English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
plumose U دارای دسته پر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
french telephone U تلفن دارای گوشی ودهانی نصب بر روی یک دسته
Other Matches
mounting U دسته و پشت بند دسته شمشیر
nosegay U دسته گل یایک دسته علف
lorgnette U ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
lorgnettes U ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
in detail U مفصلا دسته دسته
shoals of people U دسته دسته مردم
group U دسته دسته کردن
assort U دسته دسته کردن
they came in bands U دسته دسته امدند
classify U دسته دسته کردن
distribute U دسته دسته کردن
regiment U دسته دسته کردن
regiments U دسته دسته کردن
assort U دسته دسته شدن
windrow U دسته دسته کردن
streams of people U دسته دسته مردم
groups U دسته دسته کردن
troop U دسته دسته شدن
trooping U دسته دسته شدن
sects U دسته دسته مذهبی
sort U دسته دسته کردن
sorted U دسته دسته کردن
sorts U دسته دسته کردن
scores of people U دسته دسته مردم
sect U دسته دسته مذهبی
trooped U دسته دسته شدن
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
coaction U عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
to form into groups U دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
lie U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies U زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
bundles U متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundling U متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundle U متمرکز کردن دسته کردن دسته
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped U دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous U دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic U دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored U دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
winey U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pitman U دسته
gang U دسته
levers U دسته
ringleaders U سر دسته
host U دسته
hosted U دسته
hosting U دسته
hosts U دسته
corps U دسته
platoon U دسته
ringleader U سر دسته
gangs U دسته
work team U دسته
platoons U دسته
passel U دسته
setting up U دسته
groups U دسته دسته
parcels U دسته
helve U دسته
parcel U دسته
gens U دسته
leader U سر دسته
tress U دسته مو
handhold U دسته
handgrip U دسته
tufts U دسته
tuft U دسته
shook U دسته
lever U دسته
wisp U دسته
wisps U دسته
stem U دسته
set U دسته
sets U دسته
scores U دسته دسته
clan U دسته
nosegay U دسته گل
haft U دسته
batch U دسته
group U دسته
clique U دسته
cliques U دسته
procession U دسته
processions U دسته
skulks U دسته
skulking U دسته
skulked U دسته
skulk U دسته
genus U دسته
section U دسته
sections U دسته
range U دسته
groups U دسته
batches U دسته
bracket U دسته
trooping U دسته
trooped U دسته
troop U دسته
helm U دسته
helms U دسته
hilt U دسته
hilts U دسته
ranged U دسته
ranges U دسته
bail arm U دسته
kinds U دسته
team U دسته
teams U دسته
armies U دسته
cluster U دسته
cluster bomb U دسته
cluster bombs U دسته
kindest U دسته
crank U دسته
A bouquet (bunch)of flowers. U دسته گه
cranked U دسته
lugs U دسته
cranking U دسته
lugging U دسته
lugged U دسته
lug U دسته
cranks U دسته
army U دسته
bouquet U دسته گل
bouquets U دسته گل
A bunch ( bouquet ) of flowers . U دسته گل
drove U دسته
droves U دسته
clusters U دسته
classing U دسته
skein U دسته
skeins U دسته
tussocks U دسته مو
handle U دسته
school U دسته
handles U دسته
congregation U دسته
covey U دسته
nib U دسته
brigade U دسته
brigades U دسته
confraternity U دسته
assortments U دسته
lot U دسته
faggot U دسته
schools U دسته
horde U دسته
congregations U دسته
cheque book U دسته چک
bodle U دسته
boodle U دسته
clumps U دسته
clumping U دسته
fagot U دسته
clumped U دسته
hordes U دسته
bunching U دسته
bunches U دسته
fascicled U دسته دسته
fascicle or cule U دسته
bunch U دسته
faggots U دسته
bevy U دسته
tussock U دسته مو
fascicle U دسته
bunched U دسته
clump U دسته
clans U دسته
ilk U دسته
sheaf U دسته
bundling U دسته
bundle U دسته
fasciculate U دسته دسته
kind U دسته
party U دسته
bundles U دسته
ear U دسته
category U دسته
ears U دسته
rabble U دسته
classis U دسته
stems U دسته
nibs U دسته
class U دسته
stemmed U دسته
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com