Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (39 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
tooth
U
دارای دندان کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
toothiest
U
دارای دندان مضرس
tartarous
U
دارای باره دندان
toothy
U
دارای دندان مضرس
toothier
U
دارای دندان مضرس
gap-toothed
U
دارای فاصله بین دو دندان
full mouthed
U
دارای شماره کامل دندان
snaggletoothed
U
دارای دندان گراز یا بد شکل
lagomorpha
U
پستانداران جونده دارای دوردیف دندان
lagomorph
U
پستانداران جونده دارای دوردیف دندان
tooth whitening
U
سفید کردن دندان
[دندان پزشکی]
tooth bleaching
U
سفید کردن دندان
[دندان پزشکی]
crenulate
U
دندان موشی دارای کنگرههای ریز مضرس
pleurodont
U
دارای دندان محکم شده ازداخل ارواره
crenulated
U
دندان موشی دارای کنگرههای ریز مضرس
zinjanthropus
U
شبه انسان دارای ابروی کوتاه و دندان اسیاب بزرگ دوره پلیستوسن سفلی
tusks
U
دندان عاج فیل دندان گراز حیوانات
tusk
U
دندان عاج فیل دندان گراز حیوانات
dentin
U
عاج دندان
[دندان پزشکی]
[کالبدشناسی]
dentine
U
عاج دندان
[دندان پزشکی]
[کالبدشناسی]
pulpa
U
پالپ دندان
[دندان پزشکی]
[کالبدشناسی]
dental pulp
U
پالپ دندان
[دندان پزشکی]
[کالبدشناسی]
enamel
U
مینای دندان
[دندان پزشکی]
[کالبدشناسی]
pulpa
U
مغز دندان
[دندان پزشکی]
[کالبدشناسی]
tooth enamel
U
مینای دندان
[دندان پزشکی]
[کالبدشناسی]
dental pulp
U
مغز دندان
[دندان پزشکی]
[کالبدشناسی]
dental enamel
U
مینای دندان
[دندان پزشکی]
[کالبدشناسی]
tusker
U
گراز دارای دندان گراز
toothache
U
دندان درد
[دندان پزشکی]
dental filling
U
ترمیم دندان
[دندان پزشکی]
dental restoration
U
ترمیم دندان
[دندان پزشکی]
tooth pain
U
دندان درد
[دندان پزشکی]
toothaches
U
دندان درد ها
[دندان پزشکی]
toothache
{sg}
U
دندان درد
[دندان پزشکی]
odontogenic pain
U
دندان درد
[دندان پزشکی]
dental pain
U
دندان درد
[دندان پزشکی]
odontodynia
U
دندان درد
[دندان پزشکی]
dentalgia
U
دندان درد
[دندان پزشکی]
odontalgia
U
دندان درد
[دندان پزشکی]
odontology
U
دندان شناسی دندان پزشکی
tooth pick
U
خلال دندان دندان کاو
pain in tooth
U
دندان درد
[دندان پزشکی]
dental caries
U
پوسیدگی دندان
[دندان پزشکی]
dental filling
U
پرکردن دندان
[دندان پزشکی]
dental restoration
U
پرکردن دندان
[دندان پزشکی]
caries
U
پوسیدگی دندان
[دندان پزشکی]
cavities
U
پوسیدگی دندان
[دندان پزشکی]
tooth decay
U
پوسیدگی دندان
[دندان پزشکی]
dental decay
[Caries dentium]
U
پوسیدگی دندان
[دندان پزشکی]
gam
U
دندان گراز یا دندان کج دهان
To have a tooth fI'lled.
U
دندان پر کردن
gnash
U
دندان قرچه کردن
to grind the teeth
U
دندان قرچه کردن
gnashes
U
دندان قرچه کردن
gnashing
U
دندان قرچه کردن
gnashed
U
دندان قرچه کردن
snarls
U
دندان قروچه کردن
snarling
U
دندان قروچه کردن
snarled
U
دندان قروچه کردن
snarl
U
دندان قروچه کردن
to grin and bear it
U
در رنج وسختی بردباری کردن دندان روی جگرگذاشتن
personate
U
خودرا بجای دیگری قلمداد کردن دارای شخصیت کردن
grate
U
باشبکه مجهز کردن شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره اهنی کردن
curbed
U
محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
curb
U
محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
curbing
U
محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
grates
U
باشبکه مجهز کردن شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره اهنی کردن
grated
U
باشبکه مجهز کردن شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره اهنی کردن
curbs
U
محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
incorporating
U
جادادن دارای شخصیت حقوقی کردن ثبت کردن
incorporates
U
جادادن دارای شخصیت حقوقی کردن ثبت کردن
incorporate
U
جادادن دارای شخصیت حقوقی کردن ثبت کردن
threads
U
دارای خطوط برجسته کردن حدیده وقلاویز کردن
thread
U
دارای خطوط برجسته کردن حدیده وقلاویز کردن
militarize
U
جنگ طلب کردن دارای روح نظامی کردن
edges
U
: دارای لبه تیز کردن تحریک کردن
reman
U
دارای نفرات تازه کردن مردانگی کردن
edge
U
: دارای لبه تیز کردن تحریک کردن
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
furnishing
U
دارای اثاثه کردن مجهز کردن
furnish
U
دارای اثاثه کردن مجهز کردن
catalyze
U
دارای اثرمجاورتی کردن تسریع کردن
