Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
dead slow
U
خیلی اهسته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
sottovoce
U
صدای خیلی یواش اهنگ خیلی اهسته
Other Matches
stew
U
اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stews
U
اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stewing
U
اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stewed
U
اهسته جوشانیدن اهسته پختن
tapping
U
ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tap
U
ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tapped
U
ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
she has a well poised head
U
وضع سرش در روی بدنش خیلی خیلی خوش نما است
go great guns
<idiom>
U
موفقیت آمیز،انجام کاری خیلی سریع یا خیلی سخت
paint oneself into a corner
<idiom>
U
گرفتارشدن درشرایط خیلی بدو رهایی آن خیلی سخت است
i am very keen on going there
U
من خیلی مشتاقم انجا بروم خیلی دلم میخواهد به انجابروم
microfilming
U
فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilmed
U
فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilm
U
فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilms
U
فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
very low frequency
U
فرکانس خیلی کم در ارتفاع خیلی پایین
rattling
U
خیلی تند خیلی خوب
ponderous
U
خیلی سنگین خیلی کودن
emergencies
U
خیلی خیلی فوری
emergency
U
خیلی خیلی فوری
jim dandy
U
ادم خیلی شیک چیز خیلی شیک
low low
U
اهسته اهسته
ritardando
U
اهسته تر
slows
U
اهسته
silently
U
اهسته
slowly
U
اهسته
quietly
U
اهسته
slow down
U
اهسته
slow footed
U
اهسته
languidly
U
اهسته
tardo
U
اهسته
slowing
U
اهسته
slowest
U
اهسته
slower
U
اهسته
slow
U
اهسته
lightly
U
اهسته
low
U
اهسته
lento a
U
اهسته
gradual
U
اهسته
at a slow pace
U
اهسته
cattish
U
اهسته رو
catlike
U
اهسته رو
slowed
U
اهسته
indistinct
U
اهسته
fabian
U
اهسته رو
plodder
U
اهسته رو
largo a
U
اهسته
lentamente
U
اهسته
limper
U
اهسته رو
below ones breath
U
اهسته
slid
U
اهسته رفتن
trudge
U
قدم اهسته
trudged
U
قدم اهسته
trudges
U
قدم اهسته
to burn down or low
U
اهسته ترسوختن
dab
U
اهسته زدن
dabbed
U
اهسته زدن
dabs
U
اهسته زدن
crawls
U
اهسته خزیدن
crawled
U
اهسته خزیدن
trudging
U
قدم اهسته
goose step
U
قدم اهسته
dogtrot
U
یورتمه اهسته
dink
U
ضربه اهسته
susurration
U
سخن اهسته
jog
U
اهسته دویدن
goose-step
U
قدم اهسته
goose-stepped
U
قدم اهسته
jog trot
U
کاریکنواخت و اهسته
goose-stepping
U
قدم اهسته
goose-steps
U
قدم اهسته
crawl
U
اهسته خزیدن
lockstep
U
قدم اهسته
lagging
U
اهسته کند
jiggles
U
تکان اهسته
jiggling
U
تکان اهسته
percuss
U
اهسته زدن به
slow paced
U
اهسته خرام
slow paced
U
اهسته گام
piaffer
U
یورتمه اهسته
pianissimo
U
بسیار اهسته
slow and steady
U
اهسته وپیوسته
slow ahead
U
اهسته به جلو
tip
U
ضربت اهسته
tipping
U
ضربت اهسته
low
U
پایین اهسته
jogs
U
اهسته دویدن
jogging
U
اهسته دویدن
jiggled
U
تکان اهسته
jiggle
U
تکان اهسته
largo
U
اهسته و مفصل
mealy-mouthed
U
اهسته حرف زن
mealy mouthed
U
اهسته حرف زن
soften
U
اهسته ترکردن
softened
U
اهسته ترکردن
softens
U
اهسته ترکردن
rallenttando
U
بتدریج اهسته تر
trickle charge
U
پر کردن اهسته
to wear away
U
اهسته راندن
to slack up
