English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
polymeric U دارای ذرات وترکیبات متعدد ومشابه چند نژادی چند رگه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
multidimensional U دارای ابعاد متعدد
racy U دارای صفات اصلی و نژادی
particulate U دارای ذرات ریز
multimult U پیشوند بمعنی " بسیار وزیاد "و " دارای تعداد زیاد " و "متعدد " و " بیشتر " و" چند "
isometric U دارای ذرات ریز متساوی
granulate U دارای ذرات ریز کردن
isometrics U دارای ذرات ریز متساوی
suspensoid U محلول سریشمی دارای ذرات معلق
gametophyte U گیاه یا نژادی از گیاه که دارای عضو جنسی تناوبی
merry dancers U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
northern lights شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dance U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
intermoleculary U بین ذرات در داخل ذرات
thallic U مربوط به تالیوم وترکیبات ان
parses U اجزاء وترکیبات جمله را معین کردن
parsed U اجزاء وترکیبات جمله را معین کردن
parse U اجزاء وترکیبات جمله را معین کردن
totaquine U داروی ضد مالاریا مرکب ازگنه گنه وترکیبات دیگران
totaquina U داروی ضد مالاریا مرکب ازگنه گنه وترکیبات دیگران
several U متعدد
umpteen U متعدد
innumerous U متعدد
umpteenth U متعدد
multifarious U متعدد
manifold U متعدد
somedeal U متعدد
stour U متعدد
multiple U متعدد
great- U متعدد ماهر
great U متعدد ماهر
greatest U متعدد ماهر
zigzag reflection U انعکاس متعدد
numerously U بطور متعدد
multiplex U چندتایی متعدد
blanket buying U خریدکالاهای متعدد
multilateral U متعدد الاطراف
polyphony U صداهای متعدد وگوناگون
polytheism U پرستش خدایان متعدد
multi contact plug U دوشاخه با کنتاکتهای متعدد
manifoldly U بطور متعدد یا گوناگون
dendrite U شاخههای متعدد سلولهای عصبی
server U توسط کاربران متعدد در یک زمان است
polyphagous U تغذیه کننده برگیاهان یا جانوران متعدد
eugenics U به نژادی
phyletic U نژادی
ethnical U نژادی
racial U نژادی
racially U نژادی
ethnicity U نژادی
ethnic U نژادی
multiracial U چند نژادی
phylogeny U تکامل نژادی
segregation U تبعیض نژادی
racialism U تبعیضات نژادی
racialism U خصوصیات نژادی
racial discrimination U تبعیض نژادی
racial segregation U تفکیک نژادی
racial unconscious U ناهشیار نژادی
racial memory U حافظه نژادی
interrace U بین نژادی
interracial U بین نژادی
racism U تبعیض نژادی
racial prejudice U پیشداوری نژادی
abyssinian U نژادی از گربه
eugenic U وابسته به به نژادی
color line U مانع نژادی
gerontomorphosis U پیر نژادی
ethnocentric U طرفداربرتری نژادی
racial prejudice U تعصب نژادی
miscegenation U زناشویی میان نژادی
immunogenetics U مبحث مصونیت نژادی
linebreed U اصلاح نژادی کردن
phylogenic U وابسته به تکامل نژادی
phylogenetic U وابسته به تکامل نژادی
shared U که توسط کاربران متعدد متصل به شبکه قابل دستیابی است
open cover U بیمه نامهای که جهت حمل محمولههای متعدد تهیه میشود
open policy U بیمه نامهای که جهت حمل مجموعههای متعدد تهیه میشود
shares U که توسط کاربران متعدد متصل به شبکه قابل دستیابی است
share U که توسط کاربران متعدد متصل به شبکه قابل دستیابی است
desegregate U تفکیک نژادی را فسخ کردن
strain U صفت موروثی خصوصیت نژادی
strains U صفت موروثی خصوصیت نژادی
segregate U تبعیض نژادی قائل شدن
phylogeny U تاریخ نژادی جانور یا گیاه
desegregated U تفکیک نژادی را فسخ کردن
white supremacist U طرفدار تفوق نژادی سفیدپوستان
teutonism U عقیده برتری نژادی المان
shropshire U نژادی از گوسفند بی شاخ انگلیسی
segregating U تبعیض نژادی قائل شدن
segregates U تبعیض نژادی قائل شدن
desegregating U تفکیک نژادی را فسخ کردن
desegregates U تفکیک نژادی را فسخ کردن
eugenic U از نژاد یانسب خوب اصلاح نژادی
sclav ect U عضو نژادی که شامل مردم خاوراروپاباشد
manifest destiny U لوازم قهری بسط وتوسعه نژادی
africander U اروپایی نژادی که درافریقای جنوبی زاده شد
inviable U عاجز از ادامه بقا در اثرساختمان نژادی و ارثی
Racial prejudice prevails in some countries. U دربرخی کشورها تعصبات نژادی وجود دارد
dysgenics U مبحث مطالعه فساد نسل وتباهی نژادی
cacogenesis U فساد نژادی دراثر حفظ وابقاء صفات بد
ingredient U ذرات
ingredients U ذرات
pelasgic U نام نخستین نژادی که دریونان و جزیرههای خاورمدیترانه ساکن شدند
nibbler U ابزاری برای بریدن ورقههای فلزی توسط برشهای متعدد و پیاپی موضعی قائم بکمک مته
weight of solids U وزن ذرات
roily U پر از ذرات رسوبی
radioactive rays U ذرات رادیواکتیو
planetesimal U ذرات سیارهای
particle physics U فیزیک ذرات
sand blasting U ذرات سنگ
blood corpuscles U ذرات خون
metal foulings U ذرات فلز
fundamental particles U ذرات بنیادی
intermolecular U در داخل ذرات
allergen U ذرات الرژی زا
barrier penetration by particles U نفوذ ذرات در سد
molecular attracticm U جاده ذرات
