Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
heteromerous
U
دارای ترکیبات غیر مربوط ونامتجانس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ferric
U
دارای ترکیبات اهن
ferrous
U
دارای ترکیبات اهن
stannous
U
دارای ترکیبات قلع دو فرفیتی
semantics
U
1-بخشی از زبان که مربوط به معنای کلمات بخشهای کلمات یا ترکیبات آنهاست . 2-
actinic
U
دارای خواص پرتوافکنی مربوط به تاثیر شیمیایی
haustellate
U
دارای الت مکنده مربوط به حشرات مکنده مساعد برای مکیدن
toggle
U
مربوط است به هر دستگاهی که دارای دو حالت پایدار است
toggles
U
مربوط است به هر دستگاهی که دارای دو حالت پایدار است
homologous series
U
ترکیبات همرده
spiro compounds
U
ترکیبات اسپیرو
hydrocarbon
U
ترکیبات هیدروکربن
hydrocarbons
U
ترکیبات هیدروکربن
sandwich compounds
U
ترکیبات ساندویچی
compounds of iron
U
ترکیبات اهن
coordination compounds
U
ترکیبات کوئوردیناسیون
trace compounds
U
ترکیبات کم مقدار
saliniferous
U
ترکیبات نمک زا
heterocyclic compounds
U
ترکیبات ناجور حلقه
homocyclic compounds
U
ترکیبات جور حلقه
intermetallic compounds
U
ترکیبات بین فلزی
charge transfer compounds
U
ترکیبات انتقال بار
clathrate compounds
U
ترکیبات اندرون گیر
interhalogen compounds
U
ترکیبات بین هالوژنی
fusion principle
U
اصل ترکیبات جوش خورده
dispensatory
U
کتاب ترکیبات دارویی داروخانه
platinize
U
با پلاتین و ترکیبات ان مخلوط کردن یا اندودن
carbohydrate
U
ترکیبات خنثی کربن واکسیژن وهیدرژن
carbohydrates
U
ترکیبات خنثی کربن واکسیژن وهیدرژن
continuous tone image
U
تصویر تشکیل شده از ترکیبات نواحی مجزا
turborocket
U
ترکیبات گوناگونی از توربین گاز و راکت در یک موتور
Ushak medallion
U
ترنج عشاق
[این ترنج مربوط به شهری به همین نام در ترکیه است که دارای سابقه پانصد ساله در بافت فرش است.]
micronutrient
U
ترکیبات اصلی ومغذی که بمقدار خیلی کمی برای زندگی لازمست
program loans
U
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inferences
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inference
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
elevation guidance
U
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
victual
U
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
bioclimatic
U
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
purpurin
U
رنگ ارغوان یا قرمز
[که از تلفیق روناس با ترکیبات فلزی دیگر بدست می آید.]
color code
U
روشی برای مشخص کردن یک جسم یا خواص ان با استفاده از ترکیبات مختلف رنگها
auditory
U
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital
U
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
supervisory
U
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
xenial
U
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
distance angle
U
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
range component
U
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
civil appropriation
U
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic
U
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
end stopped
U
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions
U
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored
U
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous
U
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic
U
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winey
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl
U
