English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
shelterer U دارای حفاظ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
protected U در پشت حفاظ دارای جان پناه
Other Matches
shelter U حفاظ
coverture U حفاظ
safeguarding U حفاظ
safeguarded U حفاظ
safeguard U حفاظ
unsheltered <adj.> U بی حفاظ
sheltered U حفاظ
sheltering U حفاظ
shelters U حفاظ
cover U حفاظ
protected U در حفاظ
umbrella U حفاظ
disposed U بی حفاظ
coverings U حفاظ
mantelet U حفاظ
shelterless U بی حفاظ
covers U حفاظ
bleak U بی حفاظ
umbrellas U حفاظ
sconce U حفاظ
awnings U حفاظ
bleaker U بی حفاظ
bleakest U بی حفاظ
safeguards U حفاظ
awning U حفاظ
bleakly U بی حفاظ
protective cover U روپوش حفاظ
magnetic shield U حفاظ مغناطیسی
magnetic screen U حفاظ مغناطیسی
hangars U پناهنگاه حفاظ
exposes U بی حفاظ گذاردن
shielding U حفاظ کشیدن
expose U بی حفاظ گذاردن
exposing U بی حفاظ گذاردن
heat shield U حفاظ حرارتی
take cover U حفاظ گرفتن
metal conduit U لوله حفاظ
hangar U پناهنگاه حفاظ
fender U نرده حفاظ
protective plating U حفاظ فلزی
defilade U حفاظ مانع
guardrail U سیم حفاظ
magnet keeper U حفاظ اهنربا
conduit U لوله حفاظ
sight defilade U حفاظ مگسک
conduits U لوله حفاظ
snow fence U حفاظ برف
overhead cover U حفاظ بالای سر
biological shield U حفاظ زیستی
dunnage U حفاظ کالاها
keeper of magnet U حفاظ اهنربا
soft missile base U سکوی بی حفاظ
spillway apron U فرش حفاظ
shields U حفاظ پیدا کردن
shields U حفاظ پوشش محافظ
scabbards U حفاظ غلاف کردن
armor plate U حفاظ یا پوشش زرهی
scabbard U حفاظ غلاف کردن
flexible metal conduit U لوله حفاظ خرطومی
flexible conduit U لوله حفاظ نرم
shield U حفاظ پیدا کردن
shield U حفاظ پوشش محافظ
goggles U عینک حفاظ دار
magnetic screening effect U اثر حفاظ مغناطیسی
roadstead U لنگرگاه بدون حفاظ
fiber conduit U لوله حفاظ فیبری
screened U دیوار تخته حفاظ
conduit bushing U بوش لوله حفاظ
shell U عامل محافظ حفاظ
depth charge armor U حفاظ بمب زیرابی
shelling U عامل محافظ حفاظ
hull down U بدنه پشت حفاظ
facadism U حفاظ جلو ساختمان
conduit elbow U زانویی لوله حفاظ
screens U دیوار تخته حفاظ
hang up <idiom> U حفاظ ،محکم کردن
screening, screenings U دیوار تخته حفاظ
shells U عامل محافظ حفاظ
screen U دیوار تخته حفاظ
conduit bushing adapter U تبدیل لوله حفاظ
rigid metal conduit U لوله حفاظ سخت
haul defilade U تابرجک پشت حفاظ قرار گرفتن
hull defilade U تا ارتفاع لوله در پشت حفاظ قرارگرفتن
soft missile base U سکوی بدون حفاظ پرتاب موشک
instrument with magnetic screening U دستگاه اندازه گیری با حفاظ مغناطیسی
instrument for electromagnetic screening U دستگاه اندازه گیری با حفاظ الکترومغناطیسی
instrument for electrostatic screening U دستگاه اندزه گیری با حفاظ الکترواستاتیکی
redoubt U موضع محصور دفاعی کوچک حفاظ استحکامات
hull down U قرار دادن تانک تالوله پشت حفاظ
guarded output U خروجی حفاظ دار [مهندسی برق] [الکترونیک]
uncover U برداشتن روپوش یا چادر وسایل فرمان از حفاظ یا سنگرخارج شوید
uncovers U برداشتن روپوش یا چادر وسایل فرمان از حفاظ یا سنگرخارج شوید
uncovering U برداشتن روپوش یا چادر وسایل فرمان از حفاظ یا سنگرخارج شوید
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
parapets U حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
parapet U حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
hardened site U حفاظ مقاوم پایگاه مقاوم در مقابل تک ش م ر و اتمی
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
main guard U نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
end stopped U دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic U دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored U دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous U دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
winey U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl U دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
three legged U دارای سه پا
bilabiate U دارای دو لب
odoriferous U دارای بو
glochidiate U دارای مو
three-legged U دارای سه پا
trilinear U دارای سه خط
fraught with U دارای
iodic U دارای ید
footy U دارای پا
dolose U دارای قصدجرم
far reaching U دارای اثرزیاد
innervate U دارای پی کردن
in defect U دارای کاستی
double tongued U دارای دوقول
indued with charm U دارای فریبندگی
dyslogistic U دارای خاطرات بد
in flower U دارای شکوفه
in power U دارای اختیارات
in force U دارای اعتبار
insectile U دارای حشره
dipteran U دارای دو بال
instinct with force U دارای زور
inflorescent U دارای گل اذین
entitative U دارای وجودخارجی
multifid U دارای چندشکاف
floaty U دارای اب نشین کم
foliolate U دارای برگچه
splashing U دارای ترشح
hearted U دارای قلب ...
geniculate U دارای زانویی
glanduliferous U دارای غد دکوچک
glary U دارای تشعشع
heterogamous U دارای مادگی ها
hexameter U دارای شش وزن
ill neighboured U دارای محیط بد
febile U دارای حالت تب
ill neighboured U دارای همسایه بد
humous U دارای موادالی
feldspathic U دارای فلدسپار
miasmal U دارای دمه بد بو
fibrinous U دارای مودلیفی
homolographic U دارای قرینه
haired U دارای موی ...
antithetical U دارای ضد ونقیض
behind U دارای پس افت
ambivalence U دارای دو جنبه
isometrics U دارای یک میزان
isometric U دارای یک میزان
bifocals U دارای دو کانون
bifocal U دارای دو کانون
divans U دارای دوفرفیت
divan U دارای دوفرفیت
bodily U دارای بدن
behinds U دارای پس افت
hectic U دارای تب لازم
antithetic U دارای ضد ونقیض
amphibolic U دارای دو معنی
aluminous U دارای زاج
adamantean U دارای تلئلو
acetylize U دارای ریشهء
acetylate U دارای ریشهء
accentual U دارای تاکید
prurient U دارای فکرشهوانی
privileged U دارای امتیاز
overlapping U دارای اشتراک
hook-nosed U دارای بینی کج
melodious U دارای ملودی
synonymous U دارای تشابه
synonymous U دارای ترادف
stilted U دارای چوب پا
energetic U دارای انرژی
portentous U دارای فال بد
deadbeats U دارای سکون
deadbeat U دارای سکون
weighted U دارای وزن
melodic U دارای ملودی
prerogative U دارای حق ویژه
hook nosed U دارای بینی کج
electives U دارای حق انتخاب
elective U دارای حق انتخاب
twofold U دارای دو چیز
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com