Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
tuberous
U
دارای برامدگی گره دار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
knobby
U
دارای برامدگی
bumpiness
U
دارای برامدگی
cuspidal
U
دارای برامدگی
knarred
U
دارای برامدگی
papillary
U
مانند برامدگی دارای برامدگی
papillose
U
دارای برامدگی
tuberculous
U
دارای برامدگی یا دکمه مسلول
Other Matches
ledges
U
برامدگی
ledge
U
برامدگی
whaleback
U
برامدگی
burrs
U
برامدگی
antinode
U
برامدگی
granulation
U
برامدگی
ridge
U
برامدگی
bulging
U
برامدگی
dome
U
برامدگی
knur
U
برامدگی
knop
U
برامدگی
mounds
U
برامدگی
mound
U
برامدگی
domes
U
برامدگی
bumpy
U
پر از برامدگی
bumpiest
U
پر از برامدگی
knurl
U
برامدگی
bumpier
U
پر از برامدگی
bulges
U
برامدگی
gibbous
U
برامدگی
entasis
U
برامدگی
bump
U
برامدگی
nub
U
برامدگی
heaved
U
برامدگی
cusp
U
برامدگی
convexity
U
برامدگی
nib
U
برامدگی
nibs
U
برامدگی
heave
U
برامدگی
knobs
U
برامدگی
bulged
U
برامدگی
ridges
U
برامدگی
burring
U
برامدگی
ganglion
U
برامدگی
burred
U
برامدگی
burr
U
برامدگی
extuberance
U
برامدگی
knob
U
برامدگی
bluging
U
برامدگی
overhangs
U
برامدگی
nurl
U
برامدگی
knosp
U
برامدگی
nub or nubble
U
برامدگی
overhang
U
برامدگی
neuroma
U
برامدگی پی
turgescence
U
برامدگی
tuberosity
U
برامدگی
knurr
U
برامدگی
bulge
U
برامدگی
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
boss
U
برامدگی تزیینی
bridge
U
برامدگی بینی
annular projection
U
برامدگی حلقوی
tumescence
U
برامدگی
[تورم]
thenar
U
برامدگی کف دست
tumidity
U
برامدگی
[تورم]
hyperostosis
U
برامدگی استخوان
circular projection
U
برامدگی گرد
phantom tumour
U
برامدگی موقتی
nodule
U
برامدگی کوچک
nodule
U
برامدگی عقده
phyma
U
برامدگی پوست
turgor
U
برامدگی
[تورم]
nodules
U
برامدگی عقده
bossed
U
برامدگی تزیینی
eminency
U
برامدگی بزرگی
node
U
دشواری برامدگی
nodes
U
دشواری برامدگی
sill
U
برامدگی دریایی
swelling
U
برامدگی
[تورم]
protuberance
U
برامدگی
[تورم]
exostosis
U
برامدگی استخوان
mezzo rillievo
U
نیم برامدگی
tumors
U
تومور برامدگی
protuberancy
U
برامدگی قلنبگی
lump
U
برامدگی
[تورم]
promontory
U
پرتگاه برامدگی
midrib
U
خط یا برامدگی حد فاصل
tumour
U
تومور برامدگی
promontories
U
پرتگاه برامدگی
bosses
U
برامدگی تزیینی
bulge
U
برامدگی
[تورم]
tumours
U
تومور برامدگی
splint
U
برامدگی کوچک
protrude
U
برامدگی داشتن
bridged
U
برامدگی بینی
bunchout
U
برامدگی یافتن
protuberance
U
برامدگی قلنبگی
jag
U
برامدگی تیز
sills
U
برامدگی دریایی
tubercle
U
برامدگی گرد
eminence
U
برامدگی بزرگی
protruded
U
برامدگی داشتن
caput
U
نوک برامدگی
bulging test
U
ازمایش برامدگی
hump
U
برامدگی گرد
knuckle bone
U
برامدگی بندانگشت
lump
U
غلنبه برامدگی
boll
U
برامدگی مانند
humps
U
برامدگی گرد
bowing of bed
U
برامدگی کف نهر
humping
U
برامدگی گرد
protuberances
U
برامدگی قلنبگی
knar
U
برامدگی درچوب
bulginess
U
برامدگی شکم
protrudes
U
برامدگی داشتن
protruding
U
برامدگی داشتن
lumped
U
غلنبه برامدگی
tumor
U
تومور برامدگی
lumps
U
غلنبه برامدگی
verruca
U
گندمه برامدگی
verrucas
U
گندمه برامدگی
bridges
U
برامدگی بینی
bossing
U
برامدگی تزیینی
nodules
U
برامدگی کوچک
papilla
U
برامدگی کوچک
villus
U
برامدگی مویی
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
knuckle
U
برامدگی یا گره گیاه
stigma
U
لکه ننگ برامدگی
inion
U
برامدگی پشت کله
outgrwth
U
