Perdic | دادگاه اسلامی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	diwan U	دادگاه اسلامی
	divan U	دادگاه اسلامی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	islamize U	بصورت اسلامی در اوردن صورت اسلامی دادن به
	judge advocate U	دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
	discharges U	مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
	discharge U	مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
	continuance U	تمدید یا تجدید وقت دادگاه دادگاه را به عنوان تنفس موقتا" تعطیل کردن
	prize courts U	دادگاه مامور رسیدگی به مسائل مربوط به prize بدون رای این دادگاه به مال
	transfer of cause U	احاله امر از یک دادگاه به دادگاه دیگر به علل قانونی
	islamitic U	اسلامی
	saracenic U	اسلامی
	Islam U	اسلامی
	Islamic U	اسلامی
	parquet U	محل نشستن اعضا دادگاه در دادسرامحوطه دادگاه
	purging a contempt of court U	جریمه اهانت به دادگاه غرامت توهین به دادگاه
	sarcacenic U	عربی اسلامی
	islamic law U	حقوق اسلامی
	hammam U	حمام اسلامی
	Islamic architecture U	معماری اسلامی
	arabian U	معماری با منشا اسلامی
	principles of islamic economics U	مبانی اقتصاد اسلامی
	principles of islamic economics U	اصول اقتصاد اسلامی
	arabesque U	نقش عربی یا اسلامی
	charsu U	چارسو [معماری اسلامی]
	manadamus U	حکم دادگاه بالاتربه دادگاه پایین تر
	remanet U	احاله موضوع از یک دادگاه به دادگاه دیگر
	barbary U	کشوران اسلامی شمال افریقا
	arabesque U	کاشی کاری سبک اسلامی
	Fatimid U	[پادشاهان اسلامی که در مصر حکومت می کردند.]
	writ U	دستور دادگاه حکم دادگاه
	writs U	دستور دادگاه حکم دادگاه
	summary court U	دادگاه اولیه دادگاه پادگانی
	laceria U	[نقش های منظم در کنار یکدیگر] [معماری اسلامی]
	karmathian U	تیره اسلامی که قرمط نام درسده نهم میلادی تاسیس کرد
	arrest U	جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
	arrests U	جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
	arrested U	جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
	courtroom U	دادگاه
	courtrooms U	دادگاه
	court division U	دادگاه
	courthouse U	دادگاه
	court of law U	دادگاه
	court U	دادگاه
	court of justice U	دادگاه
	courts U	دادگاه
	tribunal U	دادگاه
	courthouses U	دادگاه
	forums U	دادگاه
	judgement seat U	دادگاه
	forum U	دادگاه
	judgement hall U	دادگاه
	tribunals U	دادگاه
	country court U	دادگاه بخش
	beadle U	منادی دادگاه
	receivership U	امانت دادگاه
	martial court U	دادگاه نظامی
	decreeing U	قرار دادگاه
	ushers U	دربان دادگاه
	decreed U	قرار دادگاه
	decree U	قرار دادگاه
	recourse action U	رجوع به دادگاه
	canonry U	دادگاه شرع
	circuit court U	دادگاه منطقهای
	circuit court U	دادگاه استیناف
	contempt og court U	اهانت به دادگاه
	auto da fe U	رای دادگاه
	assize court U	دادگاه جنایی
	queens bench division U	دادگاه ملکه
	courts of appeal U	دادگاه استیناف
	ushering U	دربان دادگاه
	questor U	افسررئیس دادگاه
	court of appeal U	دادگاه استان
	police court U	دادگاه خلاف
	court of appeal U	دادگاه استیناف
	courtrooms U	اطاق دادگاه
	court of appeal U	دادگاه پژوهش
	decrees U	قرار دادگاه
	ushered U	دربان دادگاه
	courts of appeal U	دادگاه استان
	usher U	دربان دادگاه
	courts of appeal U	دادگاه پژوهش
	administrative tribunal U	دادگاه اداری
	courtroom U	اطاق دادگاه
	president of the court U	رئیس دادگاه
	kangaroo court U	دادگاه پوشالی
	kangoroo court U	دادگاه محلی
	kangaroo court U	دادگاه غیرقانونی
	jurisdiction of the court U	صلاحیت دادگاه
	municipal court U	دادگاه شهرداری
	kangaroo court U	دادگاه مندرآوردی
	judicial confession U	اقرار در دادگاه
	rehearing U	تجدیدجلسه دادگاه
	provost court U	دادگاه پادگانی
	magistrates court U	دادگاه جنحه
	military tribunal U	دادگاه نظامی
