English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
protrusile U دارای ساختمان جلو امده جلو امدنی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bay windows U پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
bay window U پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
dormer U پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
dormers U پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
venose U دارای رگهای متعددوبر امده
prognathous U دارای ارواره پیش امده
prognathic U دارای ارواره پیش امده
ventricous U بادکرده دارای شکم پیش امده
round shouldered U دارای شانههای جلو امده شانه گرد
round-shouldered U دارای شانههای جلو امده شانه گرد
ribby U دارای دندههای بیرون امده شبیه دنده
expansible U کش امدنی انبساط پذیر
dentigerous U دارای ساختمان مضرس
amorphous U دارای ساختمان غیر مشخص
gruff U دارای ساختمان خشن و زمخت
ventricos U بادکرده شکم دار دارای شکم پیش امده
an idiomatic experssion U عبارتی که دارای ساختمان ویژهای باشد
lithoidal U دارای شکل سنگ یا ساختمان سنگی
amphistylar U دارای دو ردیف ستون درطرفین یا در جلو و عقب ساختمان
hydathode U ساختمان پوششی گیاهان عالی که دارای عمل تراوش مایع میباشند
building system U اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
outline assembly drawing U نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
dermoidal U دارای ساختمان پوستی وبافتهای زیر پوستی
dermoid U دارای ساختمان پوستی وبافتهای زیر پوستی
infundibular U قیفی شکل دارای ساختمان قیفی
infundibulate U قیفی شکل دارای ساختمان قیفی
angle-post U [تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
building material dealer U فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
gigantic building U ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
dependency U [قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
civil engineering contractor U مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
coach-house U ساختمان خدمه [در کنار ساختمان اصلی]
building enterprise U مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
enterprise network U شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
rotunda U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
double shell constraction U ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
rotundas U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotonda U ساختمان مدور ساختمان گنبددار
constructional feature U ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
foundation soil U شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
block structure U ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
overbuild U زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
base shear U نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
who came? U که امده
ridgy U بر امده
gibbous U بر امده
who came? U کی امده
incoming U امده
fordone U از پا در امده
unbred U بدببار امده
exserted U پیش امده
underhung U پیش امده
protrudent U جلو امده
protractive U جلو امده
projective U جلو امده
prognathous U پیش امده
jambs U تیربیرون امده
protrusile U جلو امده
protrusive U جلو امده
saleintiant U بیرون امده
red-hot U تاب امده
enthetic U ازبیرون امده
exserted U بیرون امده
get U بدست امده
gets U بدست امده
jamb U تیربیرون امده
red hot U تاب امده
saleint U بیرون امده
worker U ازکار در امده
peregrin or rine U از خارجه امده
jutting U پیش امده
exopathic U ازبیرون امده
prognathic U پیش امده
in- U :رسیده امده
left over U زیاد امده
leavened bread U نان ور امده
impassionate U به جنبش امده
worked up U ازکار در امده
overshot U پیش امده
new come U تازه امده
aggregate U جمع امده
aggregates U جمع امده
overdue U دیر امده
in U :رسیده امده
getting U بدست امده
landed U فرود امده
you might have come U باید امده باشید
take steps U اقدامات بعمل امده
inchoate U تازه بوجود امده
cantilever U تیر پیش امده
twinborn U دوقلو بدنیا امده
unhandy U مشکل بدست امده
bay window U پنجره پیش امده
born in the purple U در نازونعمت بدنیا امده
bay windows U پنجره پیش امده
peregrine U ازخارجه امده مسافر
projecting jaw U ارواره پیش امده
neoteric U تازه بدنیا امده
petiolar U از برگدم بیرون امده
ecstatic U بوجد امده نشئهای
beetle brow U پیشانی پیش امده
ecstatically U بوجد امده نشئهای
self born U از خود بوجود امده
apogean U از زمین بالا امده
flanges U لبه بیرون امده چرخ
lug U هر عضو جلو امده چیزی
lugging U هر عضو جلو امده چیزی
flange U لبه بیرون امده چرخ
lugs U هر عضو جلو امده چیزی
lugged U هر عضو جلو امده چیزی
bucktooth U دندان گراز یا پیش امده
visor U لبه پیش امده کلاه
instances have occurred that U مواردی پیش امده است
bow windows U پنجره پیش امده کمانی
