Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
self moved
U
دارای حرکت بادی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
english horn
U
نوعی ساز بادی چوبی انگلیسی که دارای دوزبانه است
air bedding
U
لایههای لاستیکی بادی بالشتکهای بادی
reciprocating
U
دارای حرکت متناوب
knock kneed
U
دارای حرکت کج ومعوج
slow moving
U
دارای حرکت کند
succussatory
U
دارای حرکت دشوار
snaked
U
دارای حرکت مارپیچی بودن
self moved
U
دارای حرکت خود بخود
snakes
U
دارای حرکت مارپیچی بودن
snake
U
دارای حرکت مارپیچی بودن
gaited
U
اسب دارای حرکت پاهای معین
boresafe fuze
U
ماسوره دارای ضامن حرکت در داخل لوله
tandem roller
U
نوعی قلطک که دارای چرخهای فلزی بوده وچرخها پشت سر هم حرکت میکند
weatherly
U
حرکت در مسیر باد دارای باد مساعد
differential ailerons
U
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
lenz' law
U
جریان القاء شده در یک مدار که نسبت به یک میدان مغناطیسی دارای حرکت نسبی است میدانی در جهت مخالف میدان اصلی بوجودمی اورد
flatuous
U
بادی
body shirt
U
بادی
pneumatic
U
بادی
blowy
U
بادی
windmills
U
اسیاب بادی
airgun
U
سلاح بادی
windmill
U
اسیاب بادی
pop gun
U
تفنگ بادی
pneumatic fender
U
دفرای بادی
sailboats
U
قایق بادی
air rifles
U
تفنگ بادی
airgun
U
تفنگ بادی
air rifle
U
تفنگ بادی
dune sand
U
ماسه بادی
blowtube
U
تفنگ بادی
pneumatic hammer
U
چکش بادی
pneumatic
U
لاستیک بادی
pneumatic press
U
پرس بادی
pneumatic riveting
U
پرچکاری بادی
blow gun
U
تفنگ بادی
blow pipe
U
تفنگ بادی
pneumatic tire
U
لاستیک بادی
pneumatic tools
U
اسبابهای بادی
airguns
U
تفنگ بادی
airguns
U
سلاح بادی
at first blush
U
در بادی امر
fly ash
U
خاکستر بادی
wind generator
U
مولد بادی
aeromotor
U
موتور بادی
air brakes
U
ترمز بادی
wind corrosion
U
ساییدگی بادی
quicksand
U
ماسه بادی
air bed
U
تشک بادی
hurricane lamp
U
چراغ بادی
running sand
U
ماسه بادی
hurricane lamps
U
چراغ بادی
air brake
U
ترمز بادی
marine sand
U
ماسه بادی
lantern
U
چراغ بادی
air blast transformer
U
مبدل بادی
blowgun
U
تفنگ بادی
air pump
U
تلمبهء بادی
sailboat
U
قایق بادی
lanterns
U
چراغ بادی
wind erosion
U
فرسایش بادی
wind current
U
جریان بادی
air operated horn
U
شیپور بادی
air hammer
U
چکش بادی
air gun
U
تفنگ بادی
sail
U
شراع کشتی بادی
sailings
U
مسافرت با قایق بادی
sailings
U
شراع کشتی بادی
sailed
U
مسافرت با قایق بادی
square rigger
U
نوعی کشتی بادی
sailed
U
شراع کشتی بادی
sail
U
مسافرت با قایق بادی
chipping hammer
U
چکش بادی اهن بر
chipping hammer
U
چکش بادی اهنبر
air operated press
U
پرس بادی پنوماتیکی
fresh breeze
U
بادی که ساعتی 23 کیلومتربوزد
schooners
U
نوعی قایق بادی
air operated pendulum type screen wiper
U
بادامک پاندولی بادی
sail arm
U
پره اسیاب بادی
vane of windmill
U
پره اسیاب بادی
euphonium
U
یکجورالت موسیقی بادی
eolation
U
سنگ فرسایی بادی
riveting hammer
U
چکش بادی پرچ
sailing
U
قایقرانی با قایق بادی
wind instruments
U
الات موسیقی بادی
schooner
U
نوعی قایق بادی
popgun
U
تفنگ بادی بچگانه
wind instrument
U
الات موسیقی بادی
reed
U
الت موسیقی بادی
auxiliary sailing vessel
U
کشتی بادی موتوردار
wave
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves
U
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinted
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
U
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
windmill
U
هر چیزی شبیه اسیاب بادی
yaghtman's anchor
U
لنگر قایقهای بادی کوچک
quartering
U
بادی که با زاویه کج بطرفی می وزد
saxophone
U
نوعی الت موسیقی بادی
to go for a sail
U
با کشتی بادی سفریاگردش کردن
saxophones
U
نوعی الت موسیقی بادی
windmills
U
هر چیزی شبیه اسیاب بادی
ophicleide
U
یکجور ساز بادی برنجین
peabody picture vocabulary test
U
ازمون واژگان مصور پی بادی
an off shore wind
U
بادی که از سوی دریا بوزد
primafacie
U
در بادی امر قابل قبول
balloon tire
U
لاستیک بادی عاج دار
fugues
U
نوعی الت بادی موسیقی
reed organ
U
یکنوع الت موسیقی بادی
fugue
U
نوعی الت بادی موسیقی
mouses
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse
U
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
U
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
trackball
U
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
to sail
[for]
U
با کشتی بادی آغاز به سفر کردن
[به]
reed stop
U
کلید یا جا انگلشتی الات موسیقی بادی
