English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
prerogative U دارای حق ویژه
prerogatives U دارای حق ویژه
prerogatived U دارای حق ویژه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
tendentious U دارای گرایش ویژه وعمدی
privileged U دارای امتیاز یا حق ویژه
bested U دارای حالت ویژه
Other Matches
idiosyncrasies U طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
idiosyncrasy U طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
to watch for certain symptoms U توجه کردن به نشانه های ویژه [علایم ویژه مرض ]
special interest groups U گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
specialities U کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
speciality U کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialty U کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
idiocrasy U طبیعت ویژه طرز فکر ویژه
praetorial U متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
special U ویژه
nets U ویژه
net U ویژه
special <adj.> U ویژه
extra <adj.> U ویژه
paticular U ویژه
nett U ویژه
privilege U حق ویژه
particulars U ویژه
peculiar U ویژه
special character U ویژه
express U ویژه
extra special U ویژه
specialists U ویژه گر
prerogative U حق ویژه
expressing U ویژه
expressed U ویژه
expert U ویژه گر
prerogatives U حق ویژه
expresses U ویژه
experts U ویژه گر
specially U ویژه
priviege U حق ویژه
particular U ویژه
specific humidity U نم ویژه
adhoc U ویژه
idiocrasy U ویژه
specialist U ویژه گر
specifics U ویژه
specific U ویژه
end stopped U دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
standing orders U اوامر ویژه
preceptorial U ویژه اموزگاری
standing order U اوامر ویژه
morbid U ویژه ناخوشی
speleologist U ویژه گر غارشناسی
praetorian guard U گارد ویژه
booths U جای ویژه
penologist U ویژه گر کیفرشناسی
rarely U بااستادی ویژه
characteristics U نشان ویژه
specific gravities U گرانی ویژه
specific heat U گرمای ویژه
extraordinary meeting U نشست ویژه
special session U نشست ویژه
booth U جای ویژه
specific gravity U گرانی ویژه
body guard U هنگ ویژه
experts U ویژه کار
expert U ویژه کار
specialist U ویژه کار
proper value U ویژه مقدار
specialists U ویژه کار
net profit U سود ویژه
life guard U هنگ ویژه
specialty U ویژه گری
characteristic U نشان ویژه
characteristic root U ویژه مقدار
characteristic number U ویژه مقدار
monographs U ویژه نگاشت
monograph U ویژه نگاشت
monkish U ویژه راهبان
cariologist U ویژه گر قلب
monocular U ویژه یک چشم
byelaw U قانون ویژه
garb U پوشاک ویژه
dead weights U ویژه وزن
dead weight U ویژه وزن
characteristic function U ویژه تابع
characteristically U نشان ویژه
lingo U زبان ویژه
physiologists U ویژه گر فیزیولوژی
physiologist U ویژه گر فیزیولوژی
acoustician U ویژه گر اواشنود
bylaw U قانون ویژه
particular lien U حق حبس ویژه
(not one's) cup of tea <idiom> U علاقه ویژه
idioms U تعبیر ویژه
idioms U زبان ویژه
idiom U تعبیر ویژه
idiom U زبان ویژه
special effects U جلوههای ویژه
specializing U ویژه گری
lingoes U زبان ویژه
specialises U ویژه گری
specialising U ویژه گری
lacrimal U ویژه اشک
lachrymal U ویژه اشک
conizance U نشان ویژه
labeled cargo U کالای ویژه
specialize U ویژه گری
specializes U ویژه گری
kink U ویژه گی فرریز
special passport U پاسپورت ویژه
special party U گروه ویژه
special duty U کار ویژه
special drawing rights U حق برداشت ویژه
special drawing right U حق برداشت ویژه
special deposits U سپردههای ویژه
relative density U گرانی ویژه
special character U دخشه ویژه
special symbol U نماد ویژه
specific donor U دهنده ویژه
specific cost U هزینه ویژه
species specific U نوع- ویژه
resistivity U مقاومت ویژه
special verdict U تصمیم ویژه
traits U نشان ویژه
trait U نشان ویژه
capital U ارزش ویژه
special case U مورد ویژه
ecotype U بوم ویژه
eigenfunction U ویژه تابع
eigenvalue U ویژه مقدار
electrical resistivity U مقاومت ویژه
zoologist U ویژه گرجانورشناسی
versions U شرح ویژه
nutritionists U ویژه گر تغذیه
version U شرح ویژه
stall U لژ جایگاه ویژه
juvenile U ویژه نو جوانان
endemical U ویژه یک قوم
singular matrix U ماتریش ویژه
regiospecific U جهت ویژه
juveniles U ویژه نو جوانان
habiliments U جامه ویژه
special agreement U قرارداد ویژه
proper function U ویژه تابع
proper volume U ویژه حجم
gastronomist U ویژه گرخوراک
nutritionist U ویژه گر تغذیه
quantum state U ویژه حالت
singular matrix U ماتریس ویژه
stalling U لژ جایگاه ویژه
specific drawdown U افت ویژه
specific resistance U مقاومت ویژه
favourite or vor U ویژه مخصوص
specific weight U سنگینی ویژه
specific volume U حجم ویژه
prerogative U حق یا امتیاز ویژه
prerogatives U حق یا امتیاز ویژه
specific viscosity U گرانروی ویژه
neurologist U ویژه گر اعصاب
special bastard U حرامزاده ویژه
speciality U ویژه گری
specialities U ویژه گری
specific rotation U چرخش ویژه
indicium U نشانه ویژه
lineaments U نشان ویژه
lineament U نشان ویژه
extra equipment U متعلقات ویژه
specific weight U وزن ویژه
specific lattice U شبکه ویژه
specific heat U دمای ویژه
equity capital U ارزش ویژه
specific humidity U رطوبت ویژه
specialization U ویژه گری
self weight U ویژه وزن
specialization U ویژه کاری
specific yield U ابدهی ویژه
theoretician U ویژه گردر تئوری
mycologist U ویژه گر قارچ شناسی
anesthetist U ویژه گر هوش بری
coasters U کشتی ویژه خط ساحلی
anesthesiologist U ویژه گرهوش بری
metllurgist U ویژه گرفلز کاری
mourning paper U کاغذ ویژه عزاداری
royal prerogative U حق امتیاز ویژه پادشاه
ratio of specific heats U نسبت گرمایی ویژه
specialities U اختصاص کیفیت ویژه
unit elongation U ازدیاد طول ویژه
net U ویژه خرج دررفته
serologist U ویژه گر سرم شناسی
school slang U اصطلاح ویژه اموزشگاه
molecular specific heat U گرمای ویژه مولی
speciality U اختصاص کیفیت ویژه
asterium U عنصر ویژه ستارگان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com