرع کانونی
	focal plane U	صفحه کانونی
	collision parameter U	در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
	alleys U	منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
	alleyways U	منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
	alley U	منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
	aberration U	عدم انطباق کانونی
	relative aperture U	ضریب کانونی عدسی
	focuses U	کانونی شدن کانون
	focussed U	کانونی شدن کانون
	focused U	کانونی شدن کانون
	bifocal U	دو دید عینک دو کانونی
	bifocals U	دو دید عینک دو کانونی
	focusses U	کانونی شدن کانون
	focus U	کانونی شدن کانون
	focussing U	کانونی شدن کانون
	center U	کانونی کردن تمرکز یافتن مرکز
	holed U	فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
	holes U	فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
	holing U	فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
	hole U	فاصله دو بازیگرفضای بین دو سوارکار که سوارکار سومی ازان بگذرد فاصله بین میله 1 بولینگ با2 یا 3 شکست دادن حریف باشروع بهتر
	close march U	راهپیمایی با فاصله جمع فرمان " فاصله جمع " درراهپیمایی
	go no go U	اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
	isobars U	دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
	isobare U	دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
	isobar U	دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
	cementitious U	دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
	soft shelled U	دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
	ringent U	دارای دهن باز دارای لبان برگشته
	acinaseous U	دارای تخم و بذر دارای تخمدان
	virile U	دارای نیروی مردی دارای رجولیت
	galleried U	دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
	gravel blind U	دارای چشم تار دارای دید کم
	low tension U	دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
	outrigged U	دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
	idiomorphic U	دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
	isotropic solutions U	دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
	end stopped U	دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
	range U	فاصله
	spaces U	فاصله
	interregnum U	فاصله
	ranges U	فاصله
	ranged U	فاصله
	per saltum U	بی فاصله
	spaces U	جا فاصله
	space U	فاصله
	space U	جا فاصله
	equidistant U	هم فاصله
	tele U	فاصله
	distances U	فاصله
	unremittingly U	بی فاصله
	blank character U	فاصله
	single space U	تک فاصله تو هم
	space bar U	فاصله زن
	interregnums U	فاصله
	interregna U	فاصله
	distance U	فاصله
	interval U	فاصله
	en dash U	خط فاصله ان
	spacing U	فاصله
	clearance U	فاصله
	gaps U	فاصله
	hiatus U	فاصله
	lengths U	فاصله
	length U	فاصله
	em dash U	خط فاصله ام
	head space U	فاصله سر
	discontinuance U	فاصله
	intermezzo U	فاصله
	intermittence U	فاصله
	gap U	فاصله
	blank U	فاصله
	diastema U	فاصله
	blankest U	فاصله
	haul distance U	فاصله حمل
	rivers U	فاصله سفید
	telemeter U	فاصله سنج
	hard space U	فاصله واصل
	interval U	فاصله تاکتیکی
	head space U	فاصله سر تیربار
	ignition gap U	فاصله جرقه
	ignition spark gap U	فاصله جرقه
	coherence distance U	فاصله همدوسی
	distance meter U	فاصله سنج
	interspace U	فاصله مدت
	diatessaron U	فاصله یک چهارم
	spanning U	فاصله معین
	input gap U	فاصله اولیه
	spanned U	فاصله معین
	infighting U	نبرد در فاصله کم
	span U	فاصله معین
	dutter U	فاصله ستونها
	terraces spacing U	فاصله تراسها
	time interval U	فاصله زمانی
	elongation U	فاصله زاویهای
	river U	فاصله سفید
	lapsing U	فاصله زمانی
	tritone U	فاصله سه اهنگ
	tritone U	فاصله سه گام
	unit distance U	با فاصله واحد
	unspaced practice U	تمرین بی فاصله
	lapses U	فاصله زمانی
	vertical interval U	فاصله عمودی
	vacation U	فاصله دو اجلاس
	vacations U	فاصله دو اجلاس
	blank character U	دخشه فاصله
	frequency spacing U	فاصله فرکانس
	frequency distance U	فاصله فرکانس
	tooth gap U	فاصله دندانه
	track pitch U	فاصله شیار
	removed U	فاصله خانوادگی
	fiducial interval U	فاصله اطمینان
	interval U	فاصله زمانی
	normal interval U	فاصله معمولی صف
	white space U	فاصله سفید
	piston clearnce U	فاصله پیستون
	confidence interval U	فاصله اعتماد
	magnet gap U	فاصله هوایی
	lattice spacing U	فاصله شبکه
	respite _ U	فاصله استراحت
	confidence interval U	فاصله اطمینان
	known distance U	فاصله معلوم
	lapse U	فاصله زمانی
	safe distance U	فاصله بی خطر
	code distance U	فاصله رمز
	dead rise U	فاصله مرده
	polar distance U	فاصله قطبی
	line spacing U	فاصله خطوط
	line to line spacing U	فاصله سطور
	line spacing U	فاصله سطر
	line spacing U	فاصله سطرها
	light gap U	فاصله روشنایی
	light gap U	فاصله نور
	range meter U	فاصله سنج
	close range U	فاصله نزدیک
	deflationary gap U	فاصله تنزلی
	shim U	فاصله پرکن
	spaced U	فاصله دار
	spacing bias U	پیشقدر فاصله
	stadimeter U	فاصله یاب
	center distance U	فاصله ازمرکز
	center distance U	فاصله مرکزی
	keyspace U	فاصله کلیدی
	spans U	فاصله معین
	subinterval U	فاصله فرعی
	intervalometer U	فاصله سنج
	space condition U	حالت فاصله
	space condition U	شرط فاصله
	class interval U	فاصله طبقه
	shouting distance U	فاصله صدا رس
	sight distance U	فاصله دید
	signal distance U	فاصله علامتی
	social distance U	فاصله اجتماعی
	soft carriage return U	خط فاصله خالی
	mode interval U	فاصله نما
	space bar U	فاصله گذار
	interval confidence U	فاصله اطمینان
	spacing U	فاصله بندی
	spacing U	فاصله گذاری
	interludes U	بادخور فاصله
	interlude U	بادخور فاصله
	distant U	فاصله دار
	time out U	وقفه فاصله
	intermissions U	فاصله عود
	spaces U	فاصله مدت