Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
venose
U
دارای رگهای متعددوبر امده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
prognathic
U
دارای ارواره پیش امده
prognathous
U
دارای ارواره پیش امده
ventricous
U
بادکرده دارای شکم پیش امده
round shouldered
U
دارای شانههای جلو امده شانه گرد
ribby
U
دارای دندههای بیرون امده شبیه دنده
round-shouldered
U
دارای شانههای جلو امده شانه گرد
ventricos
U
بادکرده شکم دار دارای شکم پیش امده
protrusile
U
دارای ساختمان جلو امده جلو امدنی
alayerof bricks
U
رگهای از اجر
capillary blood vessels
U
رگهای مویی
lymphangitis
U
رگهای لمفی
coroner's inquest
U
بازجویی در رگهای ناگهانی
coursed rubble masonry
U
سنگ کلنگی رگهای
intervenium
U
بافت میان رگهای برگ
gibbous
U
بر امده
fordone
U
از پا در امده
who came?
U
کی امده
who came?
U
که امده
ridgy
U
بر امده
incoming
U
امده
exserted
U
بیرون امده
in
U
:رسیده امده
exopathic
U
ازبیرون امده
enthetic
U
ازبیرون امده
prognathic
U
پیش امده
worker
U
ازکار در امده
in-
U
:رسیده امده
prognathous
U
پیش امده
landed
U
فرود امده
exserted
U
پیش امده
jutting
U
پیش امده
unbred
U
بدببار امده
underhung
U
پیش امده
new come
U
تازه امده
getting
U
بدست امده
gets
U
بدست امده
get
U
بدست امده
worked up
U
ازکار در امده
saleintiant
U
بیرون امده
overshot
U
پیش امده
jambs
U
تیربیرون امده
projective
U
جلو امده
left over
U
زیاد امده
peregrin or rine
U
از خارجه امده
saleint
U
بیرون امده
impassionate
U
به جنبش امده
aggregate
U
جمع امده
aggregates
U
جمع امده
protrusive
U
جلو امده
protrusile
U
جلو امده
red hot
U
تاب امده
leavened bread
U
نان ور امده
overdue
U
دیر امده
protractive
U
جلو امده
protrudent
U
جلو امده
red-hot
U
تاب امده
jamb
U
تیربیرون امده
petiolar
U
از برگدم بیرون امده
apogean
U
از زمین بالا امده
you might have come
U
باید امده باشید
peregrine
U
ازخارجه امده مسافر
beetle brow
U
پیشانی پیش امده
unhandy
U
مشکل بدست امده
neoteric
U
تازه بدنیا امده
inchoate
U
تازه بوجود امده
take steps
U
اقدامات بعمل امده
born in the purple
U
در نازونعمت بدنیا امده
cantilever
U
تیر پیش امده
ecstatic
U
بوجد امده نشئهای
ecstatically
U
بوجد امده نشئهای
bay window
U
پنجره پیش امده
projecting jaw
U
ارواره پیش امده
bay windows
U
پنجره پیش امده
twinborn
U
دوقلو بدنیا امده
self born
U
از خود بوجود امده
ramus
U
قسمت بر امده واطاله یافته
rimrock
U
لبه بر امده صخره مزبور
flanges
U
لبه بیرون امده چرخ
flange
U
لبه بیرون امده چرخ
lugs
U
هر عضو جلو امده چیزی
lugging
U
هر عضو جلو امده چیزی
lugged
U
هر عضو جلو امده چیزی
lug
U
هر عضو جلو امده چیزی
to run short
U
زیر short امده است
to t. to account
U
زیر account امده است
bucktooth
U
دندان گراز یا پیش امده
extrusive
U
اخراج کننده بیرون امده
vizor
U
لبه پیش امده کلاه
visors
U
لبه پیش امده کلاه
bow window
U
پنجره پیش امده کمانی
instances have occurred that
U
مواردی پیش امده است
air landed
U
فرود امده از راه هوا
his stomach sticks out
U
شکمش پیش امده است
bow windows
U
پنجره پیش امده کمانی
weather worn
U
تحت تاثیر هوا در امده
hardly earned money
U
پول سخت بدست امده
visor
U
لبه پیش امده کلاه
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
kid glove
U
ازلای زرق وبرق بیرون امده
ill gotten
U
با وسایل غیر مشروع بدست امده
nook
U
قطعه زمین پیش امده برامدگی
the bird took its perch
U
مرغ فرود امده بر چوب قرارگرفت
oversailing of facade
U
قسمت برجسته یا پیش امده بنا
biologic
U
بدست امده اززیست شناسی عملی
forestage
U
قسمت جلو امده صحنه نمایش
whyŠthere is the answer
U
شرط در امده تقریبا معنی میدهد
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
lyophiled
U
بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
post edit
U
ویرایش داده بدست امده ازمحاسبه قبلی
lyophil
U
بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
it is of doubtful proveance
U
معلوم نیست اصلا از کجا امده است
industrial wealth
U
مالی که از راه پیشه و هنربدست امده باشد
bay windows
U
پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
bay window
U
پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
dormers
U
پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
dormer
U
پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
officinal names of drugs
U
نامهای داروها چنانکه درکتاب داروسازی امده است
grilse
U
ماهی ازادکوچک که برای نخستین بارازدریابرودخانه امده باشد
prize courts
U
به دست امده عنوان غنیمت جنگی اعطا نمیشود
brown major
U
براون مقدم یاانکه زودتر به اموزشگاه امده است
straight arm
U
حریف را با مشت جلو امده ازخود دور کردن
rimrock
U
صخره پیش امده فلات بشکل جبهه عمودی
matriculated students
U
شاگردانی که ازدبیرستان بیرون امده دردانشگاه نام نویسی میکنند
soever
U
واژهای که انراپس صفتی که what or how پیش ازان امده باشد میاورند
yardage
U
تعداد یاردهای بدست امده بازیگر یا تیم فوتبال امریکایی
odontolite
U
دندانی که تبدیل به سنگ شده و برنگ فیروزه در امده است
catches
U
ذخایر به دست امده ازدشمن تصرف وسایل و سلاح دشمن
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
escarpments
U
پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
pandects
U
خلاصه قانون مدنی رم که درسده ششم بفرمان در05جلد امده است
ventriloquism
U
سخن گفتن انسان بطوریکه شنونده نداند صدا ازکجابیرون امده
apomict
U
کسی یا چیزی که بوسیلهء تکثیر بدون لقاح بوجود امده باشد
escarpment
U
پرتگاه یا شیب تندی که توسط عوامل طبیعی به وجود امده است
vampires
U
روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
lobes
U
اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
lobe
U
اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
vampire
U
روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
margin productivity
U
نسبت بین محصول بدست امده وعوامل تولیدی که در صرف ایجاد ان شده است
microsoft word
U
یک برنامه پردازش کلمه که توسط شرکت microsoft به وجود امده است مایکروسافت ورد
wind aided
U
اگر سرعت باد در ساعت بیش از 74/4متر باشد رکورد بدست امده قابل قبول نیست
idiomorphic
U
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
telling
U
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
flanges
U
لبه دار کردن لبه بیرون امده چرخ
flange
U
لبه دار کردن لبه بیرون امده چرخ
derived information
U
اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
stillborn
U
زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
stillbirths
U
زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
stillbirth
U
زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
hematogenous
U
از خون بوجود امده بوسیله خون منتشر شده
brown minor
U
براون کهتر یا ان براون که زودتر به اموزشگاه امده است
end stopped
U
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions
U
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
he is an incarnate fiend
U
دیوی است که بصورت ادمی در امده است
united nations organization
U
سازمان جهانی که در تاریخ 42 اکتبر5491 در واقع به عنوان نتیجه قهری جنگ وکنفرانسهای راجع به ان به وجود امده است و در حقیقت جانشین جامعه ملل میباشد
trapdoor
U
فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoors
U
فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous
U
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored
U
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic
U
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winey
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
post tensioning
U
پیش تنیدگی ناشی از کشش ارماتورهائی که بعد از بتن ریزی تحت کشش قرارگرفته و روی بتن عمل امده و سخت شده اتکاء دارد
pentadactyl
U
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
iodic
U
دارای ید
odoriferous
U
دارای بو
footy
U
دارای پا
glochidiate
U
دارای مو
fraught with
U
دارای
three-legged
U
دارای سه پا
three legged
U
دارای سه پا
trilinear
U
دارای سه خط
bilabiate
U
دارای دو لب
crepitant
U
دارای صدای خش خش
divans
U
دارای دوفرفیت
haired
U
دارای موی ...
divan
U
دارای دوفرفیت
bodily
U
دارای بدن
overlapping
U
دارای اشتراک
capitated
U
دارای سرمجزا
hearted
U
دارای قلب ...
hook-nosed
U
دارای بینی کج
hook nosed
U
دارای بینی کج
electives
U
دارای حق انتخاب
two way
U
دارای دو راه
bifocal
U
دارای دو کانون
bifocals
U
دارای دو کانون
acetylize
U
دارای ریشهء
acetylate
U
دارای ریشهء
accentual
U
دارای تاکید
prurient
U
دارای فکرشهوانی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com