bow window U پنجره پیش امده کمانی
his stomach sticks out U شکمش پیش امده است
hardly earned money U پول سخت بدست امده
rimrock U لبه بر امده صخره مزبور
ramus U قسمت بر امده واطاله یافته
air landed U فرود امده از راه هوا
weather worn U تحت تاثیر هوا در امده
visors U لبه پیش امده کلاه
vizor U لبه پیش امده کلاه
to t. to account U زیر account امده است
to run short U زیر short امده است
extrusive U اخراج کننده بیرون امده
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
forestage U قسمت جلو امده صحنه نمایش
biologic U بدست امده اززیست شناسی عملی
ill gotten U با وسایل غیر مشروع بدست امده
kid glove U ازلای زرق وبرق بیرون امده
nook U قطعه زمین پیش امده برامدگی
oversailing of facade U قسمت برجسته یا پیش امده بنا
the bird took its perch U مرغ فرود امده بر چوب قرارگرفت
whyŠthere is the answer U شرط در امده تقریبا معنی میدهد
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
formula U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas U مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
industrial wealth U مالی که از راه پیشه و هنربدست امده باشد
it is of doubtful proveance U معلوم نیست اصلا از کجا امده است
lyophiled U بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
lyophil U بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
post edit U ویرایش داده بدست امده ازمحاسبه قبلی
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
straight arm U حریف را با مشت جلو امده ازخود دور کردن
grilse U ماهی ازادکوچک که برای نخستین بارازدریابرودخانه امده باشد
officinal names of drugs U نامهای داروها چنانکه درکتاب داروسازی امده است
prize courts U به دست امده عنوان غنیمت جنگی اعطا نمیشود
rimrock U صخره پیش امده فلات بشکل جبهه عمودی
brown major U براون مقدم یاانکه زودتر به اموزشگاه امده است
yardage U تعداد یاردهای بدست امده بازیگر یا تیم فوتبال امریکایی
odontolite U دندانی که تبدیل به سنگ شده و برنگ فیروزه در امده است
matriculated students U شاگردانی که ازدبیرستان بیرون امده دردانشگاه نام نویسی میکنند
catches U ذخایر به دست امده ازدشمن تصرف وسایل و سلاح دشمن
soever U واژهای که انراپس صفتی که what or how پیش ازان امده باشد میاورند
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
apomict U کسی یا چیزی که بوسیلهء تکثیر بدون لقاح بوجود امده باشد
pandects U خلاصه قانون مدنی رم که درسده ششم بفرمان در05جلد امده است
escarpment U پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
ventriloquism U سخن گفتن انسان بطوریکه شنونده نداند صدا ازکجابیرون امده
escarpments U پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
beneficial occupancy U اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
lobe U اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
lobes U اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
vampire U روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
vampires U روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
construction batalion U گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
margin productivity U نسبت بین محصول بدست امده وعوامل تولیدی که در صرف ایجاد ان شده است
microsoft word U یک برنامه پردازش کلمه که توسط شرکت microsoft به وجود امده است مایکروسافت ورد
wind aided U اگر سرعت باد در ساعت بیش از 74/4متر باشد رکورد بدست امده قابل قبول نیست
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
modular construction U ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
telling U مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
flange U لبه دار کردن لبه بیرون امده چرخ
stillbirths U زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
stillbirth U زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
derived information U اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
flanges U لبه دار کردن لبه بیرون امده چرخ
stillborn U زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
hematogenous U از خون بوجود امده بوسیله خون منتشر شده
brown minor U براون کهتر یا ان براون که زودتر به اموزشگاه امده است
end stopped U دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
he is an incarnate fiend U دیوی است که بصورت ادمی در امده است
united nations organization U سازمان جهانی که در تاریخ 42 اکتبر5491 در واقع به عنوان نتیجه قهری جنگ وکنفرانسهای راجع به ان به وجود امده است و در حقیقت جانشین جامعه ملل میباشد
trapdoors U فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoor U فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored U دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous U دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic U دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com