Perdic | خیلی شلوق میکرد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	his tongue ran on pattens U	خیلی شلوق میکرد

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	d. crowded U	شلوق
	densely populated U	شلوق
	thickly populated U	شلوق
	stir about U	شلوق
	crowded U	شلوق
	to raise the devil U	شلوق کردن
	to make a noise U	شلوق کردن
	on the run U	شلوق کنان
	to raise a dust U	شلوق کردن
	they make much noise U	زیاد شلوق می کنند
	i would to heaven U	خدا میکرد
	i would to god that U	خدا میکرد
	he wep!for pain U	ازدردگریه میکرد
	i would to heaven U	کاش خدا میکرد
	he was proof against harm U	هر اسیبی را دفع میکرد
	he complained with reason U	داشت که گله میکرد
	land girl n U	دختری که کارهای صحرایی میکرد
	she was her putative daughter U	اورا دختری فرض میکرد مشهور بودکه وی دختراوست
	she has a well poised head U	وضع سرش در روی بدنش خیلی خیلی خوش نما است
	paint oneself into a corner <idiom> U	گرفتارشدن درشرایط خیلی بدو رهایی آن خیلی سخت است
	i am very keen on going there U	من خیلی مشتاقم انجا بروم خیلی دلم میخواهد به انجابروم
	go great guns <idiom> U	موفقیت آمیز،انجام کاری خیلی سریع یا خیلی سخت
	microfilm U	فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
	microfilming U	فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
	microfilms U	فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
	microfilmed U	فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
	He felt like he'd finally broken the jinx. U	او [مرد] این احساس را میکرد که بالاخره طلسم را شکنده بود.
	sottovoce U	صدای خیلی یواش اهنگ خیلی اهسته
	The Pied Piper of Hamelin U	نی نواز هاملن [با نوازش موشها را تلسم میکرد و به رودخانه میبرد غرق شوند]
	very low frequency U	فرکانس خیلی کم در ارتفاع خیلی پایین
	The Pied Piper of Hamelin U	فلوت زن رنگارنگ هاملن [با نوازش موشها را تلسم میکرد و به رودخانه میبرد غرق شوند]
	rattling U	خیلی تند خیلی خوب
	ponderous U	خیلی سنگین خیلی کودن
	head-shrinkers U	کسی که سر دشمن را بریده و به روش خاصی آنرا کوچک کرده و برای یاد بود و افتخار نگهداری میکرد روانپزشک
	head-shrinker U	کسی که سر دشمن را بریده و به روش خاصی آنرا کوچک کرده و برای یاد بود و افتخار نگهداری میکرد روانپزشک
	would god U	ای کاش خدا میکرد کاش خدامیکرد
	emergencies U	خیلی خیلی فوری
	emergency U	خیلی خیلی فوری
	i heard him U	او را شنیدم شنیدم گله میکرد
	jim dandy U	ادم خیلی شیک چیز خیلی شیک
	copious U	خیلی
	routh U	خیلی
	far and away U	خیلی
	dumpiness U	خیلی
	dammit U	خیلی
	highly U	خیلی
	not a few U	خیلی ها
	for long U	خیلی
	in large quantities U	خیلی خیلی
	abysmal <adj.> U	خیلی بد
	very U	خیلی
	ten U	خیلی
	damn U	خیلی
	many U	خیلی
	to a large extent U	خیلی
	villainous U	خیلی بد
	very little U	خیلی کم
	mad as a hornet <idiom> U	خیلی عصبانی
	really wicked U	خیلی محشر
	in seventh heaven <idiom> U	خیلی خوشحال
	in cold blood <idiom> U	خیلی خونسرد
	to pieces <idiom> U	خیلی زیاده
	too bad <idiom> U	خیلی بد ،غم انگیز
	pixilated U	خیلی حساس
	immensurable U	خیلی قدیم
	iam in bad U	خیلی محتاجم
	She is very pretentious. U	خیلی ادعادارد
	too tough U	خیلی سفت
	tickled pink <idiom> U	خیلی شادوخوشحال
	really sick U	خیلی محشر
	I had an awful time . U	به من خیلی بد گذشت
	He is a loose card . U	خیلی ول است
	hit bottom <idiom> U	خیلی پست
	get up the nerve <idiom> U	خیلی شلوغ
	flying high <idiom> U	خیلی شادوشنگول
	dead slow U	خیلی اهسته
	(go over with a) fine-toothed comb <idiom> U	خیلی بادقت
	corking U	خیلی زیبا
	Many thanks! U	خیلی ممنون!
	far and away U	خیلی دور
	far off U	خیلی دور
	(as) old as the hills <idiom> U	خیلی قدیمی
	(a) snap <idiom> U	خیلی ساده
	skin and bones <idiom> U	خیلی لاغر
	Nothing more, thanks.	خیلی متشکرم.