intermolecular U بین ذرات
denseness U تراکم ذرات
cosmic particles U ذرات کیهانی
elementary particles U ذرات بنیادی
lore U فرهنگ نژادی افسانه هاوروایات قومی فاصله بین چشم ومنقار
nebulize U تبدیل به ذرات کردن
effective size of grain U قطر موثر ذرات
absorption of charged particles U جذب ذرات باردار
particle physics U فیزیک ذرات اتمی
thershold temperature U استانه دمای ذرات
emulsioned U ذرات چربی دراب
cascade impactor U دستگاه جداسازی پی در پی ذرات
scattering of alpha particles U پراکندگی ذرات الفا
emulsions U ذرات چربی دراب
segregation U تفکیک ذرات بتن
planetesimal hypothesis U فرضیه ذرات سیارهای
emulsioning U ذرات چربی دراب
emulsion U ذرات چربی دراب
pollinium U توده ذرات گرده گل
karakul U کاراکول [نژادی از گوسفند آسیائی با رنگ طبیعی سیاه، خاکستری و گاهی قهوه ای]
cohesion U التصاق یا قوه جاذبه ذرات
dispersion U متلاشی شدن خاکدانه ها به ذرات
fall out U ذرات رادیواکتیوی که از جو بزمین میریزد
emulsifies U بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
emulsify U بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
polymerization U ترکیب و تراکم ذرات پلیمریزاسیون
emulsifying U بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
leucocytosis U افزودگی ذرات سفید خون
emulsified U بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
vacuist U کسیکه معتقدبوجودخلادرمیان ذرات ماده میباشد
cohesion U نیروی جاذبه بین ذرات همگن
kinetic theory U فرضیه حرکت ذرات کوچک اجسام
achondrite U سنگ الماس بدون ذرات گرد
nucleon U ذرات اتم مثل نوترون وپروتون
lenticulate U ذرات ریز وعدسکهای کوچک در فیلم نمودارکردن
schiller U تلالو وزرق وبرق ذرات سنگ معدنی
micronize U بصورت ذرات ریز وپودر ماننددر اوردن
dispersoid U پخش کامل ذرات جسمی درجسم دیگر
grain orientation U طرز قرار گرفتن ذرات نسبت به یکدیگر
grain size classification U طبقه بندی خاک از نظر اندازه ذرات
protoxide U ترکیبی که حداقل ذرات اکسیژن دران باشد
emulsions U تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
electrophoresis U حرکت ذرات معلق مایع بوسیله نیروی برق
diatomite U ذرات فریف و ریزسیلیسی که از بقایای گمزادان بدست می اید
atomising U تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
texture U طرز قرار گرفتن ذرات خاک نسبت بهم
textures U طرز قرار گرفتن ذرات خاک نسبت بهم
synchrotron U دستگاه تقویت وتسریع ذرات بار دار الکترونی
emulsioning U تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
emulsion U تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
mists U کاهش قابلیت دید به 1 تا 01کیلومتر توسط ذرات کوچک اب
atomised U تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomises U تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomized U تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomizes U تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomizing U تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
kinetic theory of heat U عقیده نظری نسبت باینکه گرماازجنبش ذرات پیدامیشود
emulsioned U تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
amylose U مادهء قندی که داخل ذرات نشاستهای را تشکیل میدهد
charge neutrality U تساوی تقریبی ذرات مثبت ومنفی در شارههای متراکم
haze U غبارها یا ذرات ریزی که دراتمسفر پراکنده شده اند
mist U کاهش قابلیت دید به 1 تا 01کیلومتر توسط ذرات کوچک اب
atomize U تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
remote data concentrator U وسیله یی که پیام ها را ازطریق خطوط کم سرعت ازترمینالهای متعدد دریافت کرده و داده ها را از طریق یک حط واحد سنکرون باسرعت بالا به پردازنده میزبان منتقل میکند
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
aerosol U ترکیب کلوئیدی ذرات بسیارریز مایع یا جامد در گاز یک دست
atomizers U دستگاهی که عناصری را به ذرات ریز تبدیل میکند مثل عطرپاش
atomizer U دستگاهی که عناصری را به ذرات ریز تبدیل میکند مثل عطرپاش
atomisers U دستگاهی که عناصری را به ذرات ریز تبدیل میکند مثل عطرپاش
binders U ذرات خاک رسی که جهت چسبندگی به شن و ماسه اضافه میشود
physical analysis U جداسازی ذرات خاک از نظر قطر دانه ها به روش فیزیکی
iceneedle U یکی از ذرات فریف یخ که درهوای سرد و شفاف بطورشناوریافت میشود
binder U ذرات خاک رسی که جهت چسبندگی به شن و ماسه اضافه میشود
aerosols U ترکیب کلوئیدی ذرات بسیارریز مایع یا جامد در گاز یک دست
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
racism U اعتقادبه برتری برخی نژادها بربعضی دیگر و لزوم توجیه خصوصیات قومی و ملی وفرهنگی بر مبنای معیارهای نژادی
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
dispersion hardening U سخت گردانی فلزات با پراکندن ذرات ریزی با فازهای مختلف داخل ان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com