English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
impennate U دارای بالهای رشد نکرده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rotaglider U گلایدرهایی که دارای بالهای دورانی ازاد هستند
woodruff U حشره مصنوعی دارای بالهای سیاه و سفید
macropterous U دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
unbowed U انحنا پیدا نکرده تعظیم نکرده
unexploded U عمل نکرده مهمات عمل نکرده
pectorla fins U بالهای سینه
pectorla fins U بالهای جلوماهی
mealy wings U بالهای غباردار
wingspans U طول بالهای هواپیما
wingspan U طول بالهای هواپیما
pinniped U که بالهای شنایی داردچون خوک ابی
frigate bird U مرغابی دریاهای گرمسیری که بالهای بلندقوی دارد
wing box U ساختمان اصلی بالهای مدرن استرس اسکین
cathedral U تمایل نوک بالهای هواپیما به طرف پایین نسبت به ریشه بالها
crab U پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
crabs U پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
cathedrals U تمایل نوک بالهای هواپیما به طرف پایین نسبت به ریشه بالها
look before your leap U گز نکرده
abortive <adj.> رشد نکرده
indigested U فکر نکرده
single U ازدواج نکرده
untravelled U سفر نکرده
unsight U امتحان نکرده
unkempt U شانه نکرده
sole U ازدواج نکرده
soles U ازدواج نکرده
niet le fait U او نکرده است
rudimental U رشد نکرده
sailwing U هواپیمایی که بالهای ان تنهادرصورت وجود باد نسبی شکل و برش نمای یک ایرفویل را به خود میگیرند
uncounselled U مشورت نکرده [نداده]
paddies U برنج اسیاب نکرده
unused U عادت نکرده بکارنبرده
dud U گلوله عمل نکرده
paddy U برنج اسیاب نکرده
gear blank U چرخ دنده کار نکرده
absolute dud U گلوله اتمی عمل نکرده
hung striker U چاشنی عمل نکرده نارنجک
seed wool U پنبه خام یاپاک نکرده
order form U نمونه سفارش نامه پر نکرده
dwarf dud U بمب اتمی عمل نکرده
You haven't changed. U تو هیچ تغییر نکرده ای [رفتار] .
he is not quite rested U خوب رفع خستگی نکرده
nuclear dud U بمب عمل نکرده اتمی
unfledged U پر در نیاورده کاملا رشد نکرده
stunted tree U درخت رشد نکرده وکوتاه
unschooled U تعلیم نگرفته کار اموزی نکرده
cleaned U که از زمان خواندن تغییری نکرده است
bomb cemetery U محل تخریب بمبهای عمل نکرده
clean U که از زمان خواندن تغییری نکرده است
cleans U که از زمان خواندن تغییری نکرده است
dwarf dud U جنگ افزار هستهای عمل نکرده
Nobody was late except me . U هیچکس غیر از من دیر نکرده بود
cleanest U که از زمان خواندن تغییری نکرده است
polywag U دریانوردی که به نواحی استوایی سفر نکرده باشد
Nothing has changed there. U آنجا هیچ چیز تغییر نکرده است.
