English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
chequered U دارای تحولات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
meteorology U مبحث تحولات جوی
morphology U تاریخ تحولات لغوی
diastrophism U تحولات ارضی زمین
cataclysms U تحولات ناگهانی وعمده
cataclysm U تحولات ناگهانی وعمده
diastrophic U مربوط به تحولات زمین
engramme U تحولات دائمی هسته سلول
engram U تحولات دائمی هسته سلول
macroevoluyion U تحولات عظیم سیر تکامل
metabolisms U تحولات بدن موجود زنده برای حفظ حیات
metabolism U تحولات بدن موجود زنده برای حفظ حیات
induced investment U سرمایه گذاری که پاسخگوی تغییرات و تحولات درامد ملی باشد
On the recent developments he had nothing to say. U در باره تحولات اخیر او هیچ چیزی برای گفتن نداشت.
economic determinism U یکی ازاصول عقاید مارکس که به موجب ان جمیع تحولات اجتماعی وسیاسی ناشی ازجبر اقتصادی تلقی می گردد
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped U دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored U دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous U دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic U دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winy U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl U دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
three legged U دارای سه پا
iodic U دارای ید
three-legged U دارای سه پا
fraught with U دارای
footy U دارای پا
odoriferous U دارای بو
glochidiate U دارای مو
trilinear U دارای سه خط
bilabiate U دارای دو لب
silicifoeous U دارای در کوهی
fibrinous U دارای مودلیفی
legitimating U دارای حق مشروع
prerogatives U دارای حق ویژه
social minded U دارای افکاراجتماعی
legitimated U دارای حق مشروع
flabby U دارای عضلات شل
legitimate U دارای حق مشروع
rectilinear U دارای مسیرمستقیم
legitimates U دارای حق مشروع
shoaly U دارای جاهای کم اب
self abnegating U دارای کف نفس
prurient U دارای فکرشهوانی
privileged U دارای امتیاز
rifled U دارای خان
sabulous U دارای شن ریزه
rugose U دارای رکه
hectic U دارای تب لازم
geniculate U دارای زانویی
reversioner U دارای حق رجوع
acetylize U دارای ریشهء
handy <adj.> U دارای مزیت
shelterer U دارای حفاظ
floaty U دارای اب نشین کم
acetylate U دارای ریشهء
sexagenary U دارای سن 06 تا96
accentual U دارای تاکید
foliolate U دارای برگچه
backed U دارای پشت
equivocal U دارای دومعنی
short-range U دارای برد کم
glanduliferous U دارای غد دکوچک
feldspathic U دارای فلدسپار
superabundant U دارای وفور
syntonic U دارای بسامدمشابه
artiodactylous U دارای سم شکافته
preferable U دارای رجحان
artiodactyl U دارای سم شکافته
arbitrative U دارای اختیارحکمیت
swell butted U دارای ته گنده
antithetical U دارای ضد ونقیض
antithetic U دارای ضد ونقیض
alcoholic U دارای الکل
alcoholics U دارای الکل
sulfureous U دارای گوگرد
aulait U دارای شیر
accredited U دارای اعتبارنامه
dyslogistic U دارای خاطرات بد
dolose U دارای قصدجرم
basined U دارای ابگیر
double tongued U دارای دوقول
testate U دارای وصیت
ternal U دارای سه تغییر
wordy U دارای اطناب
azotic U دارای ازت
knobby U دارای برامدگی
musicals U دارای اهنگ
starchy U دارای نشاسته
terahenous U دارای 4 مادگی
monogamous U دارای یک همسر
monogamous U دارای یک زن یا یک شوهر
low spirited U دارای روحیه بد
low-spirited U دارای روحیه بد
adamantean U دارای تلئلو
far reaching U دارای اثرزیاد
musical U دارای اهنگ
splashy U دارای ترشح
spirituous U دارای الکل
deficient U دارای کمبود
redundant U دارای اطناب
spiriferous U دارای عضومارپیچی
febile U دارای حالت تب
staminate U دارای جرثومه نر
stannic U دارای قلع
stannous U دارای قلع
bigamous U دارای دو زن یا دو شوهر
strontic U دارای استرونیوم
entitative U دارای وجودخارجی
straight line U دارای خط مستقیم
short range U دارای برد کم
heterogamous U دارای مادگی ها
amphibolic U دارای دو معنی
aluminous U دارای زاج
squib U دارای صدای فش فش
squibs U دارای صدای فش فش
sonant U دارای اهنگ
hook-nosed U دارای بینی کج
isogenous U دارای یک منبع
electives U دارای حق انتخاب
muciferous U دارای مخاط
energetic U دارای انرژی
elective U دارای حق انتخاب
keyed U دارای جاانگشتی
stilted U دارای چوب پا
monopetalous U دارای یک گلبرگ
keeled U دارای تبر ته
synonymous U دارای ترادف
synonymous U دارای تشابه
multifid U دارای چندشکاف
multiflorous U دارای بیش از سه گل
nucleate U دارای هسته
deadbeat U دارای سکون
deadbeats U دارای سکون
portentous U دارای فال بد
hook nosed U دارای بینی کج
intercommunicate U دارای مراوده
invested with power U دارای اختیار
nitrous U دارای شوره
iodous U دارای یود
myrrhic U دارای بوی مر
multilineal U دارای چندین خط
monometallic U دارای یک فلز
monoclinal U دارای یک شیب
salaried U دارای حقوق
formal U دارای فکر
lean to U دارای چارطاقی
splash U دارای ترشح
ledgy U دارای طاقچه
splashes U دارای ترشح
splashing U دارای ترشح
longheaded U دارای سردراز
twofold U دارای دو چیز
lippy U پر رو دارای لب اویزان
lobated U دارای نرمه
magneto U دارای مغناطیس
mammilate U دارای پستان
monatomic U دارای یک جوهرفرد
monandrous U دارای یک شوهر
keratinous U دارای موادشاخی
miasmatic U دارای دمه بد بو
miasmal U دارای دمه بد بو
kibed U دارای شکاف
knarred U دارای برامدگی
knock kneed U دارای زانوی کج
melodious U دارای ملودی
melodic U دارای ملودی
prerogative U دارای حق ویژه
lobate U دارای نرمه
instinct with force U دارای زور
reboant U دارای واکنش
primipara U دارای یک اولاد
prerogatived U دارای حق ویژه
preemptor U دارای حق شفعه
isometrics U دارای یک میزان
isometric U دارای یک میزان
pre emptive U دارای حق شفعه
hexameter U دارای شش وزن
homolographic U دارای قرینه
humous U دارای موادالی
polygamous U دارای چند زن
plumose U دارای دسته پر
primiparous U دارای یک اولاد
hearted U دارای قلب ...
rattly U دارای صدای تق تق
glary U دارای تشعشع
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com