برامدگی گوشت زیادی
cockle
U
گره و برامدگی پارچه
papula
U
برامدگی خارش دار
cockles
U
گره و برامدگی پارچه
hillock
U
برامدگی در سطح صاف
projections
U
پیش افکنی برامدگی
tubercle
U
برامدگی دندان اسیاب
projection
U
پیش افکنی برامدگی
papilla
U
برامدگی نوک دار
stigmas
U
لکه ننگ برامدگی
knuckles
U
برامدگی یا گره گیاه
pigeon breast
U
برامدگی جناغ سینه
hillocks
U
برامدگی در سطح صاف
nubble
U
برامدگی یاگره کوچک
hummock
U
برامدگی زمین در مرداب
knag
U
گره چوب برامدگی
tubercular
U
برامدگی دار سلی
caulk
U
برامدگی زیر نعل اسب
excrescency
U
اماس گیاهی یا حیوانی برامدگی
fingers
U
باندازه یک انگشت میله برامدگی
finger
U
باندازه یک انگشت میله برامدگی
chicken breast
U
برامدگی عظم قص یا استخوان سینه
mounts
U
سوار شدن قله برامدگی
mount
U
سوار شدن قله برامدگی
gyrus
U
برامدگی چین خورده مغز
glabella
U
برامدگی پیشانی میان دو ابرو
cam
U
برامدگی قطعه گوشه دار
umbo
U
قبه سپر قوز برامدگی
cams
U
برامدگی قطعه گوشه دار
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
fusee
U
امرود برامدگی ساق پای اسب
tubers
U
سیبک برامدگی زگیل مانند برجستگی
bulb
U
هر نوع برامدگی یاتورم شبیه پیاز
monticule
U
تپه کوچک اتش فشانی برامدگی
tuber
U
سیبک برامدگی زگیل مانند برجستگی
bulbs
U
هر نوع برامدگی یاتورم شبیه پیاز
nook
U
قطعه زمین پیش امده برامدگی
antihelix
U
برامدگی قسمت غضروفی خارج گوش
bleb
U
برامدگی روی پوست انسان یاگیاه
fourchette
U
برامدگی سه گوش درکف پای اسب
trochanter
U
برامدگی در بالای تنه استخوان ران
beard
U
هرگونه برامدگی تیزشبیه مو و سیخ در گیاه و حیوان
beards
U
هرگونه برامدگی تیزشبیه مو و سیخ در گیاه و حیوان
keloid
U
برامدگی ایکه درمحل التیام زخم پدید می اید
cumulus mammatus
U
ابرهای متراکمی با برامدگی اونگ مانند در سطح زمین
interspinalis
U
ماهیچه کوتاهی که برامدگی مهرههای پشت رابهم می پیوند د
olivary body
U
بر امدگی جلو پیاز مخ برامدگی قدامی بصل النخاع
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
burring
U
برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
rose gall
U
برامدگی در درخت نسترن که انرا حشره ویژهای فراهم می ورد
burrs
U
برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
kissing button
U
برامدگی روی زه که درکشیدن کامل کمان با لب کمانگیر مماس میشود
burred
U
برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
burr
U
برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
offsets
U
برامدگی یا فرورفتگی هائی که برای دربرگرفتن قسمتهای دیگر ساختمان پیش بینی میشود
idiomorphic
U
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions
U
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped
U
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
frost heave
U
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
rand
U
لبه برامدگی لبه طبقات سنگ نوار
off colored
U
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic
U
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
monadelphous
U
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
winey
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
hyprostosis
U
رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
condyle
U
مهره استخوان- برامدگی استخوان
knobble
U
برامدگی کوچک گره کوچک
pentadactyl
U
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
socle
U
پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com