	military court U	دادگاه نظامی
	police power U	دادگاه پلیس
	special tribunal U	دادگاه اختصاصی
	petty session U	دادگاه سیار
	summary court U	دادگاه بدوی
	superior court U	دادگاه عالی
	per curium U	به وسیله دادگاه
	peace court U	دادگاه بخش
	superior court U	دادگاه تمیز
	municipal court U	دادگاه داخلی
	kangaroo courts U	دادگاه پوشالی
	kangaroo courts U	دادگاه غیرقانونی
	kangaroo courts U	دادگاه مندرآوردی
	court of petty offences U	دادگاه لغزش
	court of iquiry U	دادگاه رسیدگی
	court of grievances U	دادگاه مظالم
	court of first instance U	دادگاه بدوی
	court of first instance U	دادگاه شهرستان
	court of appeals U	دادگاه استیناف
	court material U	دادگاه نظامی
	court martiall U	دادگاه نظامی
	court of province U	دادگاه استان
	court session U	جلسه دادگاه
	criminal court U	دادگاه جنایی
	prsbytery U	دادگاه شرعی
	law court U	دادگاه قضایی
	eyre U	دادگاه سیار
	law courts U	دادگاه قضایی
	quaestor U	افسررئیس دادگاه
	quarter sessions U	دادگاه استینافی
	district court U	دادگاه بخش
	disciplinary tribunal U	دادگاه انتظامی
	court martial U	دادگاه نظامی
	evoke U	به دادگاه بالاتربردن
	police forces U	دادگاه پلیس
	citing U	به دادگاه خواندن
	cites U	به دادگاه خواندن
	evoking U	به دادگاه بالاتربردن
	tribunal U	دادگاه محکمه
	tribunals U	دادگاه محکمه
	forum U	دادگاه محکمه
	forums U	دادگاه محکمه
	cite U	به دادگاه خواندن
	juvenile court U	دادگاه نوجوانان
	juvenile courts U	دادگاه اطفال
	juvenile courts U	دادگاه نوجوانان
	evokes U	به دادگاه بالاتربردن
	juvenile court U	دادگاه اطفال
	writs U	قرار دادگاه
	writ U	قرار دادگاه
	bars U	وکالت دادگاه
	cited U	به دادگاه خواندن
	Chief Justices U	رئیس دادگاه
	landesgericht U	دادگاه ایالتی
	warnings U	اخطاریه دادگاه
	rota U	دادگاه کاتولیکی
	writs U	حکم دادگاه
	Chief Justice U	رئیس دادگاه
	warning U	اخطاریه دادگاه
	police force U	دادگاه پلیس
	writ U	حکم دادگاه
	court division U	بخش دادگاه
	bar U	وکالت دادگاه
	rotas U	دادگاه کاتولیکی
	court of inquiry U	دادگاه تفتیش
	courts of inquiry U	دادگاه تفتیش
	county magestrate U	قاضی دادگاه استان
	judge advocate general U	رئیس دادگاه نظامی
	f. time U	روزهای تعطیل دادگاه
	foreign judgment U	حکم دادگاه خارجی
	foreign judgment U	رای دادگاه خارجی
	general court martial U	دادگاه عالی نظامی
	go to law U	به دادگاه عارض شدن
	have up U	به دادگاه بردن یا احضارکردن
	probate court U	دادگاه وصایا و ارث
	inquisitional U	وابسته به دادگاه روحانی
	international court U	دادگاه بین المللی
	judges disciplianary tribunal U	دادگاه قضات انتظامی
	practice U	جریان کار در دادگاه
	extrajudicial confession U	اقرار در خارج دادگاه
	bars U	جایگاه متهمین در دادگاه
	bar U	جایگاه متهمین در دادگاه
	Justices of the Peace U	رئیس دادگاه بخش
	venue U	حوزه صلاحیت دادگاه
	small claims court U	دادگاه دعاوی کوچک
	Justice of the Peace U	رئیس دادگاه بخش
	sitting in camera U	جلسه خصوصی دادگاه
	civil court division U	بخش دادگاه مدنی
	right of action U	حق طرح دعوی در دادگاه
	jurisdiction U	تسلیم دادگاه کردن
	contempt U	اخلال در نظم دادگاه
	circuits U	حوزه صلاحیت دادگاه
	circuit U	حوزه صلاحیت دادگاه
	rectus in curia U	اعاده حق ترافع در دادگاه
	state's evidence U	گواه دادگاه جنایی
	criminal court division U	بخش دادگاه جنایی
	king's counsel U	قاضی دادگاه پادشاه
	locus standi U	حق حضور در دادگاه یامجلس
	woolsack U	کرسی یا صندلی دادگاه
	trial court U	دادگاه رسیدگی به امورموضوعی
	magistrature U	دادگاه بخش دادرسان
	dockets U	دفترتعیین وقت دادگاه
	processes U	جریان کار در دادگاه
	traffic court U	دادگاه عبور و مرور
	docketing U	دفترتعیین وقت دادگاه
	traffic court U	دادگاه تخلفات رانندگی
	docketed U	دفترتعیین وقت دادگاه