English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mammilary U دارای برامدگیهای پستان مانند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tuberculoid U مانند برامدگیهای سلی
mammillary U پستان مانند بصورت پستان
mammiform U پستان مانند بصورت پستان
nodose U دارای برامدگیهای مشخص
nodous U دارای برامدگیهای مشخص
nodulose U دارای برامدگیهای ریز
nodulous U دارای برامدگیهای ریز
tuberculate U دارای برامدگیهای سلی
snagged U پراز ته شاخه دارای برامدگیهای ناصاف
bosomy U پستان مانند
mastoid U پستان مانند
udder U پستان گاو و مانند ان
udders U پستان گاو و مانند ان
mastodynia U پستان مانند پستانی
mammila U اندام یا چیز دیگرکه مانند پستان باشد
mammilate U دارای پستان
bosoms U دارای پستان شدن
bosom U دارای پستان شدن
mammillate U دارای پستان یا پستانک
bosomy U دارای پستان برجسته
mastectomy U پاره کردن وبرداشتن پستان یا قسمتی از پستان
mastectomies U پاره کردن وبرداشتن پستان یا قسمتی از پستان
breasts U نوک پستان هرچیزی شبیه پستان
breast U نوک پستان هرچیزی شبیه پستان
asteriated U دارای اشعهء ستاره مانند
vulviform U دارای شکاف فرج مانند
discifloral U دارای گلهای صفحه مانند
gramineous U علف مانند دارای غلات
xylocarpous U دارای میوه چوب مانند
sawtooth U دارای دندانه اره مانند
crutched U دارای تکهای که مانند چلیپاباشد
saw toothed U دارای دندانه اره مانند
runcinate U دارای دندانههای اره مانند
globy U گوی مانند دارای گلولههای ریز
bicornuate U دارای دوشاخ یا زوائد شاخ مانند
globe like U گوی مانند دارای گلولههای ریز
rhizomatous U دارای ساقههای ریشه مانند زیرزمینی
mooned U دارای نشان هلال ماه مانند
acid U سرکه مانند دارای خاصیت اسید
acids U سرکه مانند دارای خاصیت اسید
high octane U دارای اکتان زیاد مانند بنزین سوپر
doughface U دارای صورتی مانند خمیر گوشت الود
winy U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
papilloma U ورم یا برامدگیهای پوستی
scabbier U جرب دار دارای خالهای جرب مانند
scabbiest U جرب دار دارای خالهای جرب مانند
scabby U جرب دار دارای خالهای جرب مانند
papillary U مانند برامدگی دارای برامدگی
actinoid U دارای شعاع مانند شعاع
breasts U پستان
sebesten U سگ پستان
breast U پستان
Milky Way U پستان زن
mammilary U پستان
mamma U پستان
mammilliform U پستان
breast-fed U با پستان شیردادن
chesty U درشت پستان
bras U پستان بند
full breasted U بزرگ پستان
breast-feed U با پستان شیردادن
papilla U نوک پستان
bodice U پستان بند
bodices U پستان بند
plumper U پستان مصنوعی
breast-feeds U با پستان شیردادن
garget U پستان درد
garget U اماس پستان
brassieres U پستان بند
dug U نوک پستان
mastitis U ورم پستان
weans U از پستان گرفتن
mastodynia U پستان درد
nipple U نوک پستان
weaned U از پستان گرفتن
nipples U نوک پستان
wean U از پستان گرفتن
teat U نوک پستان
teats U نوک پستان
to suck milk U پستان مکیدن
mammalgia U پستان درد
pap U نوک پستان
mammila U نوک پستان
mammary U مربوط به پستان
bra U پستان بند
brassiere U پستان بند
bushbabies U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
tit U دختریازن نوک پستان
tits U دختریازن نوک پستان
breast-feed U شیر پستان دادن
breast-fed U شیر پستان دادن
mastitis U اماس غدههای پستان
mammary gland U دژپیه یا غده پستان
nipples U ازنوک پستان خوردن
nipple U ازنوک پستان خوردن
acromastitis U اماس نوک پستان
breast-feeds U شیر پستان دادن
falsie U لایی پستان بند
teats U شبیه نوک پستان
teat U شبیه نوک پستان
pap U هر چیزی شبیه نوک پستان
lamellate U لایه مانند ورقه مانند
fossiliferous U فسیل مانند سنگواره مانند
She is laying a guilt trip on [is guilt-tripping] me for not breast feeding. U او [زن] به من احساس گناه کاربودن میدهد چونکه من [به او] شیر پستان نمی دهم.
falsie U پارچه یالاستیکی که بشکل پستان ساخته اند و درپستان بند کارمیرود
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
adjustable wheel U چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped U دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous U دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored U دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic U دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
pentadactyl U دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
capillaceous U مانند نخ
plumose U پر مانند
etcetera U و مانند ان
tougher U پی مانند
after the example of U مانند
foggier U مانند مه
foggiest U مانند مه
foggy U مانند مه
unapproachable U بی مانند
threadlike U نخ مانند
gypsiferous U گچ مانند
frothy U کف مانند
capitate U مانند سر
similar U مانند
liplike U لب مانند
nearing U مانند
nearest U مانند
encephaloid U مخ مانند
nearer U مانند
tendinous U بی مانند
icily U یخ مانند
as U مانند
near U مانند
near- U مانند
nears U مانند
lambdoid U مانند
tough U پی مانند
impish U جن مانند
mammilliform U مانند
string U نخ مانند
castellated U دژ مانند
inapproachable U بی مانند
vide U مانند
thready U نخ مانند
toughest U پی مانند
mammilary U مانند
neared U مانند
filiform U نخ مانند
reedier U نی مانند
argillaceous U رس مانند
argillaceous U گل مانند
unequaled U بی مانند
floriform U گل مانند
fluty U نی مانند
penniform U پر مانند
plumelike U پر مانند
aquiform U اب مانند
unique U بی مانند
womanlike U زن مانند
unparalleled U بی مانند
simulant U مانند
incomparable U بی مانند
inimitable U بی مانند
unprecedented U بی مانند
similiar U مانند
arundinaceous U نی مانند
without an e. U بی مانند
etc U و مانند آن
analogous U مانند
feathery U پر مانند
reediest U نی مانند
analogues U مانند
analogue U مانند
and so on U و مانند ان
unequalled U بی مانند
unprecedentedly U بی مانند
goatish U بز مانند
blotchy U لک مانند
uniquely U بی مانند
analog U مانند
reedy U نی مانند
fulidal U اب مانند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com