abortion سقط نوزاد نارس یا رشد نکرده عدم تکامل
abortions U سقط نوزاد نارس یا رشد نکرده عدم تکامل
slinks U انسان یاحیوان رشد نکرده وضعیف حرکت دزدکی
slink U انسان یاحیوان رشد نکرده وضعیف حرکت دزدکی
slinking U انسان یاحیوان رشد نکرده وضعیف حرکت دزدکی
possitive stagger U ترتیب قرارگرفتن بالهای هواپیمای دوباله بطوریکه لبه حمله بال بالایی جلوترازبخش متنافر بال پایینی باشد
negative stagger U ترتیب قرارگرفتن بالهای هواپیماهی دوباله بطوریکه لبه حمله بال پایینی جلوتراز بخش متنافر بال بالایی قرارگیرد
vortex breakdown/brust U جدایی ناگهانی جریانهای حلقوی از لبه حمله بالهای دلتا در زاویه حمله معین که واماندگی این نوع بالها رانشان میدهد
He has never taken a step for any one . He has never raised a finger to U تا کنون برای کسی قدم یبر نداشته است ( مسا عدتی نکرده )
presumptive instruction U دستور برنامه تغییر نکرده که پردازش میشود تا دستورات قابل اجرا را بدست آورد
accumulated profit U پولی که شرکت یا شخصی در سال های قبل به دست آورده و استفاده نکرده یا به خریداران سهام نداده است
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
syntactic error U خطای برنامه نویسی به علت اینکه عبارت برنامه دستور زبان را رعایت نکرده است
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
bomb reconnaissance U شناسایی محل بمبهای عمل نکرده شناسایی محل بمب
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped U دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored U دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic U دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
monadelphous U دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
winey U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl U دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
bilabiate U دارای دو لب
footy U دارای پا
three legged U دارای سه پا
odoriferous U دارای بو
trilinear U دارای سه خط
iodic U دارای ید
three-legged U دارای سه پا
fraught with U دارای
glochidiate U دارای مو
formal U دارای فکر
stilted U دارای چوب پا
stannic U دارای قلع
synonymous U دارای ترادف
synonymous U دارای تشابه
nucleate U دارای هسته
muciferous U دارای مخاط
redundant U دارای اطناب
rectilinear U دارای مسیرمستقیم
splash U دارای ترشح
flabby U دارای عضلات شل
splashes U دارای ترشح
staminate U دارای جرثومه نر
strontic U دارای استرونیوم
splashing U دارای ترشح
sulfureous U دارای گوگرد
legitimating U دارای حق مشروع
multifid U دارای چندشکاف
legitimates U دارای حق مشروع
stannous U دارای قلع
prerogatives U دارای حق ویژه
multilineal U دارای چندین خط
deficient U دارای کمبود
legitimate U دارای حق مشروع
melodic U دارای ملودی
legitimated U دارای حق مشروع
melodious U دارای ملودی
straight line U دارای خط مستقیم
low-spirited U دارای روحیه بد
myrrhic U دارای بوی مر
multiflorous U دارای بیش از سه گل
monopetalous U دارای یک گلبرگ
salaried U دارای حقوق
myrrhy U دارای بوی مر
low spirited U دارای روحیه بد
prerogative U دارای حق ویژه
splashy U دارای ترشح
rattly U دارای صدای تق تق
feldspathic U دارای فلدسپار
sabulous U دارای شن ریزه
portentous U دارای فال بد
polygamous U دارای چند زن
plumose U دارای دسته پر
pinnular U دارای بالچه
pinnular U دارای برگچه
self abnegating U دارای کف نفس
handy <adj.> U دارای مزیت
pileate U دارای کلاهک
rugose U دارای رکه
pre emptive U دارای حق شفعه
rarely beautiful U دارای زیبائی
quartziferous U دارای در کوهی
pulsatile U دارای تپش
reboant U دارای واکنش
reversioner U دارای حق رجوع
pulsant U دارای تپش
pseudonymous U دارای تخلص
primipara U دارای یک اولاد
prerogatived U دارای حق ویژه
preemptor U دارای حق شفعه
rifled U دارای خان
sexagenary U دارای سن 06 تا96
palmy U دارای نخل
silicifoeous U دارای در کوهی
backed U دارای پشت
equivocal U دارای دومعنی
social minded U دارای افکاراجتماعی
sonant U دارای اهنگ
overbusy U دارای کارزیاد
spiriferous U دارای عضومارپیچی
spirituous U دارای الکل
of that ilk U دارای همان جا
papillose U دارای برامدگی
short range U دارای برد کم
weighted U دارای وزن
shelterer U دارای حفاظ
petiolated U دارای دمگل
petiolate U دارای دمگل
deadbeat U دارای سکون
deadbeats U دارای سکون
shoaly U دارای جاهای کم اب
primiparous U دارای یک اولاد
short-range U دارای برد کم
pelliculate U دارای پوسته
energetic U دارای انرژی
glanduliferous U دارای غد دکوچک
febile U دارای حالت تب
bicentric U دارای دومرکز
bichrome U دارای دو رنگ
far reaching U دارای اثرزیاد
bimolecular U دارای دوملکول
bimorphemic U دارای دوشکل
bimotored U دارای دوموتور
binaural U دارای دو گوش
binocular U دارای دو چشم
binuclear U دارای دو هسته
binucleate U دارای دو هسته
binucleated U دارای دو هسته
bipartite U دارای دوقسمت
entitative U دارای وجودخارجی
basined U دارای ابگیر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com