U
کم کم اهسته کردن
to burn down ar low
U
اهسته ترسوختن
slacken
U
اهسته کردن
slackened
U
اهسته کردن
slackening
U
اهسته کردن
slackens
U
اهسته کردن
jogged
U
اهسته دویدن
tapped
U
اهسته زدن
simmers
U
اهسته جوشیدن
simmering
U
اهسته جوشیدن
simmer
U
اهسته جوشیدن
simmered
U
اهسته جوشیدن
languid
U
بی حال اهسته
tap
U
اهسته زدن
tapping
U
اهسته زدن
andante
U
نسبتا اهسته
sluggish
U
بطی اهسته رو
coddled
U
اهسته جوشاندن یا پختن
decelerated
U
کندکردن اهسته کردن
decelerates
U
کندکردن اهسته کردن
decelerating
U
کندکردن اهسته کردن
decanted
U
اهسته خالی کردن
to speak under one's breath
U
اهسته سخن گفتن
decant
U
اهسته خالی کردن
ruffle
U
صدای طبل اهسته
decelerate
U
کندکردن اهسته کردن
decanting
U
اهسته خالی کردن
coddles
U
اهسته جوشاندن یا پختن
coddle
U
اهسته جوشاندن یا پختن
coddling
U
اهسته جوشاندن یا پختن
heavy footed
U
اهسته وسنگین درحرکت
gentle
U
اهسته ملایم کردن
gentlest
U
اهسته ملایم کردن
decants
U
اهسته خالی کردن
to tread light
U
اهسته لگد زدن
gentler
U
اهسته ملایم کردن
indistinct noise
U
صدای اهسته و نامعلوم
fox trot
U
یورتمه اهسته اسب
feather
U
اهسته زدن گوی
slow burning conductor
U
سیم اهسته سوز
oozing
U
اهسته جریان یافتن
doggo
U
اهسته ناپدید شونده
ruffles
U
صدای طبل اهسته
creeper
U
گوی غلطان و اهسته
creepers
U
گوی غلطان و اهسته
drifts
U
مقصود جریان اهسته
drifting
U
مقصود جریان اهسته
steady on
U
اهسته به سمت هدف
jiggle
U
اهسته تکان دادن
jiggled
U
اهسته تکان دادن
jiggles
U
اهسته تکان دادن
jiggling
U
اهسته تکان دادن
slow motion picture
U
تصویر با حرکت اهسته
drift
U
مقصود جریان اهسته
drifted
U
مقصود جریان اهسته
clammy
U
سرد ومرطوب اهسته رو
tapping
U
ضربت اهسته شیر
oozed
U
اهسته جریان یافتن
slow
U
اهسته کردن یاشدن
slowest
U
اهسته کردن یاشدن
oozes
U
اهسته جریان یافتن
slows
U
اهسته کردن یاشدن
tap
U
ضربت اهسته شیر
elutriate
U
اهسته خالی کردن
slowing
U
اهسته کردن یاشدن
slower
U
اهسته کردن یاشدن
slowed
U
اهسته کردن یاشدن
jogger
U
کسیکه اهسته می دود
ooze
U
اهسته جریان یافتن
ruffling
U
صدای طبل اهسته
whispery
U
اهسته صحبت کننده
tapped
U
ضربت اهسته شیر
joggers
U
کسیکه اهسته می دود
patting
U
دست زدن اهسته قالب
retards
U
عقب انداختن اهسته کردن
retarding
U
عقب انداختن اهسته کردن
retard
U
عقب انداختن اهسته کردن
pat
U
دست زدن اهسته قالب
fudge
U
فریفتن اهسته حرکت کردن
cooed
U
اهسته بازمزمه ادا کردن
flicks
U
ضربت اهسته و سبک با شلاق
pats
U
دست زدن اهسته قالب
fudged
U
فریفتن اهسته حرکت کردن
fudges
U
فریفتن اهسته حرکت کردن
fudging
U
فریفتن اهسته حرکت کردن
spiller
U
موجی که اهسته ویکنواخت می شکند
flicking
U
ضربت اهسته و سبک با شلاق
blooper
U
پرتاب اهسته توپ به توپزن
cooing
U
اهسته بازمزمه ادا کردن
joggers
U
دونده با گامهای اهسته ومنظم
patted
U
دست زدن اهسته قالب
coo
U
اهسته بازمزمه ادا کردن
coos
U
اهسته بازمزمه ادا کردن
to pat upon something
U
اهسته دست بر چیزی زدن
logged
U
اهسته وکند شده در حرکت
flicked
U
ضربت اهسته و سبک با شلاق
jogger
U
دونده با گامهای اهسته ومنظم
flick
U
ضربت اهسته و سبک با شلاق
drop shot
U
ضربه اهسته روی تور والیبال
mumbler
U
کسیکه اهسته وناشمرده سخن میگوید
to p aperson on the back
U
اهسته دست به پشت کسی زدن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com