English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
net winged U دارای بال مشبک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
netted veined U دارای رگههای مشبک مشبک العروق
platelet U صفحه کوچکی در سیستمهای سیالی که سطح ان مشبک ویا دارای کانالهای دقیقی میباشد
Other Matches
lattice suspension bridge U پل تعلیق مشبک پل اویز مشبک
reticular U مشبک
gridded U مشبک
cancellate U مشبک
retculate U مشبک
honeycombs U مشبک
cancellated U مشبک
grilled U مشبک
flowing <adj.> U مشبک
meshy U مشبک
netted U مشبک
cribriform U مشبک
honeycomb U مشبک
latticed U مشبک
retiform U مشبک
bar screen U ریچه مشبک
bar screen U دریچه مشبک
latticework U چیز مشبک
Geometrical U مشبک کاری
lattice tower U دکل مشبک
lattic-window U پنجره مشبک
lattice tower U برج مشبک
lattice windows U پنجره مشبک
lattice window U پنجره مشبک
perforated cover plates U صفحات مشبک
reticulate U مشبک کردن
interweave U مشبک کردن
fretwork specialist U مشبک کار
interweaves U مشبک کردن
perforated brick U اجر مشبک
hollow brick U اجر مشبک
honeycomb coil U پیچک مشبک
lattice woung coil U پیچک مشبک
pierced woodwork U چوبکاری مشبک
trestle work U پایههای مشبک
interknit U در هم مشبک کردن
interlace U مشبک کردن
trussing U تیر مشبک
trusses U تیر مشبک
trussed U تیر مشبک
interweaving U مشبک کردن
interwove U مشبک کردن
aperture mask U صفحه مشبک
air-bick U سفال مشبک
lattice suspension bridge U پل اویزشی مشبک
lattice mast U دکل مشبک
lattice grider U تیر مشبک
truss U تیر مشبک
wire mesh U اهنبندی مشبک
crate U صندوق مشبک
crates U صندوق مشبک
grilles U پنجره مشبک
grille U پنجره مشبک
shadow mask U صفحه مشبک
meshwork U کارهای مشبک
mesh iron U اهن مشبک
checker chamber U اطاقک مشبک
sleeve brick U اجر مشبک
checker brick U اجر مشبک
lattice U کار مشبک
truss bridge U پل با تیر مشبک
lattice U تیر مشبک
lattices U کار مشبک
lattices U تیر مشبک
reticulate U شبکه کردن مشبک
chancel-rail U نرده مشبک [کلیسا]
chancel-rail U دیواره مشبک [کلیسا]
drop-tracery U تزئینات مشبک کاری
expanded metal U ورق اهن مشبک
chancelor U جداره مشبک [کلیسا]
grillwork U پنجره مشبک سازی
luggage net U باربند فلزی مشبک
lattice girder U تیر حمال مشبک
slotted casing U لوله جدار مشبک
reticulum U بافت همبند و مشبک
mesh reinforcement U ارماتور مشبک فلزی
Kentish tracery U مشبک کاری کنتی
lattic-bridge U تیر حمال مشبک
Lantern ring U رینگ مشبک یا پنجره ای
reinforced grillage U ارماتور مشبک فلزی
perforated metal basket U سبد فلزی مشبک
interlaced U درهم بافته مشبک
laced column U ستون مشبک با بستهای چپ وراست
corner truss U تیر مشبک کنج دار
gridiron U خطوط یا میلههای فلزی مشبک
lattice analogy U روش قیاس به تیر مشبک
wracked U توری مشبک اشغال گیر
rack U توری مشبک اشغال گیر
racked U توری مشبک اشغال گیر
caul U نوعی روسری مشبک توری
racks U توری مشبک اشغال گیر
cellular metal floor raceway U سیم روی کف مشبک اطاق
wracks U توری مشبک اشغال گیر
mesh U شبکه تور مانند یا مشبک کردن
grillage U زمینه و طرح مشبک توری و غیره
air-grating U [پنجره مشبک برای عبور هوا]
lattic-moulding U [ابزار بند مشبک یا توری مانند]
meshes U شبکه تور مانند یا مشبک کردن
meshing U شبکه تور مانند یا مشبک کردن
form-piece U [تکه های سنگ در مشبک کاری]
screen pipe U لوله مشبک که در قسمت ابزای چاه نصب میشود
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
choir-rail U [ردیفی از نرده ها یا جداره ی مشبک که جایگاه همسرایان را از شبستان کلیسا جدا می کند.]
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
clair-voie U [پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
honeycomb U بمب یا نارنجک مشبک تکه تکه شونده
honeycombs U بمب یا نارنجک مشبک تکه تکه شونده
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped U دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic U دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored U دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous U دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
winy U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl U دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
footy U دارای پا
bilabiate U دارای دو لب
iodic U دارای ید
trilinear U دارای سه خط
fraught with U دارای
odoriferous U دارای بو
three-legged U دارای سه پا
glochidiate U دارای مو
three legged U دارای سه پا
stilted U دارای چوب پا
multifid U دارای چندشکاف
splash U دارای ترشح
synonymous U دارای تشابه
melodic U دارای ملودی
multilineal U دارای چندین خط
myrrhic U دارای بوی مر
myrrhy U دارای بوی مر
muciferous U دارای مخاط
formal U دارای فکر
prerogative U دارای حق ویژه
prerogatives U دارای حق ویژه
nitrous U دارای شوره
melodious U دارای ملودی
multiflorous U دارای بیش از سه گل
salaried U دارای حقوق
nucleate U دارای هسته
synonymous U دارای ترادف
stannous U دارای قلع
backed U دارای پشت
silicifoeous U دارای در کوهی
short range U دارای برد کم
short-range U دارای برد کم
shoaly U دارای جاهای کم اب
shelterer U دارای حفاظ
sexagenary U دارای سن 06 تا96
rifled U دارای خان
self abnegating U دارای کف نفس
sabulous U دارای شن ریزه
rugose U دارای رکه
reversioner U دارای حق رجوع
equivocal U دارای دومعنی
social minded U دارای افکاراجتماعی
stannic U دارای قلع
legitimate U دارای حق مشروع
legitimated U دارای حق مشروع
legitimates U دارای حق مشروع
legitimating U دارای حق مشروع
staminate U دارای جرثومه نر
rectilinear U دارای مسیرمستقیم
flabby U دارای عضلات شل
splashy U دارای ترشح
spirituous U دارای الکل
spiriferous U دارای عضومارپیچی
sonant U دارای اهنگ
palmy U دارای نخل
reboant U دارای واکنش
rattly U دارای صدای تق تق
pinnular U دارای برگچه
pileate U دارای کلاهک
weighted U دارای وزن
petiolated U دارای دمگل
petiolate U دارای دمگل
deadbeat U دارای سکون
deadbeats U دارای سکون
portentous U دارای فال بد
pelliculate U دارای پوسته
papillose U دارای برامدگی
overbusy U دارای کارزیاد
of that ilk U دارای همان جا
pinnular U دارای بالچه
plumose U دارای دسته پر
rarely beautiful U دارای زیبائی
quartziferous U دارای در کوهی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com