English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
isotropic U دارای خواص فیزیکی مشابه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
geophysical survey U مطالعه خواص فیزیکی زمین
physicochemical U وابسته به خواص فیزیکی وشیمیایی اجسام
aircraft alternation U اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
amphoteric U دارای خواص متضاد
papaverous U دارای خواص خشخاش
oleaginous U دارای خواص روغن
propertied U متمکن دارای خواص معین
isotropic U دارای خواص برابر از هرسو همگرای
actinic U دارای خواص پرتوافکنی مربوط به تاثیر شیمیایی
homochromatic U دارای رنگهای مشابه
tonemic U دارای تلفظ مشابه
emulation U رفتار یک چاپگر یا کامپیوتر که دقیقاگ مشابه دیگری باشد و به برنامههای مشابه اجازه اجرا و به دادههای مشابه اجازه پردازش می دهند
substantive U شبیه اسم دارای خواص اسم
directory U روش اطمینان از اطلاعات مشابه و به روز فایلهای دو دایرکتوری مشابه در دو کامپیوتر
directories U روش اطمینان از اطلاعات مشابه و به روز فایلهای دو دایرکتوری مشابه در دو کامپیوتر
spandrel U لچک [در فرش های لچک ترنج، لچک ها معمولا یک چهارم ترنج بوده و یا دارای نقشه مشابه و یا نقشه متفاوت می باشند.]
attributing U خواص
properties U خواص
attribute U خواص
attributes U خواص
intensive properties U خواص شدتی
attribute U صفت خواص
intrinsic properties U خواص ذاتی
mechanical properties U خواص مکانیکی
attributing U صفت خواص
hydrological U وابسته به خواص اب
attributes U صفت خواص
product capabilities U خواص محصول
bulk properties U خواص گروهی
elastic properties U خواص ارتجاعی
collective properties U خواص کولیگاتیو
chemical properties U خواص شیمیایی
property list U سیاهه خواص
acoustics U خواص صوتی ساختمان
adhesion agent U ماده تشدیدکننده خواص
magnetics U علم خواص مغناطیسی
electro magnetism U برق و خواص مغناطیسی
properties of section U خواص مقاطع تیرها
partial molar properties U خواص جزیی مولی
general properties of bodies U خواص عمومی اجسام
unsex U از خواص جنسی محروم کردن
electrokinetics U علم خواص برق متحرک
electronography U ثبت خواص الکتریسته ساکن
hydraulic U وابسته به مبحث خواص اب درحرکت
optics U علم مطالعه در خواص نور
electro magnetism U تولید خواص مغناطیسی بوسیله
pneumatics U علم خواص هوا و گاز
electro statics U علم خواص الکتریک هنگام بیحرکتی
to turn something U تغییر کردن در ظاهر یا خواص خود
actinology U دانشی که دران از خواص نورگفتگو میکند
pneumatology U روح شناسی علم خواص هواو گازها
gyromagnetic U وابسته به خواص مغناطیسی جسم الکتریکی چرخنده
atom U کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
atoms U کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
metamerism U برابری در ترکیب و وزن ودگرگونی در خواص شیمیایی
axiology U علم ارزش یا خواص ونوامیس ذاتی اجسام
physical U فیزیکی
Green tea is esteemed for its health-giving properties. U ارزش چای سبز در خواص سلامت بخش آن است.
