English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 54 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tangible assets U دارائیهای مرئی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
invisible assets U دارائیهای نامرئی دارائیهای غیرقابل رویت
lighted U چراغ اویخته پرتو مرئی نور مرئی
lightest U چراغ اویخته پرتو مرئی نور مرئی
light U چراغ اویخته پرتو مرئی نور مرئی
tangible assets U دارائیهای ثابت دارائیهای عینی
frozen assets U دارائیهای مسدود
intangible assets U دارائیهای نامرئی
intangible assets U دارائیهای غیرمادی
intangible assets U دارائیهای غیرمرئی
intangible assets U دارائیهای ناملموس
monetary assets U دارائیهای پولی
real assets U دارائیهای واقعی
tangible assets U دارائیهای مادی
liquid assets U دارائیهای نقدی
fixed assets U دارائیهای ثابت
financial assets U دارائیهای مالی
private property U دارائیهای خصوصی
current assets U دارائیهای جاری
nonmonetary assets U دارائیهای غیر پولی
goods and chattels U اموال و دارائیهای منقول
visible U مرئی
realization account U حساب تبدیل دارائیهای شرکت به پول نقد
tangible assets U دارائی مرئی
tangible benefits U منافع مرئی
visibles U کالاهای مرئی
visible setting U غروب مرئی
visible rising U طلوع مرئی
visible spectrum U طیف مرئی
visible radiation U تابش مرئی
visible light U نور مرئی
visible horizon U افق مرئی
visible balance U تراز مرئی
spectral characteristic U مشخصه مرئی
sight glass U شیشه مرئی
visible U مرئی اشکار
contour U محیط مرئی
visible radiation U طیف مرئی
spectral sensitivity characteristic U مشخصه حساسیت مرئی
visualization U مرئی ساختن سیال
visibles U اقلام مرئی تجارت
invisible U ناپدید غیر مرئی
selenocentric U مرئی از مرکز ماه
on screen formating U قالب بندی مرئی
formwork exposed U قالب بندی سطوح مرئی
video U فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
videoed U فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
videos U فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
videoing U فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
vortex trail U دنباله مرئی باقیمانده از نوک بال یا ملخ و غیره ناشی ازجریانهای حلقوی شدید
photovoltaic cell U مبدلی که مانند سلول فتوالکتریک تابشهای الکترومگنتیک را با طول موجهای مرئی و نزدیک ان به الکتریسیته تبدیل میکند
liquidity trap U سرمایه گذاری بسیار کم بوده و سرمایه گذاران ترجیح میدهند که دارائیهای خود رابه شکل پول نقد نگاه دارند
actinism U خاصیت نیروی تشعشعی مخصوصا در نواحی مرئی وغیرمرئی ماوراء بنفش که خاصیت شیمیایی پیدا میکند
tangible costs U هزینههای محسوس هزینههای مرئی هزینههای عینی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com