English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ahead U دارای امتیاز بیشتر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
century U 001 امتیاز یا بیشتر در یک بازی کریکت
centuries U 001 امتیاز یا بیشتر در یک بازی کریکت
half century U 05 امتیاز یا بیشتر توپزن درمسابقه کریکت
nursed U حفظ یک گوی یا بیشتر در یک نقطه برای کسب امتیاز پی درپی
nurse U حفظ یک گوی یا بیشتر در یک نقطه برای کسب امتیاز پی درپی
nurses U حفظ یک گوی یا بیشتر در یک نقطه برای کسب امتیاز پی درپی
privileged U دارای امتیاز
patented U دارای حق امتیاز امتیازی
patents U دارای حق امتیاز امتیازی
privileged U دارای امتیاز یا حق ویژه
patent U دارای حق امتیاز امتیازی
patenting U دارای حق امتیاز امتیازی
patenting U دارای امتیاز یا حق ثبت شده
patented U دارای امتیاز یا حق ثبت شده
patent U دارای امتیاز یا حق ثبت شده
patents U دارای امتیاز یا حق ثبت شده
semidouble U دارای گلبرگهای بیشتر از معمول
transuranic U دارای عدداتمی بیشتر از اورانیم
transuranium U دارای عدداتمی بیشتر از اورانیم
supercharged U موتور دارای دستگاه رساننده هواوسوخت بیشتر
multimult U پیشوند بمعنی " بسیار وزیاد "و " دارای تعداد زیاد " و "متعدد " و " بیشتر " و" چند "
Family prayer rug U فرش محرابی صف گونه [اینگونه بافت ها دارای چندین محراب قرینه بوده و بیشتر بصورت گلیم بافته می شود.]
point after touchdown [یک امتیاز با گذراندن توپ بر فراز دروازه با ضربه پا پس از کسب شش امتیاز با رسیدن به پشت خط پایان]
overtime U وقت نامحدودپس از تساوی در امتیاز 41برای کسب دو امتیاز
handicaps U امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicap U امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
You have to watch your diet more [carefully] and get more exercise. U شما باید بیشتر به تغذیه خود توجه و بیشتر ورزش بکنید.
bandwidth U صفحه تصویرهای با resolution بیشتر پیکسل در فضای بیشتری نمایش میدهد و به ورودی سریع و پهنای بلند بیشتر نیاز دارند
handicap U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
rugby point U امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
drives U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drive U چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
crediting U امتیاز
run U یک امتیاز
runs U یک امتیاز
concession U امتیاز
rectums U امتیاز
rectum U امتیاز
credit U امتیاز
exclusiveness U امتیاز
prominence U امتیاز
game bird U یک امتیاز
scoreless U بی امتیاز
prerogatives U امتیاز
concessions U امتیاز
credited U امتیاز
ad U امتیاز
franchises U امتیاز
plus U امتیاز
distinctions U امتیاز
distinction U امتیاز
scoreline U خط امتیاز
scorelines U خط امتیاز
prerogative U امتیاز
credits U امتیاز
point U امتیاز
franc U امتیاز
francs U امتیاز
upper hand U امتیاز
franchise U امتیاز
advantage U امتیاز
pre-eminence U امتیاز
ads U امتیاز
charters U امتیاز
chartered U امتیاز
charter U امتیاز
licence U امتیاز
licences U امتیاز
licenses U امتیاز
pas U امتیاز
prominency U امتیاز
royalties U حق امتیاز
royalty U حق امتیاز
privilege U امتیاز
act of grace U امتیاز
priviege U امتیاز
pre eminence U امتیاز
chartering U امتیاز
scores U امتیاز
score U امتیاز
leases U امتیاز
lease U امتیاز
scored U امتیاز
concessionaire U صاحب امتیاز
match points U اخرین امتیاز