physical design U طرح فیزیکی
physical record U رکورد فیزیکی
physical quantity U کمیت فیزیکی
physico mathematical U فیزیکی و ریاضی
physical state U حالت فیزیکی
physical security U امنیت فیزیکی
physical constraints U محدودیتهای فیزیکی
physiotherapy U درمان فیزیکی
physical constant U ثابتهای فیزیکی
physical change U تغییرات فیزیکی
physical capital U سرمایه فیزیکی
physical unit U واحد فیزیکی
biophysical U زیستی- فیزیکی
hardware U واحدهای فیزیکی
psychopaysical U روانی- فیزیکی
physicalism U فیزیکی نگری
physical analysis U تجزیه فیزیکی
miscibility U قابلیت امیختن و اختلاط بدون از دست دادن خواص خود
platinum metal U ترکیب نیکل و روی و مس که تا اندازهای خواص پلاتین راپیدا میکند
additive ماده ای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به آن اضافه شود
additives U مادهای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به ان اضافه شود
lay (light) into <idiom> U حمله فیزیکی کردن
marginal physical product U محصول فیزیکی نهائی
physical drive U دیسک گردان فیزیکی
physical format U قالب بندی فیزیکی
environments U محیط یا موقعیتهای فیزیکی
environment U محیط یا موقعیتهای فیزیکی
physical constant U ثابت فیزیکی [فیزیک]
physio chemical U وابسته به شیمی فیزیکی
physical U فیزیکی مربوط به تاسیسات
epizoology U علم مطالعه خواص وبوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
charactristic curve U نموداری برای نمایش خواص نیروهای برا و پسای حاصل از یک ایرفویل
epizootiology U علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizootology U علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
color code U روشی برای مشخص کردن یک جسم یا خواص ان با استفاده از ترکیبات مختلف رنگها
size U ابعاد فیزیکی یک تصویر یا شی یا صفحه
environmental security U تامین محیطی و فیزیکی منطقه
sizes U ابعاد فیزیکی یک تصویر یا شی یا صفحه
line U اتصال فیزیکی به ارسال داده
geopolitics U مطالعه نفوذ عوامل فیزیکی
electro magnetism U علم روابط فیزیکی میان
marginal physical product of capital U محصول فیزیکی نهائی سرمایه
deformation U تغییر شکل فیزیکی درساختمان
marginal physical product of labor U محصول فیزیکی نهائی کار
lines U اتصال فیزیکی به ارسال داده
epiphytology U علمی که درباره خواص و بوم شناسی وعلل شیوع امراض گیاهی بحث میکند
gestalt U معین بطوریکه اجزاء ان خواص مختصه خودراازطرح و یاشکلی که از این ترکیب بدست اید
gather writer U تمرکز اطلاعات در داخل یک رکورد فیزیکی
built into U که هنوز بخش فیزیکی سیستم است
hands on U فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
hands-on U فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
pedestal U میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
communication U مسیر فیزیکی که فرستنده را به گیرنده وصل میکند
communication U اتصال فیزیکی که داده روی آن ارسال میشود
pedestals U میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
security specialist U فردی که مسئول امنیت فیزیکی مرکز کامپیوتر است
networking U اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
communication U سوکت یا اتصال فیزیکی که به وسیله اجازه ارتباط میدهد
networks U اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
network U اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
ended U کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
end U کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
media U هر ماده فیزیکی که برای ذخیره داده به کار می رود
ends U کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
channeled U اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
interior label U بجای اینکه برچسب خارجی یا فیزیکی روی محفظه باشد
channeling U اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
channelled U اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
channel U اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
sonde U اسباب اندازه گیری اوضاع فیزیکی وجوی ارتفاعات زیادماوراء جو
physical analysis U جداسازی ذرات خاک از نظر قطر دانه ها به روش فیزیکی
channels U اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
real memory U حافظه فیزیکی موجود که توسط CPU قابل آدرس دهی است
transmission U ارتباط فیزیکی بین در نقط ه که امکان ارسال داده را فراهم میکند.
landline U خط وط ارتباطی که از کابل برای اتصال فیزیکی و الکتریکی دو وسیله استفاده می کنند
transmissions U ارتباط فیزیکی بین در نقط ه که امکان ارسال داده را فراهم میکند.
mirror writing shadow reading U کامپیوتر میزبان با دو دیسک فیزیکی برای بالا بردن سرعت دسترسی
harmonics U مبحث مطالعه خواص ومختصات اصوات موسیقی مبحث الحان موزون همسازها
format U فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
formats U فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
medium U هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
mediums U هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
austempering U تغییرات فیزیکی که در دمای ثابت برای بدست اوردن باینات از استنیت انجام می گیرد
akin <adj.> U مشابه
related <adj.> U مشابه
corresponding U مشابه
analogous U مشابه
allo U مشابه
similar U مشابه
lossy compression U مشابه 6-23
quasi U مشابه
alike <adj.> U مشابه
homogeneous U مشابه
similar <adj.> U مشابه
like <adj.> U مشابه
resembling <adj.> U مشابه
elementary U مشابه
semblable U مشابه
GUI U مشابه 4601
quantize U مشابه 8181
assonant U مشابه یا متجانس
equaled U مشابه بودن
designs U مشابه 2979
cal U مشابه 1502
design U مشابه 2979
HMA U مشابه 4812
EMI U مشابه 3541
product group U کالاهی مشابه
encryption U مشابه 3631
equal U مشابه بودن
equivalents U برابر مشابه
equalling U مشابه بودن
equaling U مشابه بودن
EXNOR U مشابه 3826
epileptoid U مشابه صرع
reconfigure U مشابه 8375
inductions U مشابه 5128
epileptiform U مشابه صرع
equalled U مشابه بودن
uncommitted logic array U مشابه 10328
equals U مشابه بودن
equivalent U برابر مشابه
SVGA U مشابه 9737
induction U مشابه 5128
decoding U مشابه 2860
IBM U مشابه 4963
correspound U مشابه بودن
incorrectly U مشابه 5078
multifunctional U مشابه 6716
prints U مشابه 7861
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com