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
correspondent
U
مربوط به
pertinent
U
مربوط به
coordinate
U
مربوط
pertinent
U
مربوط
cretaceous
U
مربوط به گچ
apposite
U
مربوط
eight bit system
U
مربوط به یک
curatorial
U
مربوط به
irrelevant
U
نا مربوط
for
U
مربوط به
affined
U
مربوط
pertaining
U
مربوط به
as for
U
مربوط به
caprine
U
مربوط به بز
germane
U
مربوط
hydraulic
U
مربوط به اب
proper
U
مربوط
condequent
U
مربوط
coherent
U
مربوط
correspondents
U
مربوط به
relevant
U
مربوط
related
U
مربوط
pertinenet
U
مربوط
lineal
U
مربوط به خط
vespertinal
U
مربوط به شب
ameba
U
مربوط به امیب
amazonian
U
مربوط به امازونها
aluminous
U
مربوط به الومینیوم
aguish
U
مربوط به تب و لرز
agrologic
U
مربوط بخاکشناسی
yester
U
مربوط به دیروز
adulterous
U
مربوط به زنا
sales
U
مربوط به فروش
ameban
U
مربوط به امیب
amebic
U
مربوط به امیب
arbitrative
U
مربوط بحکمیت
arbitral
U
مربوط به حکمیت
anglian
U
مربوط به نژاد
anent
U
در مشارکت با مربوط به
histrionic
U
مربوط به نمایش
analitical
U
مربوط به تجزیه
ammino
U
مربوط به امونیاک
ameboid
U
مربوط به امیب
zibelline
U
مربوط به سمور
achaian
U
مربوط به اخائیه
achaean
U
مربوط به اخائیه
fractional
U
مربوط به بخشهایی
photo-
U
مربوط به نور
dictatorial
U
مربوط به دیکتاتور
nasal
U
مربوط به بینی
concern
U
مربوط بودن به
concerns
U
مربوط بودن به
narcotic
U
مربوط به موادمخدره
dependent
U
مربوط محتاج
treats
U
مربوط بودن به
treated
U
مربوط بودن به
treat
U
مربوط بودن به
outbound
U
مربوط به خارج
racing
U
مربوط بمسابقه
fossil
U
مربوط بادوارگذشته
fossils
U
مربوط بادوارگذشته
nutritional
U
مربوط بهتغذیه
acetarious
U
مربوط به سالاد
fractional
U
مربوط به بخشها
archival
U
مربوط به بایگانی
arithmeticlal
U
مربوط به حساب
weaponary
U
مربوط به اسلحه
chromatic
U
مربوط به رنگها
chromic
U
مربوط به کرومیوم
churchly
U
مربوط به کلیسا
collegial
U
مربوط به دانشکده
commisural
U
مربوط به درزوپیوندگاه
self-
U
مربوط به خود
ghostly
U
مربوط به روح
computational
U
مربوط به یک محاسبه
vindicative
U
مربوط به توجیه
villatic
U
مربوط به دهکده
corresponsive
U
مربوط بیکدیگر
vespertine
U
مربوط به شب شبانه
dictoral
U
مربوط به دکتری
versicular
U
مربوط به ایات
divisional
U
مربوط به تقسیم
domiciliary
U
مربوط به خانه
cerebellar
U
مربوط به مخچه
capitular
U
مربوط بفصل
caloric
U
مربوط به کالری
arteriovenous
U
مربوط به رگها
mechanical
U
مربوط به ماشین ها
as to
U
عطف به مربوط به
astro
U
مربوط به نجوم
atomistic
U
مربوط به اتم
tutorials
U
مربوط به قیمومت
tutorial
U
مربوط به قیمومت
woodsy
U
مربوط به جنگل
bardic
U
مربوط به رامشگری
basal
U
مربوط به ته یابنیان
bear on
U
مربوط بودن
budgetary
U
مربوط به بودجه
logistical
U
مربوط به لجستیک
britannic
U
مربوط به بریتانیا
brumal
U
مربوط به زمستان
c
U
مربوط به کامپیوتر
calligraphic
U
مربوط به خطاطی
vermian
U
مربوط به کرم
baronial
U
مربوط به بارون
affiliated
U
مربوط ساختن
affiliate
U
مربوط ساختن
What do I care?
U
به من چه مربوط است؟
acoustic
U
مربوط به صدا
prospective
U
مربوط به اینده
parental
U
مربوط به والدین
communists
U
مربوط به کمونیسم
affiliates
U
مربوط ساختن
affiliating
U
مربوط ساختن
speculative
U
مربوط به اندیشه
acrobatic
U
مربوط به بندبازی
anal
U
مربوط به مقعد
aeronautical
U
مربوط به فضانوردی
thermal
U
مربوط به گرما
existential
U
مربوط به هستی
electrically
U
مربوط به الکتریسیته
retired
U
مربوط به بازنشستگی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com