concessionary U صاحب امتیاز
match point U اخرین امتیاز
concessioner U صاحب امتیاز
differentia U وجه امتیاز
outpoint U برنده با امتیاز
awarding of points U امتیاز دادن
convert U امتیاز گرفتن
precedency U امتیاز سابقه
grantee U صاحب امتیاز
prerogative U حق یا امتیاز ویژه
insurance U امتیاز مطمئن
perfect score U امتیاز کامل
double figures U امتیاز دو رقمی
prerogatives U حق یا امتیاز ویژه
game point U امتیاز پایانی
field privilege U امتیاز فیلد
decisions U برنده با امتیاز
converted U امتیاز گرفتن
preferential U امتیاز دهنده
decision U برنده با امتیاز
oddest U امتیاز دادن
odder U امتیاز دادن
odd U امتیاز دادن
converts U امتیاز گرفتن
converting U امتیاز گرفتن
privileged U امتیاز دار
ace U امتیاز سرویس
loves U امتیاز صفر
loved U امتیاز صفر
patent U امتیاز نامه
headstart U امتیاز در شروع
loss on points U باخت با امتیاز
set point U اخرین امتیاز
scoreless U بدون امتیاز
chalk up U کسب امتیاز
go-ahead U امتیاز برتر
worst U امتیاز اوردن
law of advantage U قانون امتیاز
precedence U امتیاز سابقه
win on points U پیروزی با امتیاز
worst- U امتیاز اوردن
score sheet U برگ امتیاز
foot score line خط امتیاز انتهایی
magna cum laude U با امتیاز زیاد
aces U امتیاز سرویس
concessionary agreement U امتیاز نامه
concession deed U امتیاز نامه
licence owner U صاحب امتیاز
maritime lien U امتیاز دریایی
patenting U امتیاز نامه
patented U امتیاز نامه
love U امتیاز صفر
patents U امتیاز نامه
home whistle U امتیاز واقعی یا فرضی
burn U امتیاز گرفتن از حریف
prerogative U امتیاز مخصوص حق ارثی
point U درجه امتیاز بازی
decisions U برنده کشتی با امتیاز
perfect game U باحداکثر 003 امتیاز
point spread U امتیاز قابل انتظار
monopolizing U امتیاز انحصاری گرفتن
monopolizes U امتیاز انحصاری گرفتن
royal prerogative U حق امتیاز ویژه پادشاه
prerogatives U امتیاز مخصوص حق ارثی
monopolised U امتیاز انحصاری گرفتن
monopolises U امتیاز انحصاری گرفتن
monopolising U امتیاز انحصاری گرفتن
monopolize U امتیاز انحصاری گرفتن
equaliser U امتیاز مساوی کننده
decision U برنده کشتی با امتیاز
fifteen U نخستین امتیاز گیم
monopolized U امتیاز انحصاری گرفتن
duck U اخراج توپزن بی امتیاز
ducked U اخراج توپزن بی امتیاز
duckings U اخراج توپزن بی امتیاز
ducks U اخراج توپزن بی امتیاز
To score points. U امتیاز آوردن ( ورزش )
To gain an advantage. U کسب امتیاز کردن
To keep the score. U حساب امتیاز رانگاهداشتن
in the hole <idiom> U امتیاز پایین صفر
read write privilege U امتیاز خواندن- نوشتن
privilege U امتیاز مخصوصی اعطاکردن
burns U امتیاز گرفتن از حریف
licensee U صاحب جواز یا امتیاز
thirties U دومین امتیاز گیم
thirty U دومین امتیاز گیم
software license U امتیاز نرم افزار
oddsmaker U تعیین کننده امتیاز
set point U اخرین امتیاز بازی
service ace U امتیاز سرویس تنیس
indult U اجازه نامه امتیاز
count U تعداد امتیاز توپزن
counted U تعداد امتیاز توپزن
counting U تعداد امتیاز توپزن
counts U تعداد امتیاز توپزن
wining by deukjoom U برد تکواندو با امتیاز
ice U امتیاز سرنوشت ساز
home court advantage U امتیاز بازی در خانه
high run U حداکثر امتیاز در یک دوربیلیارد
licensees U صاحب جواز یا امتیاز
brassage U حق امتیاز سکه زدن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com