furnishes
U
دارای اثاثه کردن مجهز کردن
inflaming
U
دارای اماس کردن ملتهب کردن
fortifies
U
دارای استحکامات کردن تقویت کردن
inflames
U
دارای اماس کردن ملتهب کردن
inflame
U
دارای اماس کردن ملتهب کردن
fortifying
U
دارای استحکامات کردن تقویت کردن
fortify
U
دارای استحکامات کردن تقویت کردن
innervate
U
دارای پی کردن
crunch
U
صدای خرد کردن یا خرد شدن چیزی زیر دندان یا زیر چرخ وغیره
crunches
U
صدای خرد کردن یا خرد شدن چیزی زیر دندان یا زیر چرخ وغیره
crunched
U
صدای خرد کردن یا خرد شدن چیزی زیر دندان یا زیر چرخ وغیره
bodies
U
دارای جسم کردن
varnishing
U
دارای فاهرخوب کردن
varnishes
U
دارای فاهرخوب کردن
embrasure
U
دارای منفذ کردن
gift
U
دارای استعداد کردن
freckle
U
خال دارای کک مک کردن
fluoridate
U
دارای فلورید کردن
nationalizes
U
دارای ملیت کردن
nationalize
U
دارای ملیت کردن
varnish
U
دارای فاهرخوب کردن
nationalizing
U
دارای ملیت کردن
castellate
U
دارای استحکامات کردن
varnished
U
دارای فاهرخوب کردن
body
U
دارای جسم کردن
populate
U
دارای جمعیت کردن
transistorize
U
دارای ترانسیتور کردن
populating
U
دارای جمعیت کردن
substantivize
U
دارای ماهیت کردن
nitrogenize
U
دارای نیتروژن کردن
gifts
U
دارای استعداد کردن
systemize
U
دارای همست کردن
populates
U
دارای جمعیت کردن
embrasures
U
دارای منفذ کردن
personifying
U
دارای شخصیت کردن
indexed
U
:دارای فهرست کردن
personalize
U
دارای شخصیت کردن
zigzags
U
دارای پیچ و خم کردن
tinkle
U
دارای طنین کردن
index
U
:دارای فهرست کردن
tinkled
U
دارای طنین کردن
nationalising
U
دارای ملیت کردن
nationalises
U
دارای ملیت کردن
nationalised
U
دارای ملیت کردن
zigzag
U
دارای پیچ و خم کردن
rampart
U
دارای استحکامات کردن
vitaminize
U
دارای ویتامین کردن
zigzagging
U
دارای پیچ و خم کردن
insoul
U
دارای روح کردن
zigzagged
U
دارای پیچ و خم کردن
crenellate
U
دارای کنگره کردن
vallum
U
دارای استحکامات کردن
crenelate
U
دارای کنگره کردن
indexes
U
:دارای فهرست کردن
whipstitch
U
دارای مرز کردن
hydroxylate
U
دارای هیدروکسیل کردن
tinkles
U
دارای طنین کردن
personified
U
دارای شخصیت کردن
personifies
U
دارای شخصیت کردن
personify
U
دارای شخصیت کردن
potentialize
U
دارای استعداد کردن
ensoul
U
دارای روح کردن
tinkling
U
دارای طنین کردن
hydrogenate
U
دارای هیدروژن کردن
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
ravine
U
دارای دره تنگ کردن
panes
U
دارای جام شیشه کردن
ravines
U
دارای دره تنگ کردن
reengine
U
دارای موتور تازه کردن
granulate
U
دارای ذرات ریز کردن
tongues
U
گفتن دارای زبانه کردن
tat
U
دارای حاشیه توری کردن
fulcrum
U
دارای نقطه اتکاء کردن
sanitate
U
دارای لوازم بهداشتی کردن
rehabilitate
U
دارای امتیازات اولیه کردن
wigs
U
دارای گیس مصنوعی کردن
pane
U
دارای جام شیشه کردن
rehabilitating
U
دارای امتیازات اولیه کردن
rehabilitates
U
دارای امتیازات اولیه کردن
rehabilitated
U
دارای امتیازات اولیه کردن
flyspeck
U
دارای لکه مگس کردن
criss-crossed
U
دارای نقش چلیپایی کردن
hyphenate
U
بوسیله خط دارای فاصله کردن
bedevilling
U
دارای روح شیطانی کردن
criss-crossing
U
دارای نقش چلیپایی کردن
criss-crosses
U
دارای نقش چلیپایی کردن
criss-cross
U
دارای نقش چلیپایی کردن
prongs
U
دارای چنگک یا چنگال کردن
prong
U
دارای چنگک یا چنگال کردن
to p a thing for a person
U
کسی را دارای چیزی کردن
to p a thing person with athing
U
کسی را دارای چیزی کردن
wig
U
دارای گیس مصنوعی کردن
bedevil
U
دارای روح شیطانی کردن
bedevils
U
دارای روح شیطانی کردن
bedevilled
U
دارای روح شیطانی کردن
methodize
U
دارای روش یاقاعدهای کردن
masterminds
U
دارای نبوغ فکری ابداع کردن
mastermind
U
دارای نبوغ فکری ابداع کردن
retrench
U
دارای سنگر موقتی زیرزمینی کردن
masterminding
U
دارای نبوغ فکری ابداع کردن
bell
U
دارای زنگ کردن کم کم پهن شدن
russify
U
دارای عقاید وتمایلات روسی کردن
bells
U
دارای زنگ کردن کم کم پهن شدن
motivate
U
تهییج کردن دارای انگیزه شده
motivated
U
تهییج کردن دارای انگیزه شده
shoeing
U
دارای کفش کردن نعل زدن به
woof
U
پارچه کتانی دارای پود کردن
substantialize
U
دارای وجود خارجی کردن یاشدن
shoe
U
دارای کفش کردن نعل زدن به
woofs
U
پارچه کتانی دارای پود کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com