	hand in glove U	خیلی نزدیک
	hand in glove U	خیلی صمیمی
	hand and glove U	خیلی نزدیک
	hand and glove U	خیلی صمیمی
	giantess U	زن خیلی قدبلند
	by leaps and bounds U	خیلی تند
	number one U	خیلی خوب
	skinless U	خیلی حساس
	once in the blue moon U	خیلی بندرت
	raff U	خیلی زیاد
	primely U	خیلی خوب
	precisian U	خیلی دقیق
	pianissmo U	خیلی نرم
	overstrung U	خیلی حساس
	to spread like wildfire U	خیلی زودمنتشرشدن
	oftentimes U	خیلی اوقات
	toploftiness U	خیلی متکبر
	of vital importance U	خیلی ضروری
	ritzy U	خیلی شیک
	rotundily U	چاقی خیلی
	span new U	خیلی تازه
	subminiature U	خیلی کوچک
	senseful U	خیلی حساس
	sappy U	خیلی احساساتی
	not so hot <idiom> U	نه خیلی خوب
	superrabundant U	خیلی زیاد
	To take with a pinch of salt. U	خیلی جدی نگرفتن
	swith U	خیلی عظیم
	thank you very much U	خیلی متشکرم
	much worse U	خیلی بدتر
	much was said U	خیلی حرفهازده شد
	ultraconservative U	خیلی محتاط
	very light U	خیلی سبک
	sick [British E] <adj.> U	خیلی خوب
	it is very easily done U	خیلی به اسانی
	cool <adj.> U	خیلی خوب
	awesome <adj.> U	خیلی خوب
	great <adj.> U	خیلی خوب
	in no time U	خیلی زود
	bone dry U	خیلی خشک
	level best U	خیلی عالی
	many persons U	خیلی اشخاص
	many people U	خیلی اشخاص
	many people U	خیلی از مردم
	lower most U	خیلی پست تر
	lily white U	خیلی سفید
	level best U	خیلی خوب
	wicked <adj.> U	خیلی خوب
	high U	خیلی بزرگ
	highest U	خیلی بزرگ
	highs U	خیلی بزرگ
	a lot of times <adv.> U	خیلی از اوقات
	frequently <adv.> U	خیلی از اوقات
	often <adv.> U	خیلی از اوقات
	whacking U	خیلی بزرگ
	whackings U	خیلی بزرگ
	niftiest U	خیلی خوب
	confidential U	خیلی محرمانه
	frequently U	خیلی اوقات
	oodles U	خیلی زیاد
	I spoke my mind. U	من خیلی رک گفتم.
	many times <adv.> U	خیلی از اوقات
	lots U	خیلی زیاد
	nifty U	خیلی خوب
	oft [archaic, literary] <adv.> U	خیلی از اوقات
	on any number of occasions <adv.> U	خیلی از اوقات
	regularly [often] <adv.> U	خیلی از اوقات
	faraway U	خیلی دور
	costs and arm and a leg <idiom> U	خیلی گرونه
	whopping U	خیلی بزرگ
	open and shut U	خیلی سهل
	open-and-shut U	خیلی سهل
	parlous U	خیلی مهیب
	decrepit U	خیلی پیر
	superabundant U	خیلی زیاد
	fortissimo U	خیلی بلند
	extras U	بسیار خیلی
	extra- U	بسیار خیلی
	often U	خیلی اوقات
	precipitating U	خیلی سریع
	precipitates U	خیلی سریع
	infinitely U	خیلی زیاد
	precipitated U	خیلی سریع
	precipitate U	خیلی سریع
	exceeding U	خیلی زیاد
	extra U	بسیار خیلی
	niftier U	خیلی خوب
	Neanderthal U	خیلی کهنه
	quaint U	خیلی فریف
	as stiff as a poker U	خیلی خشک
	before you can say knife U	خیلی زود
	at most U	خیلی باشد
	goody-goody U	خیلی خوب
	seldom U	خیلی کم ندرتا
	very good U	خیلی خوب
	piping hot U	خیلی داغ
	stentorian U	خیلی بلند
	pitch-black U	خیلی سیاه
	precise U	خیلی دقیق
	goody-goodies U	خیلی خوب
	well U	خیلی خوب
	immediate U	خیلی فوری
	pitch black U	خیلی سیاه
	goody goody U	خیلی خوب
	as good as U	خیلی خوب
	wells U	خیلی خوب
	extreme U	خیلی زیاد
	pluperfect U	خیلی عالی
	raucous U	خیلی نامرتب
	far U	زیاد خیلی
	jolly U	بذله گو خیلی
	glorious U	خیلی خوب
	benedicite U	خیلی خوب
	from way back <idiom> U	مدت خیلی درازی
	sky high U	خیلی بالا در اسمان