yachts
U
کرجی بادی یا بخاری مخصوص تفرج
yacht
O
کرجی بادی یا بخاری مخصوص تفرج
aeolian harp
آلت موسیقی بادی شبیه به جعبه
woodwind
U
موسیقی برای سازهای بادی چوبی
reed pipe
U
لوله یا نای الات موسیقی بادی
meter rule
U
مقررات مربوط به ساختن قایقهای بادی
tapes
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroked
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
fish tailing
U
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
cruise
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
taped
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tape
U
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruises
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
move off the ball
U
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
stroking
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke
U
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruised
U
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
fresh gale
U
بادی که با سرعت ساعتی 93تا 64 میل بوزد
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
transfers
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise
U
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transferring
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion
U
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transfer
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
chute
U
سرسره بادی برای فراراضطراری از هواپیما درروی زمین
chutes
U
سرسره بادی برای فراراضطراری از هواپیما درروی زمین
fishtail wind
U
بادی که مداوما به چپ وراست یا جلو و عقب تغییرجهت میدهد
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
open jet tunnel
U
تونل بادی که قسما کار ان باز بوده و فاقد دیواره میباشد
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
aberration
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
closed jet tunnel
U
تونل بادی نه الزاما با مداربسته بلکه قسمت اصلی ان کاملا بسته است
drags
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag
U
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse
U
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses
U
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum
U
سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression
U
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skull
U
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skulls
U
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens
U
مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
travelling overwatch
U
راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
node
U
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
nodes
U
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch
U
حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
pneumaticity
U
خاصیت بادی یا هوایی خاصیت چیزی که با هوای فشرده کار میکند
quadrature encoding
U
سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
idiomorphic
U
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
the wind drowned the strigs
U
سازهای بادی صدای سازهای سیمی را خفه میکند
stabile
U
بدون حرکت بی حرکت
isotropic solutions
U
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped
U
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
aerodynamics
U
مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
moment of momentum
U
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
rate of march
U
سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
angular momentum
U
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
convoy schedule
U
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
raster
U
سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
polyisotopic
U
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored
U
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous
U
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
sailboats
U
کشتی بادبانی کشتی بادی
sailboat
U
کشتی بادبانی کشتی بادی
hamilton's equations of motion
U
معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
winey
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
k day
U
روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com